کتاب دوزخ، نمایشنامه ای اگزیستانسیال از نویسنده ی بزرگ فرانسوی، ژان پل سارتر است. در این داستان، دو زن و یک مرد برای همیشه در اتاقی مخوف در جهنم اسیر شده اند. پنجره های با آجر پوشانده شده، هیچ آینه ای وجود ندارد، چراغ ها هیچ وقت خاموش نمی شوند و از همه مهمتر، راهی برای خروج از این اتاق نیست. نکته ی جالب در این دوزخ این است که روح ها با آتش شکنجه نمی شوند، بلکه عذاب آن ها، تحقیر شدن به خاطر کنار رفتن تمامی ظاهرسازی ها و نقاب های هر شخص پیش چشم کنجکاو سایر جهنمیان است. در اینجا، هیچ رازی وجود نخواهد داشت و حتی سیاه ترین اعمال هر روح، به شکلی بی رحمانه در معرض نور کورکننده ی دوزخ قرار خواهد گرفت. شکنجه ای ابدی در انتظار دوزخیان است.
ژان پل سارتر،اگزیستانسیالیست بزرگ فرانسوی ،چیره دستی خود را در اتاق بسته ،تصویری فراموش نشدنی از جهنم به رخ می کشد.این نمایشنامه نمودی از جهان پس از مرگ است که در آن سه شخصیت به عنوان مجازات برای ابدیت در اتاقی بسته گرفتار هستند.این نمایشنامه جمله ی اغلب به غلط تفسیرشده ی سارتر"دوزخ وجود دیگران است" را دستمایه ی خود قرار می دهد که ارجاعی است به درگیری ابدی هستی شناسانه ی سارتر،اینکه خود را در جهان دیگران به مثابه ی یک شی ببینی.تصویری فراموش نشدنی از جهنم.
نمایشنامه ای هیجان انگیز و قدرتمند.
شاهکاری درخشان وتفکربرانگیز.
این مجسمه این جاست، هروقت نگاهش می کنم می فهمم که توی جهنم هستم. همه چیز از قبل پیش بینی شده ا ست. هیچ وقت باور نمی کردم که چه حرف هایی درباره ی این جا می زدند... جهنم پر از وسایل شکنجه ا ست، یادتان هست؟ ولی جهنم دیگرانند.
من، شلاق، اسید و صدها جراحت را به این عذاب ذهنی، به این شبح عذاب که لمس می کند، نوازش می کند ولی هیچ وقت به اندازه ی کافی درد نمی یاورد، ترجیح می دهم.
انسان همیشه خیلی زود، یا خیلی دیر، می میرد. ولی زندگی ای که پایان یافته آنجاست، زیر رقم های خط کشیده شده، باید حاصل جمع را نوشت. تــو چیــز دیگری جـــز زندگـی ات نیستی.
نمایشنامه های انتخاب شده در این مطلب، بهترین ها برای ورود به این دنیا هستند
«ادبیات فرانسه» از اشعار قرون وسطایی گرفته تا رمان های مدرن، برخی از تأثیرگذارترین و جسورانه ترین آثار را در ادبیات اروپا و جهان به وجود آورده
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
بینش هایی به یاد ماندنی درباره ی جذابیت های «اگزیستانسیالیسم»
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
اگرچه شروع «تئاتر ابزورد» اغلب در آثار آوانگارد مربوط به دهه های 1920 و 1930 در نظر گرفته می شود، خاستگاه های آن در حقیقت به مدت ها قبل باز می گردد.
تئوری های این نویسنده در مورد مقوله ی اگزیستانسیالیسم و آزادی، جایگاه او را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه ی دنیای غرب در قرن بیستم ، تثبیت کرده است.
نشر قطره ترجمش خوبه ولی سانسور داره
واقعا خوب بود عمیق، جالب، کوتاه از نشر قطره
درود وقت تون بخیر. کتاب دوزخ با ترجمه حمید سمندریان، نشر قطره، از لحاظ کیفیت کاغذ و جلد صفره.
خلوتکده از نشر پارسه ، آیا دو کتاب است ( به دلیل نوشته زیرش میگویم ) ؟
شما کدام ترجمه را پیشنهاد میکنید و چرا ؟
این کتاب، همان کتاب دوزخ یا ورود ممنوع میباشد.لطفا همه را در یک صفحه قرار دهید.
