1. خانه
  2. /
  3. کتاب اما ابرها…

کتاب اما ابرها…

نویسنده: ساموئل بکت
4.4 از 1 رأی

کتاب اما ابرها…

The complete dramatic works
انتشارات: نشر چشمه
٪15
195000
165750
معرفی کتاب اما ابرها…
کتاب اما ابرها... مجموعه ای از تعدادی از متون بکت را برای تئاتر ، از سال 1955 تا 1984 جمع آوری می کند. این مجموعه شامل متن های کوتاه و فشرده تر برای صحنه و رادیو است.
بکت به ایجاز ، کاما و نیش کلمه بر واقعیت ، اعتقاد دارد. و تعلق خاطر او او نسبت به این ها، تمرکز کافی را برای توجه خواننده فراهم می کند. او در تاریخ مدرن ادبیات یک شخصیت اخلاقی منحصر به فرد است ، نه رویایی از باغ های گل رز بلکه پرورش دهنده ی آنچه در زمین های زباله رشد خواهد کرد ، چه کسی می تواند ما را وادار به دیدن طرح هیجان انگیزی کند که خار با هر آن چیز دیگری که در هر جا رشد می کند شریک است؟. " - هیو کنر
آثار بکت نگاهی عجیب و غریب و طنزآمیز در مورد وجود انسان ، غالبا با کمدی سیاه و شوخ طبعی همراه دارد ، چیزی که آثار بعدی او به طور فزاینده ای مینیمالیستی می شود. او یکی از آخرین نویسندگان مدرنیست و یکی از شخصیتهای مهم در در زمینه ی آنچه مارتین اسلین آن را تئاتر ابسورد می نامد است. مشهورترین اثر او نمایشنامه او در انتظار گودو است.
بکت در سال 1969 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.
مجموعه ی اما ابرها به ترتیب شامل نمایشنامه های زیر است:
بازی بی کلام1، بازی بی کلام2، رفت و آمد، نفس، صدای پا،سه نوازی اشباح، اما ابرها...، لالاتاب، بداهه ی اوهایو، مربع، فاجعه، Nacht und Traume، چی کجا و نیز حواشی و تعلیقات است.
درباره ساموئل بکت
درباره ساموئل بکت
ساموئل بارکْلی بکت، زاده ی ۱۳ آوریل ۱۹۰۶ و درگذشته ی ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹، نمایشنامه نویس، رمان نویس و شاعر ایرلندی بود. او در سال ۱۹۶۹ به دلیل «نوشته هایش - در قالب رمان و نمایش - که در فقر [معنوی] انسان امروزی، فراروی و عروج او را می جوید»، جایزه ی نوبل ادبیات را دریافت نمود.خانواده اش پروتستان بودند. پدرش ویلیام، مادرش ماریا و برادرش فرانک نام داشتند. دوره ی ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و به واسطه ی علاقه اش به زبان فرانسه، در رشته ی ادبیات و زبان فرانسه ادامه تحصیل داد و در سال ۱۹۲۷ با درجه ی کارشناسی فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۲۸ به پاریس رفت و به مدت دو سال در اکول نرمال سوپریور به تدریس مشغول شد. در همان زمان بود که با جیمز جویس آشنایی و رفاقت پیدا کرد. این آشنایی در شکل گیری استعداد او تأثیر چشمگیری داشت و به او کمک های زیادی کرد.آثار بکت بی پروا، به شکل بنیادی کمینه گرا و بنابر بعضی تفسیرها در رابطه با وضعیت انسان ها عمیقا بدبینانه اند. این حس بدبینی اغلب با قریحه ی طنزپردازی قوی و غالبا نیش دار وی تلطیف می گردد. چنین حسی از طنز، برای بعضی از خوانندگان آثار او، این نکته را دربردارد که سفری که انسان به عنوان زندگی آغاز کرده است با وجود دشواری ها، ارزش سعی و تلاش را دارد. آثار اخیر او، بن مایه های مورد نظر را به شکلی رمزگونه و کاهش یافته مطرح می کنند.
قسمت هایی از کتاب اما ابرها…

