به راستی یکی از گنجینه های ادبی آمریکا.
ناتور دشت، برای دهه هاست که توجه مخاطبین را به خود جلب کرده است.
این اثر، سرشت تجربه ی بی پایان بیگانگی در نوجوانان را به تصویر می کشد.
همه اش مجسم می کنم چندتا بچه ی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن، هزار هزار بچه ی کوچیک و هیچ کی هم اونجا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبه ی یه پرتگاه خطرناک وایسادم و باید هر کسی رو میاد طرف پرتگاه بگیرم، یعنی اگه یکی داره می دوئه و نمی دونه کجا داره می ره من یه دفه پیدام می شه و می گیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتور دشتم. می دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کار رو بکنم. با این که می دونم مضحکه.
چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال می ده اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم می کنه دوس داشته باشه که نویسنده ش دوست صمیمی ش باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بهش بزنه.
بی نظیر: همون کلمه ایه که ازش متنفرم. خیلی قلابیه. هر بار که می شنومش نزدیکه تگری بزنم.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
روایتگری که اطلاعات را به شکل کامل برملا نمی کند، به مخاطبین دروغ می گوید و آن ها را گمراه می کند
نگارش به سبک «جریان سیال ذهن» این امکان را برای مخاطبین فراهم می آورد که افکار درونی شخصیت ها را «بشنوند»
زندگی فوق العاده خصوصی و حتی گاها محرمانه ی «جی. دی. سلینجر» در شرح حالی توسط دخترش، مارگارت، آشکار شده است
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
کتاب ناتور دشت اثر جی. دی. سلینجر، یکی از پرطرفدارترین و جنجال برانگیزترین رمان ها در ادبیات آمریکا است
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
در این مطلب سعی شده است که با نگاهی گذرا و البته امروزی، تأثیرات و چرایی اهمیت قصه ها و آثار داستانی را با هم بررسی کنیم.
دوستانی که مطالعه کردین میشه لطفا بگین از نشر چشمه بخرم بهتره یا نشر نیلا؟
ترجمه چشمه دقیقتر و به حال و هوای متن اصلی نزدیکتر و به زبان معیار هم نزدیکتره. ترجمه نیلا تماماً به شکل شکسته ست که ممکنه توی سلیقه بعضیها باشه ولی چون بین توصیف و دیالوگ فرقی وجود نداره یک مقدار یکنواخت میشه. من چشمه رو پیشنهاد میکنم.
شاهکاری باترجمه خوب وسرفراز محمد نجفی ... بخوانید وسرمستی را تجربه کنید با این کتاب محبوب...
این کتاب از نگارش قوی برخوردار است ولیکن موضوع و محتوی فاقد جذابیت میباشد.
جدیدترین چاپ رمان ناتوردشت راکه توسط نشرچشمه وترجمهی آقای محمدرضاترک تتاری صورت گرفته است،به تازگی خواندم(البته خودکتاب رابرای چهارمین بار)قبلا کتاب راباترجمههای مختلف:ترجمهی آقای کریمی حکاک رایک باروترجمهی آقای محمدنجفی رادوبارخوانده بودم.درموردترجمهی آقای حکاک باتوجه به قدمت وپیشکسوتی ایشان نمیشودنظرمنفی داشت،اماباتوجه به فاصلهی منطقی زمان آن ترجمه وترجمهی آقای نجفی،نزدیک بودن لحن کتاب به اصل اثر(که ازمهمترین ویژگیهای یک ترجمهی خوب است)درترجمهی ایشان قابل انکارنیست.هرچندبایدگفت:زبان ترجمه، چه دردیالوگ هاوچه درمتن،یکنواخت است که این فرم،هرچندنزدیک به روح اثراست،اماپس ازمدتی خواننده راکلافه میکند. امادرترجمهی آقای ترک تتاری،دیالوگ هاوتوصیفها متمایزشده وزبان ولحن راوی وگفت وگوهادرشکل وشخصیت وقالب درست خوددقرارگرفته اند(البته جزیک یادومورداستثناکه ظاهراسهوی بوده) به هرروی برای من بسیاردلچسب بودبه طوری که وقتی این ترجمه از کتاب محبوبم رابه پایان رساندم خیلی دوست داشتم دوباره آن را ازاول شروع به خواندن کنم(البته برای پنجمین بار!)
پیشنهاد شما کدوم مترجم هست برای این اثر؟
یک آشغال به تمام معنا نمیدونم چرا نویسندهها بجای اینکه برن توو جامعه و شخصیتهای واقعی رو در داستانها استفاده کنن تصمیم میگیرن که توو ذهن خودشون شخصیت متفاوت بسازن؟ این شخصیت پردازیه؟ طرح داستانی افتضاحتر از شخصیت پردازی سوژه از بطن جامعه بیرون نیومده و تماما ساخته ذهنه این چیه؟ مثلا یه نوجوون میخواد دنیا رو ببینه؟ هدف از نگارش داستان چیه؟ فضاسازی آیا فضاییه که نوجوانها میبینن؟ من که شک دارم ناطور دشت دلیل خوبیه برای اینکه اثبات کنیم هر کتاب وایرال شدهای خوب نیست. کجاست اون ادبیات کلاسیکی که تا ابد هم ماندگاره و تکراری هم نمیشه
«نوبادی ها» نظر ندن بهتره
خیلی هامون یه هولدن کالفیلد درون داریم و این چیزیه که این کتاب رو انقدر جذاب میکنه و باعث میشه باهاش همذات پنداری کنیم. میدونم که همهمون مثل هولدن از بزرگ شدن میترسیم و به یه ناطور دشتی نیاز داریم تا ما رو توی دشت کودکی معصومانه نگه داشته باشه. ای کاش کتابهای این چنینی بیشتر باشن♥️ در نهایت بگم این کتاب خیلی سلیقه ایه. باید ذهنیت آشفته ای داشته باشین تا درکش کنین، حداقل من که اینطور بودم و درکش کردم.
