ارواح کامل نیستند , اگر آنها تمایل به بدی نداشتند در هر صورت برای رسیدن به کمال باید تجربه و معرفت بیشتری کسب کنند . می توان آنها را با کودکان مقایسه کرد یعنی هرچه سرشت و طبیعت غریزی آنها خوب باشد باز هم نیازمند رشد و تنویر افکار خودند و به اینها نمی رسند مگر پس از طی سن بلوغ , همانطور که انسان ممکن است در بدو تولد خوب یا بد باشند . ارواح نیز در اصل خود خوب و یا بدند., با این اختلاف اساسی که کودک غریزه شکل یافته دارد در حالیکه روح در حال شکل دهی غریزه خود است که در ابتدا نه خوب است و نه بد , روح تمام تمایلات را دارد و این یا آن مسیر را به تناسب اراده آزاد خود می گزیند.
آیا ارواح فطرتا خوب اند یا بد و یا ارواحی که تکامل می یابند همان ارواح هستند یا نه؟
هماه ارواح هستند که تکامل می یابند و آنها با تکامل از مرتبه ای پایین تر به مرتبه ای بالاتر می روند. آیا ارواح بعضی خوب و بعضی بد آفریده شده اند؟
خدا همه ارواح را ساده و یکسان آفریده , یعنی بدون علم , آفریده است , برای تنویر آنها به هر یک ماموریت خاص داد. آنها را بتدریج از طریق شناخت حقیقت و برای تقرب به خودش به کمال می رساند. هدف از این کمال رسانی سعادت ابدی و پالودگی روح است. این شناخت برای ارواح از طریق امتحاناتی که خداوند برای آنها تعیین می کند بدست می آید . بعضی ارواح این آزمای ها را با تسلیم و رضا می گذرانند و به سرعت به هدف و سرنوشت خود می رسند و بعضی دیگر از ارواح این آزمایشات را با شکوه و نارضایتی می گذرانند و بدین ترتیب با خطای خود موجب می شوند که از کمال و سعادت موعود دور شوند.
کتاب میل به جاودانگی