همه ی ما درباره ی معنای زندگی و مقصد نهایی خودمان فکر کرده ایم. «جنبش اگزیستانسیالیسم» با هدف کمک به درک معنای این دنیای اغلب پرهیاهو، در میان فیلسوفان قرن نوزدهم پدید آمد و سپس نام خود را در سراسر جهان ادبیات مطرح کرد. ادبیات اگزیستانسیالیستی به شکل معمول، شخصیت ها را در دنیایی پرآشوب و به ظاهر بی معنا قرار می دهد و آن ها را وادار می کند که با خویشتن و هدف حقیقی خود در دنیا مواجه شوند. این جنبش به واسطه ی آثار نویسندگانی همچون «آلبر کامو»، «فرانتس کافکا» و «ژان پل سارتر»، در میان سال های 1900 تا 1960 در اوج قرار داشت.
فهرست پیش رو، برترین آثار داستانی و غیرداستانی در «ادبیات اگزیستانسیالیسم» را دربردارد و از ترکیب فهرست های ارائه شده در سایت های «Books Icon»، «Skeptic Spectator» و «Goodreads» به وجود آمده است.
پیرنگ پرپیچ و خم رمان—بدون یک نقطهی اوج واحد، رویداد مرکزی، یا هر نوع ساختاربندی منظم—بازتابی از مسیر پرپیچ و خم و متغیرِ «سَل» در بخش های مختلف ایالات متحده است.
رمان «یادداشت های زیرزمینی» با جملاتی مشهور از شخصیت اصلی در مورد خودش آغاز می شود: «من آدم مریضی هستم... من آدم کینهتوزی هستم. من آدم نفرتانگیزی هستم.»
«کوندرا» تضاد میان «سبکی» و «سنگینی» را «اسرارآمیز» و «مبهم» می نامد و به این نکته اشاره می کند که جدا کردنِ این دو مفهومِ بهظاهر متضاد، در واقع امکانپذیر نیست.
جملات «وولف» مدام بین احساسات، خاطرات، و افکار گوناگون جهش می کند و به این صورت، تصویری را از ماهیت درهمتنیده و پیچیدهی ذهن انسان می آفریند.
فیلسوف، احساس شگفتی را در خود زنده نگه می دارد، و «یوستین گوردر» در داستان به مخاطبین نشان می دهد که «خرد حقیقی» همین است.