به راستی یکی از گنجینه های ادبی آمریکا.
ناتور دشت، برای دهه هاست که توجه مخاطبین را به خود جلب کرده است.
این اثر، سرشت تجربه ی بی پایان بیگانگی در نوجوانان را به تصویر می کشد.
همه اش مجسم می کنم چندتا بچه ی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن، هزار هزار بچه ی کوچیک و هیچ کی هم اونجا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبه ی یه پرتگاه خطرناک وایسادم و باید هر کسی رو میاد طرف پرتگاه بگیرم، یعنی اگه یکی داره می دوئه و نمی دونه کجا داره می ره من یه دفه پیدام می شه و می گیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتور دشتم. می دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کار رو بکنم. با این که می دونم مضحکه.
چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال می ده اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم می کنه دوس داشته باشه که نویسنده ش دوست صمیمی ش باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بهش بزنه.
بی نظیر: همون کلمه ایه که ازش متنفرم. خیلی قلابیه. هر بار که می شنومش نزدیکه تگری بزنم.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
روایتگری که اطلاعات را به شکل کامل برملا نمی کند، به مخاطبین دروغ می گوید و آن ها را گمراه می کند
نگارش به سبک «جریان سیال ذهن» این امکان را برای مخاطبین فراهم می آورد که افکار درونی شخصیت ها را «بشنوند»
زندگی فوق العاده خصوصی و حتی گاها محرمانه ی «جی. دی. سلینجر» در شرح حالی توسط دخترش، مارگارت، آشکار شده است
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
کتاب ناتور دشت اثر جی. دی. سلینجر، یکی از پرطرفدارترین و جنجال برانگیزترین رمان ها در ادبیات آمریکا است
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
در این مطلب سعی شده است که با نگاهی گذرا و البته امروزی، تأثیرات و چرایی اهمیت قصه ها و آثار داستانی را با هم بررسی کنیم.
فقط خواستم بگم اگر زمان به عقب برگرده وقت ارزشمندم و صرف خواندن این کتاب نمیکنم. کناب بسیار سطحی و فاقد هرگونه ارزش ادبی و حتی فاقد هر نوع معنی و مفهوم هست. دیدید یه دوره ای یک کتابی داغ میشه همه هجوم میبرن میخونن ده سال بعد کسی حتی اسم و نام نویسنده رو به یاد نمیاره؟ این دقیقا ازون کتابهاست. خداروشکر نخریدمش وگرنه که دلم دو برابر میسوخت از کتابخانه امانت گرفته بودم.
من نسخه ای که مطالعه کردم انتشارات امیدمهر بود. ترجمه مشکلی نداشت ولی خود داستان... این داستان برای بنده با 45 سال سن بسیار جذابیت کمی داشت واقعا نمیدونم چطور نظرم و بنویسم که به کسی توهین نشه. فقط میتونم بگم که گاهی اوقات کتابهایی هستند که برای مخاطب نوجوان نوشته شده اند مثل سری کتابهای کوههای سفید، شهر طلا و سرب و .... ولی اینقدر جذاب هستند که من در 45 سالگی بعد از 30 سال مجددا اونها رو خوندم و باز هم مثل ایام نوجوانی لذت بردم. ولی برخی کتابها هستند که شما فقط تا سن خاصی ممکنه از مطالعه این کتابها لذت ببرید مگر اینکه کلا اهل آثار پیچیده، عمیق و حرفه ای نباشید. فقط میتونم بگم اگر از آثار داستایوفسکی، چخوف، تولستوی و امثالهم لذت میبرید توصیه میکنم دور این اثر و خط بکشید. اگر از آثار بازاری پسند و معروف که سالهای اخیر اسم در کردن خوشتون میآد احتمالا با این کتاب هم ارتباط برقرار خواهید کرد.