من چاپ جدید این اثر، ترجمه محمدرضا ترک تتاری رو سفارش دادم. قبلا از ایشون ترجمه "مغز اندرو" از دکتروف رو خونده بودم و به نظرم ترجمه خوبی ارائه داده بودن. قبلا ترجمه احمد کریمی رو خوندم ولی فکر میکنم مشکلات زیادی داشت متود ترجمه شون.
من ترجمهی محمد نجفی را خواندم و از لحن مترجم در برگردان کتاب بسیار لذت بردم. داستان کتاب هم دلچسب است. برگردان نام کتاب به فارسی نیز بسیار جالب از کار در آمده است. در این برگردان از عبارتی در شعری از سعدی شیرازی استفاده شده که البته شعر اصلی با داستان کتاب شباهتی ندارد.
در این اثر سلینجر موضوعاتی مهم از جمله اضطراب، بیگانگی اجتماعی، هویت و طغیان رو در بستر داستانی جذاب به بحث میذاره. موضوعاتی که امروز در کشور ما هم بسیار مهم هستند و باعث مشکلات زیادی برای جوانان شدند. به نظر من هولدن کالفیلد از این منظر شخصیتی بسیار جذاب هست که تناقضات درونی بسیار زیادی داره و به خوبی میتونه نماینگر افکار نوجوانی باشه که دیگران رو سطحی میدونه در حالی که خودش بسیاری از همون رفتارها رو داره. اگر به مونولوگها و دیالوگهای درونی علاقه دارید قطعا کتاب شما رو جذب خواهد کرد. اما به نظر من هسته اصلی داستان سوگ و کنار اومدن با افسردگی ناشی از اون هستش! اینکه گاهی اوقات ما دست به هر کاری میزنیم که فقط با خودمون رو در رو نشیم اما در نهایت فقط آسیب بیشتر میشه فقط به این دلیل که فکر میکنیم دیگران مار ور نمیفهمند و جرات کمک خواستن نداریم. با توجه به لحن کتاب فکر میکنم مناسبترین ترجمه رو محمد نجفی و نشر نیلا ارائه داده باشند.
این کتاب خودندم با انتشارات نیلا فوقالعاده بود.
ناتور دشت یک رمان بی نظیر است. فقط میتونم همینو بگم. با ترجمه محمد نجفی انتشارات نیا خوندم و لذت بردم. شاید محدویت سنی داشته باشد. و اگر بین 20 تا 35 باشی بیشتر با این کتاب ارتباط برقرار کنی ولی به حدی این کتاب عمق دارد که نمیشود نادیده گرفتش
مزخرف ترین
هیچ وقت آدم به اثرهای معروف نمیگه مزخرف و هر چیزی که عقل تو بهش نمیرسه و خوشت نمیاد دلیل نمیشه مزخرف باشه
عقل ما میرسه. افکار یک نوجوان علاف و
واقعا متاسفم برای سطح ادبیات کشور، افراد نادان کوته بین. چقدر ناراحت کننده بود نظرتون واقعا قلب آدم فشرده میشه.
این بود شاهکار ادبی قرن جدید؟ بی محتوا تکراری تهوع اور پر از جملات پوچ بداموزی ضد اجتمائی ترویج رفتار پر خطر هیجان کاذب و کثافت کاری.
این کتابو بیش از حد گنده اش کردن.
رحمت خدا بر تو باد ::دی دقیقا منم هرچی اینو جلو رفتم بیشتر به حرفت رسیدم
کتاب را از نشر نیلا خواندم ترجمه بسیار مناسبی با نوع متن داشت، کتاب خوبیست و مردم به ویژه جوانان و نوجوانان میتوانند بسیار و بشدت و در عین سادگی با ان بیشترین ارتباط را بگیرند...(حقیقتا اشک خودم در 15صفحه اخر کتاب درامد.) گرچه فکر نکنم کتاب برای افراد بزرگسال و بالغ خیلی جذابیتی داشته باشد.. برای خواندن این کتاب نیازدارید اشفته باشید..جوان باشید!
کتاب واقعا خوبی بود ولی به شدت نحوه ترجمه شدن و انتقالش به مخاطب در هر نشر متفاوت بود. ترجمه آراز بارسقیان از نشر ملیکان رو من خوندم و اصلا راضی نبودم. حقیقتش نشر ملیکان از انتشارات محبوب من هست و کتابهای زیادی ازش خوندم چونکه روان و خوب نوشته شده ولی ترجمهی این کتاب واقعا بیش از اندازه ایرانیزه و خودمونی بود. جاهایی حتی عصبی میشدم از به کار بردن کلماتی مثل" ..و از این حرفها. ترمر..کلاسملاس. دلهدزد و ..." حتی جاهایی فعل ابتدا میومد و بقیه جمله انتها. احتمالا من خیلی حساس باشم اما کسانی که به این نکات ریز توجه میکنن و به جزئیات اهمیت میدن، براشون واقعا آزار دهنده خواهد بود.
کتاب شاهکار ناجور دشت کتابی است اثر بی حی ملینجر که پیرامون یک نوچوان بی تربیت است
۵ غلط _۱۵ تمام_
خیلی نمکی ک🤬
کتاب زیبایی بود واقعن دوست داشتنی بود ترجمه استاد نجفی هم عالی بود
سلام ایران کتاب نشر میلکان بهتره یا نیلا؟
صدرصد نشر نیلا شک نکن محمد نجفی این کتاب فوق العاده ترجمه کردن
هولدن اصل جنسه