کوچک جنگلی یکی از سریالهای تلویزیون ایران در دهه ۶۰ است؛ که در ژانر تاریخی، حماسی و سیاسی به کارگردانی بهروز افخمی و با حضور جمع کثیری از هنرمندان ساخته شدهاست. در این سریال تلاش میشود زوایایی از قیام میرزا کوچک خان و مردم گیلان، با یک نگاه نسبتا تحلیلی، به نمایش درآید.
میرزا کوچک که تازه از تبعید بازگشته به همراه دوستش میرزا حسین کسمایی در رشت گردش میکند که در شهر متوجه دستگیری رضا آژان توسط روسها میشود. رضا آژان ملتمسانه از میرزا تقاضای کمک میکند. غیرت میرزا به جوش میآید و به او کمک میکند. در این ماجرا پای میرزا تیر میخورد. میرزا و رضا آژان فرار میکنند و به خانه دکتر حشمت میروند تا پای میرزا معالجه شود. این ماجرا میرزا و دوستانش را به فکر میاندازد که برای مبارزه با اشغالگران روس دست به قیام بزنند. میرزا به کمک برادرزادهاش دوستان قدیمش را که در ماجرای مشروطه همپای او بودهاند پیدا میکند؛ که شیخعلی شیشهبر، پهلوان شیر یداله و حسنخان آلیانی از جمله آنها هستند. در کنار اینها میرزا توانست حمایت چند تن از تجار و کسبه سرشناس از جمله حاجاحمد کسمایی را جلب کند. میرزا و یارانش به جنگل میروند. قیام شروع میشود و روز به روز توسعه پیدا میکند. جنگلیها ابتدا دسته عبدالرزاق را که برای سرکوب آنها آمدند شکست میدهند و بعد از آن قشون مفاخرالملک را نیز شکست میدهند. کار قیام بالا میگیرد و آنها به رشت میروند. بعد از انقلاب بلشویکی روسیه اکثر قوای روس با آرامش به روسیه بازمیگردند و جنگلیها در این کار با آنها همکاری میکنند. اما آخرین دسته از قوای روس به فرماندهی ژنرال بیچراخوف که هنوز تزاری است با قشون انگلیسیها به فرماندهی ژنرال دنسترویل متحد میشوند و آنها از جنگلیها میخواهند که ضمن اجازه عبور از گیلان تعدادی از پاسگاهها را نیز در اختیار آنها قرار بدهند(جهت تدارکات پشت جبهه) تا به جنگ بلشویکهای قفقاز بروند. جنگلیها قبول نمیکنند و به ناچار جنگ درمیگیرد. قشون روس با استفاده از توپهای دوربرد جنگلیها را که آرایش نظامی اشتباهی گرفته بودند شکست میدهند و به انزلی میروند. رشت نیز به دست انگلیسیها میافتد. جنگلیها رشت را پس میگیرند اما انگلیسیها دوباره آن را تصرف میکنند؛ و بعد از یک سری درگیری به پیشنهاد کنسول فرانسه بین آنها صلح برقرار میشود. در تهران وثوق الدوله به حکومت میرسد؛ و به میرزا پیشنهاد میکند که نیروهایش اسلحه را زمین بگذارند و خودش هم ضمن تأمین جانی، به عتبات برود. میرزا قبول نمیکند. اما حاج احمد کسمایی تسلیم میشود .وثوق الدوله، تیمورتاش را به همراهی بیست هزار قزاق به گیلان میفرستد. قشون قزاق آماده جنگ با جنگلیها میشود. اما میرزا تن به جنگ با هموطنانش نمیدهد؛ و به ناچار عقبنشینی میکند. جنگلیها به دستههای کوچک تقسیم میشوند و از فومنات به طرف شرق گیلان راهپیمایی میکنند. در طول این راه طولانی و طاقتفرسا عدهای از پا درمیآیند، عدهای دیگر، میرزا را ترک میکنند، بعضیها تسلیم، و بعضی دیگر دستگیر میشوند. میرزا و دسته او از سپیدرود میگذرد و به دسته دکتر حشمت ملحق میشود...