من دو سوم این کتاب و مطالعه کردم تا اینجا بهش از 10 نمره 3 میدم. ببینید کتاب بدی نیست ولی اگر زمان محدودی برای کتابخوانی دارید و ترجیح میدین اول کتابهای بهتر رو مطالعه کنید بهتون بگم این کتاب باید جزو آخرین اولویت هاتون باشه. یه داستان خیلی معمولی و پیش پا افتاده داره از درگیریهای درونی و بیرونی یه نوجوان آمریکایی، همین. کتابخوان حرفه ای رو قانع نمیکنه.
حقیقتا با میزان معروفیت و محبوبیتی که این کتاب داشت توقع بالاتری داشتم هیچ جوره انتظاراتم براورده نشد اوایل کتاب ازش لذت میبردم با این تصور که تا انتها قراره اتفاق خاصی بیفته و بشه نقطه اوج ماجرا متاسفانه تا صفحه اخر هم این اتفاق نیفتاد روند داستان کاملا کسل کننده خطی و یکنواخت بود و تا حدی ازاردهنده خلاصه اگر به قبل برگردم زمان وانرژی مو صرف خوندن همچین کتابی نمیکنم
دقیقا 👍👍 من هم کامنت گذاشتم در این خصوص عجیبه بعضی کتابا الکی الکی معروف میشن!
دقیقا این کتاب من و یاد داستان معروف پادشاهی که برهنه بود انداخت. انگار این کتاب چون معروف و مطرحه کسی شهامت اینو نداره که بگه پادشاه لخته و این کتاب فوق العاده ضعیفه.
از زیباترین و خنده برلب آورترین و خاطرهبخشترین کتاب هایی که خوندم و قطعا جزو ده کتاب برتر عمرم خواهد بود. دوست ندارم بگم بینظیر چون با هلدنِ داستان راجب انرژی واژه بینظیر، همنظرم. اما واقعا بی نظیر بود. ترجمه شاهکار آقای ترک تتاری، جایی از داستان نبود که منو به شگفتا وا نداره. به نظرم ایشون حجت رو تموم کردن و هرچه در مقدمه راجب ترجمه گفتن درست بود. لذت بردم بعد از مدت ها. ضمنا دوستانی که براشون خسته کننده بود، قطعا یا در زمان درستی این کتاب رو نخوندند، یا پشت سرهم خوندن و فاصله ندادن (که هر روایتی اگر پشت سرهم خونده بشه کسل کننده میشه و اطلاعات درهم آشفتهتون میکنه) و یا کلا در جریان داستان حرکت نکردن. وگرنه این شاهکار سلینجر رو اینطور مضحک، قضاوت نمیکردند. دستخوش آقای ترک تتاری.
ده کتاب برتر عمرتون؟ یا کلا ده کتاب خوندید یا واقعا کتابهای خیلی خیلی بدی خوندید تا حالا . من به شما دویست تا کتاب معرفی کنم صد بار بهتر از این ؟! فقط در یک صورت پیامتون منطقیه که سلام ما رو به آقای ترک تازی که احتمالا از دوستان هستن برسونید!😄 شگفتانه میشدید هر قسمت ؟ چی میگی عزیز جان؟ چرا آخه تعریف الکی میکنین از یک فاجعه؟ چطور میگید ایراد از ماست که یک کتاب دویست صفجه ای رو پشت سر هم خوندیم ؟!؟! خودتون میگید شاهکار بعد میگید کسل کننده میشه ! شما من بهت کتاب میگم دوهزار صفحه نمیتونی بزاری زمین انقدر کشش داره . دیگه دویست صفحه چیه که آدم تو چند ماه بخونه ؟ ایراد از کتابه دوست عزیز . این جرفا چیه ؟! شما جلوی چشم خوانندگان این پیامهای ما یک جا ، فقط و فقط و فقط یک جا از کل این کتاب که سورپرایز یا به قول شما فرهیختهی ارجمند که شگفتانه شدید رو بفرمایید من هرکاری بگید میکنم . یک داستان خطی محض ! میدونین چقدر شاهکار در این عالم هست که باید خونده بشه ؟ یک کتاب خدا نکنه الکی معروف شه تو ایران همه میشن مصداق قصهی پسرک و لباس پادشاه و میترسن بگن بد بود . نظر من راجع به این کتاب در قیاس با آثار دیگر بزرگان روسیه و ... صفر هست . واقعا صفر . بدترین کتابی که در کل عمرم خوندم . شما هم الکی طرفداری نکنین و اگه از دوستان انتشاراتی و ... نیستید بگید دقیقا کجای این کتاب خوبه ما بفهمیم . خاطرات بی سر و ته و تکراری و الکی یک جوان در چند روز ؟ ترجمه آقای نجفی هم که همه اش فحش هست .البته اینو بگم که از لحاظ ترجمه آقای نجفی عالی بودند و مشکل خود ذات متن هست . حتی یک نقطه عطف نداشت ! حتی یک دونه . شما نمیدونم چطور دائم شگفتانه میشدید من موندم😇😐 حیف وقت ارزشمند که به جای توجه به آثار بزرگ و عالی ادبیات جهان و ادبیات غنی خودمون! بره صرف خوندن این کتابا بشه ... عطار و خیام و مولانا و فردوسی و داستایفسکی و تولستوی و ... خونده نشه بعد این کتاب بیاد بشه شاهکار قرن ! دوستان این کتاب حقیقتا فاجعه هست . نخونین!
آقای مهدی اثباتی اگر یکی مثل ایشون از کتاب ناطور دشت خوششون اومد حتما با این کتاب سرگرم شدم ما امروزه در دنیای پست مدرن داریم زندگی میکنیم و در دنیای پست مدرن همه مان به دنبال سرگرمی هستیم من عاشق آثار تارکوفسکی و برگمن و بلاتار و کیشلوفسکی هستم و یکی دیگه عاشق آثار نولان هست قطعا نولان انگشت کوچیکه تارکوفسکی و کیشلوفسکی نمیشه ولی اون شخصی که عاشق فیلمهای نولان با آثار نولان سرگرم شده و نقد شما آقای اثباتی نقدی به شدت بد بود این که کتاب اوجی نداره چه ربطی داره کتابهای هم هستن که هیچ نقطه اوجی نداره و یا هیجان انگیز نیست ولی شاهکارن مثل بیگانه کامو و اگر شما به دنبال آثار هیجان انگیز هستید برید کتابها الیف شافاک رو بخونید کتاب ناطور دشت اگه شاهکار نباشه کتاب مهمی برای نوجوانان ما هستن پس لطفا دیگه یا کتاب نخونید چون شما تو کتاب فقط به دنبال هیجان میگردید که اشکالی نداره گفتم تو دنیای پست مدرن دنبال سرگرمی میگردیم و شما سرگرمی تو کتابهای هیجان انگیز میبینید و لطفا دیگه نقد نکنید چون نقد شما این بود : این کتاب فقط داره یه بچه رو نشون میده که میره این ور و اون ور و هیچ نقطه اوجی نداره 😑😐 پووووف واویلا بازی حدی داره
آقای "کابر سایت" چرا با اسم خودتون کامنت نمیگذارید؟⚘️ من دوبار پیام شما رو خوندم . چرا قضاوت بی پایه ؟ شما مگهمنو میشناسی که من کتابی هیجانی دوست دارم و دیگه نباید کتاب بخونم! چشم . منتظر دستور جنابعالی بودم😑😄 عزیزم هیجان داشتن داستان با نقطه عطف نداشتن دو بحث جدا هست . شما بیگانه رو خوندی واقعا؟ مورسو مگه یوهو نمیزنه میکشه یک شخصی رو و میره زندان؟!؟ دیگه از این عطف قویتر در یک کتاب کم حجم؟! تازه بیگانه خودش یک کتاب خاص در راستای پوچی و ... هست که این نقد یکنواختی بهش وارده ولی اساسا ذاتش نیخواسته همین رو بگه ولی اون هم حتی عطف داره ! هر کتابی قطعا نقطه عطف داره . این ذات داستان نویسی هست وگرنه میشه دفتر خاطرات . کارهای بزرگان مثل داستایفسکی هم یک خط داستانی با اوج و فرود معقول داره و در متن اون اتفاقات کلی نکات عمیق فسلفی و فکری و روانشناسی و ... وجود داره . ولی وقتی هیچ اتفاقی نداریم میشه دفترخاطرات روزانه . جیزی که دقیقا ناتور دشت هست . چند رو پی در پی بی هیج حادثه ای . دیالوگها همه از دم روزمره و عادی . اصلا نه پیامی نه مفهومی نه نکته ای . شما یک جوری میگی انگار ما هیج داستاتی نخوندیم تا حالا ! دست شما درد نکنه 😄 عزیزم ما هم کتاب میخونیم باور کن . داستانهای چخوف رو شما خوندی ؟ تولستوی خوندی ؟ اصلا هر کتابی ! ایرانیهای خودمون . شما یک کتاب بگو خطی باشه همینطور تا ته داستان بره و هیچی نشه . در ضمن من به عنوان یک فرد مستقل میتنم نقد کنم و نظرم رو بگم . شماهم میتونی نپذیری و نظرت محترم . اما حق نداریم بگیم نقد نکنیم یا کتاب دیگه نخونیم !😄 شما واقعا ناتور دست رو خوندی ؟! ضمنا علت کامنت من در حواب کامنت دوستمون بود که نوشته شاهکار و از شگفتانه شدن در هر صفحه کتاب حرف زده! اگر کسی بگه من با این کتاب سرگرم شدم معقوله تا بگه این شاهکار قرن هست . وقتی میگی شاهکار نقد من نوعی هم قطعا تند و تیز میشه . چون ادعا تند و تیز هست . لطفا شما اگر نظری دارید در خصوص کتاب بفرمایید . دقیقا چه چیز این اثر شاهکار هست ؟ ضمنا فقط هم نظر من نیست . کامنتای همینجا رو بخونین میبینید .. ای کاش چهار تا دلیل هم میاوردین برای کتاب به جای اینکه فقط بگین من نقدم بد بوده . ادعای شاهکار قرن در مقابل ادبیات روسیه و فرانسه و ... واقعا کم ادعایی نیست . ارادت . خوش باشی⚘️✨️😇
عزیزجان همین که شما کلمه راجع به رو نوشتید راجب.... نشون میده کتابخوان نیستی. و احتمالا به دلیل مطالعه تعداد معدودی کتاب، این اثر به نظر شما شاهکار بوده.
بدترین کتابی که تو کل زندگیم خوندم . یکنواخت! حتی اپسیلونی اوج و فرود نداشت . اصلا قابل مقایسه با کتابای دیگه ای که خوندم نیست . جتی کارهای معمولی . کارهای شاهکار که بماند! یک نوجوان که چند روزی رو داره سپری میکنه !همین. شاید باورتون نشه ولی همین! هی از این جا میره اونجا و فقط تعریف میکنه اتفاقات رو . کلی هم حرف بد و بی دلیل و زننده داره تو کتاب . ببینید ترجمهی اقای نجفی عالی هست . روان و اوکیه ولی ذات کتاب مشکل داره اصلا . که چی آخه ؟ حیف وقت و انرژی ... . واقعا من نمیفهم اینایی که میگن کتاب خوبه! یا چند بار خوندیم! بنظرم اینا از فامیلای انتشاراتیا هستن😄 فقط در این صورت منطقیه! چه کتابهای شااااهکاری در عالم هست بعد چطور میشه به این حتی معمولی گفت؟! دیگه اینارو نمیگفتم اینجا واقعا خوابم نمیبرد😄 باور ندارین خودتون بخونین 🤚
موافقم. من اسم این کتاب و دیدم تو کتابخانه عمومی به دلیل معروف بودن برش داشتم الان پشیمانم که وقتم و گذاشتم ولی خب چون نصفش رو خوندم مجبورم تمومش کنم. واقعا موندم این کتاب چرا معروف شده. حتی یه شخصیت عمیق و نکته قوت نداره.