بیابان. نور خیره کننده. مرد از سمت راست پرت می شود داخل صحنه. می افتد، بلافاصله برمی خیزد، خودش را می تکاند، روی برمی گرداند، به فکر فرومی رود. صدای سوت از سمت راست. به فکر فرومی رود، از سمت راست خارج می شود. دوباره بلافاصله پرت می شود داخل صحنه، می افتد، بلافاصله برمی خیزد، خودش را می تکاند، روی برمی گرداند، به فکر فرومی رود. صدای سوت از سمت چپ. به فکر فرومی رود، از سمت چپ خارج می شود. دوباره بلافاصله پرت می شود داخل صحنه، می افتد، بلافاصله برمی خیزد، خودش را می تکاند، دور می شود، به فکر فرومی رود. صدای سوت از سمت چپ. به فکر فرومی رود، به سمت چپ می رود، تردید می کند، منصرف می شود، می ایستد، روی برمی گرداند، به فکر فرومی رود. درختی کوچک از بالای صحنه پایین می آید، روی زمین قرار می گیرد. شاخه ی اصلی اش سه یاردی با زمین فاصله دارد و نوک شاخه توده ای ناچیز از برگ های نخل که در پای خود سایه ای دایره وار می اندازد. دوباره به فکر فرومی رود. صدای سوت از بالا. برمی گردد، درخت را می بیند، به فکر فرومی رود، به سمتش می رود، زیر سایه اش می نشیند، به دست هایش نگاه می کند. یک قیچی خیاطی از بالای صحنه پایین می آید، مقابل درخت، در یک یاردی زمین، متوقف می شود. دوباره به دست هایش نگاه می کند. صدای سوت از بالا.

A، پیراهن پوشیده، از کیسه بیرون می خزد، درنگ می کند، به فکر فرومی رود، دعا می کند، به فکر فرومی رود، روی پاهایش بلند می شود، به فکر فرومی رود، از جیب پیراهن یک شیشه ی کوچک قرص بیرون می آورد، به فکر فرومی رود، یک قرص می بلعد، شیشه ی قرص را سرجایش می گذارد، به فکر فرومی رود، به طرف لباس ها می رود، به فکر فرومی رود، لباس ها را می پوشد، به فکر فرومی رود، هویج بزرگ نیم خورده ای از جیب کت بیرون می آورد، تکه ای گاز می زند، فوری می جود، با بیزاری تفش می کند، هویج را سرجایش می گذارد، به فکر فرومی رود، دو کیسه را برمی دارد، خمیده و تلوتلوخوران آن ها را تا نیمه راه به سمت چپ می برد، آن ها را زمین می گذارد، به فکر فرومی رود، لباس ها را درمی آورد ( به جز پیراهن ) ، آن ها را به شکل کپه ای نامرتب روی زمین می اندازد، به فکر فرومی رود، قرص دیگری برمی دارد، به فکر فرومی رود، زانو می زند، دعا می کند، درون کیسه می خزد و آرام می گیرد، کیسه ی A اکنون در طرف چپ کیسه ی B قرار دارد.

مقالات مرتبط با کتاب اما ابرها…
کتاب «در انتظار گودو»: تردید در خلق معنا
کتاب «در انتظار گودو»: تردید در خلق معنا
ادامه مقاله
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری

نمایشنامه های انتخاب شده در این مطلب، بهترین ها برای ورود به این دنیا هستند

مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

«تئاتر ابزورد»: معناباختگی بر روی صحنه
«تئاتر ابزورد»: معناباختگی بر روی صحنه

اگرچه شروع «تئاتر ابزورد» اغلب در آثار آوانگارد مربوط به دهه های 1920 و 1930 در نظر گرفته می شود، خاستگاه های آن در حقیقت به مدت ها قبل باز می گردد.

طعم شیرین شکست در آثار ساموئل بکت
طعم شیرین شکست در آثار ساموئل بکت

آثار بکت بدون شک در زمره ی تجربی ترین و ژرف ترین آثار در ادبیات غرب قرار می گیرند.

نقش امپریالیسم و فلسفه پوچی در نمایشنامه در انتظار گودو
نقش امپریالیسم و فلسفه پوچی در نمایشنامه در انتظار گودو

در انتظار گودو یکی از مشهورترین نمایشنامه های ساموئل بکت، و یکی از اصیل ترین و تکان دهنده ترین نمایشنامه های نسل کنونی است .

نظر کاربران در مورد "کتاب اما ابرها…"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

واقعا گیج کنندس برای فهم بهترش ب اینجا مراجعه کردم ولی بد‌تر گیج شدم 😑

1399/11/17 | توسطکاربر سایت
0
|

نوشته هایی خوشمزه!

1399/05/19 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
1
|