کتاب سریع تر شخم بزن

Speed-the-plow
نمایشنامه
کد کتاب : 76921
مترجم : پویان مکری
شابک : ‫‬‮‭978-6008987895
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 97
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1989
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 21 اردیبهشت

معرفی کتاب سریع تر شخم بزن اثر دیوید مامت

نمایشنامۀ «سریع‌تر شخم بزن»، نوشتۀ دیوید ممت، نمایشنامه‌نویس مطرح آمریکایی است. این نمایشنامه در سال 1985 نگاشته شده است و در سال 1988 برای بار نخست توسط گروه نمایش «لینکلن سنتر تئاتر» به اجر ا در آمد. شخصیت‌های این نمایشنامه «بابی گولد» و «چارلی فاکس» دو مرد در سنین چهل‌سالگی‌ و «کرن» زنی حدودا بیست‌ساله است.
این نمایشنامه علاوه بر متن خود نمایش، دربرگیرندۀ جزئیات «طرح لباس شخصیت‌ها» و «جزئیات لوازم صحنه» و نحوۀ چیدمان آن‌هاست.

کتاب سریع تر شخم بزن

دیوید مامت
دیوید آلن مامت، زاده ی 30 نوامبر 1947، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و کارگردان آمریکایی است.مامت در محله ی یهودی های جنوب شیکاگو، در نزدیکی دریاچه ی میشیگان، بزرگ شده است. پدرش، وکیل کارگردان و مادرش، معلم مدرسه بود. در سال 1958، پدر و مادر مامت از هم جدا شدند و پس از آن او و خواهرش، «لین»، با مادرشان و ناپدری شان زندگی کردند. دیوید تا زمان طلاق پدر و مادرش در مدارس دولتی جنوب تحصیل کرد. او خیلی زود به شیکاگو و نزد پدرش رفت. مامت در «دبیرستان فرانسیس دبلیو پارکر» شیکاگو تحصیل کرد و در دانشگا...
قسمت هایی از کتاب سریع تر شخم بزن (لذت متن)
کدام یک خردمندتر است و وظیفۀ خود را نیکوتر به جای می آورد: آنکه خود را از کشاکش زندگی دور نگاه می دارد و به آرامی در آن غور می کند یا آنکه اهل عمل است و در این میدان نقشی می آفریند؟ پن گفت: «فیلسوفی که در میان پیشوایان جهان جایگاه رفیعی دارد و از هر آنچه در این دنیا از مال و مقام و شهرت و لذت وجود دارد بهره مند است، ملولانه از زندگی درمی گذرد و می گوید زندگانی سرتاسر پوچی و فرسایش جان است. بسیارند آنان که آموزگار بزرگان ما هستند که از کالسکه های شان خارج می شوند، پله های کلیسای باشکوه خود را بالا می روند، لباس های پرچین وشکن شان را روی کوسن های مخملی می تکانند و ناله سر می دهند که این کشاکش تماما نافرجام و اعمال این جهان شرارت است. بسیارند عارفانی که در ضمیر خود احساس گناه می کنند، به کلی از جهان کناره می گیرند و خود را میان دیوارهای دیر (حقیقی یا معنوی) محبوس می کنند و در آن جا تنها به آسمان روی دارند و دربارۀ خدا غور می کنند و، در این راه، نه می آسایند و نه منفعتی کسب می کنند. ولی این زمین، که بر آن پای نهاده ایم، مخلوق همان قدرت آسمان آبی بی کران است؛ آینده در آن جای دارد، همان جا که همه با هم برابریم. اوست که به بیماری، فقر، شکست و موفقیت امر کرده است _ یکی را در برجسته ترین جایگاه و دیگری را در کشاکشی توصیف ناشدنی با خلق قرار داده است، یکی را به شکستی ننگین دچار می کند، دیگری را به جسمی علیل و یکی دیگر را به حادثه ای ناگهانی_ از این میان، عده ای بر زمینی که بر آن می ایستند کوشش می کنند، تا آن زمان که زیر آن بیارامند.» _ ویلیام تاکری، پندنیس