دوستانی که مطالعه کردین میشه لطفا بگین از نشر چشمه بخرم بهتره یا نشر نیلا؟
ترجمه چشمه دقیقتر و به حال و هوای متن اصلی نزدیکتر و به زبان معیار هم نزدیکتره. ترجمه نیلا تماماً به شکل شکسته ست که ممکنه توی سلیقه بعضیها باشه ولی چون بین توصیف و دیالوگ فرقی وجود نداره یک مقدار یکنواخت میشه. من چشمه رو پیشنهاد میکنم.
هیچکدام. اگه سن تون پایین هست و تا حالا خیلی کم کتاب خوندید توصیه میکنم در غیراینصورت وقتتون رو هدر ندید.
شاهکاری باترجمه خوب وسرفراز محمد نجفی ... بخوانید وسرمستی را تجربه کنید با این کتاب محبوب...
شاهکار سرمستی خخ
این کتاب از نگارش قوی برخوردار است ولیکن موضوع و محتوی فاقد جذابیت میباشد.
جدیدترین چاپ رمان ناتوردشت راکه توسط نشرچشمه وترجمهی آقای محمدرضاترک تتاری صورت گرفته است،به تازگی خواندم(البته خودکتاب رابرای چهارمین بار)قبلا کتاب راباترجمههای مختلف:ترجمهی آقای کریمی حکاک رایک باروترجمهی آقای محمدنجفی رادوبارخوانده بودم.درموردترجمهی آقای حکاک باتوجه به قدمت وپیشکسوتی ایشان نمیشودنظرمنفی داشت،اماباتوجه به فاصلهی منطقی زمان آن ترجمه وترجمهی آقای نجفی،نزدیک بودن لحن کتاب به اصل اثر(که ازمهمترین ویژگیهای یک ترجمهی خوب است)درترجمهی ایشان قابل انکارنیست.هرچندبایدگفت:زبان ترجمه، چه دردیالوگ هاوچه درمتن،یکنواخت است که این فرم،هرچندنزدیک به روح اثراست،اماپس ازمدتی خواننده راکلافه میکند. امادرترجمهی آقای ترک تتاری،دیالوگ هاوتوصیفها متمایزشده وزبان ولحن راوی وگفت وگوهادرشکل وشخصیت وقالب درست خوددقرارگرفته اند(البته جزیک یادومورداستثناکه ظاهراسهوی بوده) به هرروی برای من بسیاردلچسب بودبه طوری که وقتی این ترجمه از کتاب محبوبم رابه پایان رساندم خیلی دوست داشتم دوباره آن را ازاول شروع به خواندن کنم(البته برای پنجمین بار!)
پیشنهاد شما کدوم مترجم هست برای این اثر؟
یک آشغال به تمام معنا نمیدونم چرا نویسندهها بجای اینکه برن توو جامعه و شخصیتهای واقعی رو در داستانها استفاده کنن تصمیم میگیرن که توو ذهن خودشون شخصیت متفاوت بسازن؟ این شخصیت پردازیه؟ طرح داستانی افتضاحتر از شخصیت پردازی سوژه از بطن جامعه بیرون نیومده و تماما ساخته ذهنه این چیه؟ مثلا یه نوجوون میخواد دنیا رو ببینه؟ هدف از نگارش داستان چیه؟ فضاسازی آیا فضاییه که نوجوانها میبینن؟ من که شک دارم ناطور دشت دلیل خوبیه برای اینکه اثبات کنیم هر کتاب وایرال شدهای خوب نیست. کجاست اون ادبیات کلاسیکی که تا ابد هم ماندگاره و تکراری هم نمیشه
«نوبادی ها» نظر ندن بهتره
به نظر من این کتاب کلش یعنی از صفحه اول تا آخر به اندازه یک پاراگراف از کتابهای داستایوفسکی ارزش ادبی نداره.
