کتاب گرگ بیابان

Steppenwolf
کد کتاب : 3387
مترجم :
شابک : 9786001215728
قطع : جیبی
تعداد صفحه : 346
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1927
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

گرگ بیابان
Steppenwolf
  • 15 % تخفیف
    195,000 | 165,750 تومان
  • موجود
  • انتشارات: علم علم
    نویسنده:
کد کتاب : 33596
مترجم :
شابک : 978-6222460372
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 252
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1927
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

گرگ بیابان
Steppenwolf
کد کتاب : 2037
مترجم :
شابک : 978-964320271-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 384
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1927
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

گرگ بیابان
Steppenwolf
کد کتاب : 145022
مترجم :
شابک : 978-6008684626
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 323
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1927
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
نوع چاپ : دیجیتال - POD

گرگ بیابان
Steppenwolf
کد کتاب : 62429
مترجم :
شابک : 978-9645960320
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 368
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب گرگ بیابان اثر هرمان هسه

گرگ بیابان خودنگاره ای است از مردی که همزمان خود را نیمی گرگ و نیمی انسان احساس میکند . این شبه فاوست و داستان جادویی گواهی است بر جستجوی فلسفی هسه و احساس ماورایی انسانیت همان گونه که خود او از انسانیت یک انسان گریز میانسال می گوید با این همچنان می توان رمان او را به عنوان یک خودآزمایی جدی و کیفرخواستی علیه روشنفکری ریاکارانه ی این عصر در نظر گرفت همانگونه که خود هسه می گوید" از میان همه ی کتاب هایم گرگ بیابان بیشتر از همه مورد فهم اشتباه قرار گرفته است" .این کتاب اولین بار در سال 1929 انتشار یافت اما خرد آن همچنان با روح ما سخن می گوید بنابراین می توان آن را به عنوان یک اثر کلاسیک در نظر گرفت. هری هالر چهره ای غم انگیز و تنهاست ، یک روشنفکر متجدد است که زندگی برایش لذتی ندارد. او در تلاش است تا گرگ وحشی و انسان عقلانی را در درون خود آشتی دهد بدون اینکه تسلیم ارزشهای بورژوازی شود که مورد تحقیر اوست. زندگی وی هنگامی که با زنی به نام هرمین ملاقات می کند ، به طرز چشمگیری تغییر می کند.
گاردین درباره ای این کتاب نوشته است" با درنظر گرفتن همه ی توصیفات فصیح آن از عذاب و انزوا ، اما این کتاب درباره ی چیزی بسیار مهمتر فصاحت دارد : شفابخشی".

کتاب گرگ بیابان

هرمان هسه
هرمان هسه، زاده ی ۲ ژوئیه ی ۱۸۷۷ و درگذشته ی ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی، ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوئیسی و برنده ی جایزه ی نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات بود.پدر هرمان، مدیریت موسسه ی انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر «هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ی ناشران کالو بود. کتاب خانه ی بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. او در سال ۱۹۱۲ به سوئیس مهاجرت کرد و در سال ۱۹۲۳ تابعیت آن کشور را پذیرفت و در همین زمان برای بار دوم ازدواج ...
قسمت هایی از کتاب گرگ بیابان (لذت متن)
یکی بود, یکی نبود, مردی بود به نام هاری ملقب به گرگ بیابان, روی دو پا راه می رفت, لباس می پوشید و انسان بود, اما با این اوصاف در واقع یک گرگ بیابان بود. از چیزهایی که مردمان فهمیده می توانند بیاموزند چیزها آموخته بودو آدمی به نسبت باهوش بود. آن چه را فقط او یاد نگرفته بود این بود که : رضایت خاطر را در وجود خویش و زندگی خویش جستجو نماید.

این مطلب که آیا این لحظات کوتاه و اتفاقی می توانست سرنوشت گرگ بیابان را طوری تعدیل و تنظیم نماید که در حاصل بین خوشی و رنج توازن و تعادل برقرار شود یا این که احتمالا خوشی کوتاه ولی زایدالوصف آن ساعت اندک به تمام رنج هایش غلبه کند یا خیر نیز خود مطلبی است که آدم های فارغ البال می توانند روی آن به دلخواه امعان نظر کنند.

این حکم طبیعت نیست که مردم فکر کنند, زیرا آن ها برای زندگی آفریده شده اند , نه برای تفکر. بله, و هر کس که فکر کند, یا مهم تر از آن, هر کس که تفکر را پیشه خود نماید کارش به جاهای باریک می کشد و آن وقت با این کار زمین خشک را با آب مبادله کرده و روزی هم در آن غرق خواهد شد.

اندک اندک در هوای رقیق تر شده عزلت گزینی و انزواجویی احساس خفقان به او دست داد. زیرا اکنون نه هوای تنهایی و آزادی را داشت و نه هدفش این بود, بلکه مقدر چنین می خواست و حکم بر این بود.

و فی الواقع همین امور به هم پیوسته ماشینی است که مانع می شود آن ها هم مثل من از زندگی خود انتقاد کنند و حماقت و کم مایگی و مصیبت بار بودن آن را که ناامیدی نیز به همراه دارد بشناسند و بدانند که زندگی چیزی نیست جز همین اتلاف وقت و ابهام وحشتناکی که آن هم به سر تا پای همین زندگی خنده تمسخر می زند.

آنکس که نمیتواند بدون اجازهٔ دیگران از زندگی لذت ببرد، آدم بدبختی است.