این کتاب رو بهتره با ترجمه اقای صنعوی از نشر پارسه که به اسم خلوتکده ترجمه شده، بخونید.
گارسن:بازکنید!همه چیز را قبول میکنم:پابند ها، گاز انبرها، سرب مذاب، گیره ها، قیدهای گردن، هرچه که بسوزاند، هرچه که پاره کند، میپذیرم، میخواهم به معنای واقعی رنج ببرم. صدبار گزیده شدن بهتر است از این رنج فکری، از این شبح رنج، که لمس میکند، نوازش میکند اما هرگز به قدر کافی عذاب نمیدهد.
وقتی خودم رو نمیبینم، به صورتم دست میکشم و میگم آیا من واقعا وجود دارم؟
این نمایشنامه تحت چند عنوان از جمله دوزخ. اتاق بسته. پشت درهای بسته.خلوتکده و خروج ممنوع ترجمه شده دقت کنید که تکراری نخرید
ای نمایشنامه تحت چند عنوان از جمله دوزخ. اتاق بسته. پشت درهای بسته.خلوتکده و خروج ممنوع ترجمه شده دقت کنید که تکراری نخرید
سارتر در نمایشنامه دوزخ – جهنم را تصویر سازی میکند. سه نفر به نامهای گارسِن، اینس و استل بعد از مرگشان وارد اتاقی میشوند که گویا دوزخ آنهاست. اینجا اتاقی با یک دریچه است که از طریق آن میتوان تمام اتفاقات روی زمین را تماشا کرد. درب این اتاق برای همیشه بسته است و چراغ نیز هیچ وقت خاموش نمیشود. برعکس تصور عموم از جهنم که باید جایی تاریک باشد، اینجا روشنِ روشن است. خواب نیز در اینجا بیمعنی است و آنها حتی از توانایی پلک زدن و روی هم گذاشتن جشمانشان برای یک لحظه کوتاه هم ناتوانند.
دیدگاه جالب ساتر در باب جهنمی که درون خود انسان است.
اسم اصلی نمایشنامه تا اونجا که میدونم در بسته ست ، یا اتاق بسته
جهنمی که سارتر در این کتاب ترسیم میکند شاید متفاوتترین روایت از جهنم باشد که نویسنده ای از ان نویشته باشد. "جهنم خود انسان هاست"
جهنمی که سارتر در این کتاب ترسیم میکند شاید متفاوتترین روایت از جهنم باشد که نویسنده ای از ان نویشته باشد. "جهنم خود انسان هاست"
شاید خود سارتر در طول رندگی شخصیش چنین تصوری از انسانها داشته. دیگران رو جهنم میدونسته. ولی گاهی اگر به اندازه یک کوه توانا باشی بین این جهنم زندگی میکنی و نشون میدی که رفتار نادرست هرکدام از انسانهاست که عرصه رو برای دیگری تنگ میکنه و زندگی هرکس رو جهنم میکنه. تو جهنم سارتر هر سه نفر میتونستند با بخشش زندگی پس از مرگ خوبی داشته باشند ولی حتی حاضر نبودند خطایی که مربوط به خودشون نبود و هیچ ربطی به خودشون نداشت و در جریان شرایط همدیگه نبودند رو ببخشند و فراموش کنند.اگر نظر سارتر رو به جامعه سرایت بدیم تو یه جامعه هم همین طوره یه جامعه تبدیل به جهنم میشه زمانی که هرکس خطای دیگری رو نبخشه و روی اون پافشاری کنه هرکس به دیگری برچسب میزنه و متقابلا خودش هم برچسب میخوره . سارتر هم برای همین با وجود اینکه پیروان زیادی داشته ولی معمولا به کنج تنهایی خودش در کافهها پناه میبرد و تو زندگی خودش انسان تنهایی بوده و دوستان صمیمی زیادی نداشته
جهنمی که سارتر در این کتاب ترسیم میکند شاید متفاوتترین روایت از جهنم باشد که نویسنده ای از ان نویشته باشد. "جهنم خود انسان هاست"