خیلی هامون یه هولدن کالفیلد درون داریم و این چیزیه که این کتاب رو انقدر جذاب میکنه و باعث میشه باهاش همذات پنداری کنیم. میدونم که همهمون مثل هولدن از بزرگ شدن میترسیم و به یه ناطور دشتی نیاز داریم تا ما رو توی دشت کودکی معصومانه نگه داشته باشه. ای کاش کتابهای این چنینی بیشتر باشن♥️ در نهایت بگم این کتاب خیلی سلیقه ایه. باید ذهنیت آشفته ای داشته باشین تا درکش کنین، حداقل من که اینطور بودم و درکش کردم.
من چاپ جدید این اثر، ترجمه محمدرضا ترک تتاری رو سفارش دادم. قبلا از ایشون ترجمه "مغز اندرو" از دکتروف رو خونده بودم و به نظرم ترجمه خوبی ارائه داده بودن. قبلا ترجمه احمد کریمی رو خوندم ولی فکر میکنم مشکلات زیادی داشت متود ترجمه شون.
من ترجمهی محمد نجفی را خواندم و از لحن مترجم در برگردان کتاب بسیار لذت بردم. داستان کتاب هم دلچسب است. برگردان نام کتاب به فارسی نیز بسیار جالب از کار در آمده است. در این برگردان از عبارتی در شعری از سعدی شیرازی استفاده شده که البته شعر اصلی با داستان کتاب شباهتی ندارد.
در این اثر سلینجر موضوعاتی مهم از جمله اضطراب، بیگانگی اجتماعی، هویت و طغیان رو در بستر داستانی جذاب به بحث میذاره. موضوعاتی که امروز در کشور ما هم بسیار مهم هستند و باعث مشکلات زیادی برای جوانان شدند. به نظر من هولدن کالفیلد از این منظر شخصیتی بسیار جذاب هست که تناقضات درونی بسیار زیادی داره و به خوبی میتونه نماینگر افکار نوجوانی باشه که دیگران رو سطحی میدونه در حالی که خودش بسیاری از همون رفتارها رو داره. اگر به مونولوگها و دیالوگهای درونی علاقه دارید قطعا کتاب شما رو جذب خواهد کرد. اما به نظر من هسته اصلی داستان سوگ و کنار اومدن با افسردگی ناشی از اون هستش! اینکه گاهی اوقات ما دست به هر کاری میزنیم که فقط با خودمون رو در رو نشیم اما در نهایت فقط آسیب بیشتر میشه فقط به این دلیل که فکر میکنیم دیگران مار ور نمیفهمند و جرات کمک خواستن نداریم. با توجه به لحن کتاب فکر میکنم مناسبترین ترجمه رو محمد نجفی و نشر نیلا ارائه داده باشند.
این کتاب خودندم با انتشارات نیلا فوقالعاده بود.
ناتور دشت یک رمان بی نظیر است. فقط میتونم همینو بگم. با ترجمه محمد نجفی انتشارات نیا خوندم و لذت بردم. شاید محدویت سنی داشته باشد. و اگر بین 20 تا 35 باشی بیشتر با این کتاب ارتباط برقرار کنی ولی به حدی این کتاب عمق دارد که نمیشود نادیده گرفتش
35 خیلی سن بالایی هست. مگه طرف از نظر ذهنی خیلی پیشرفت نکرده باشه. به نظر من برای 14 تا 22 سال خوب هست.
مزخرف ترین
هیچ وقت آدم به اثرهای معروف نمیگه مزخرف و هر چیزی که عقل تو بهش نمیرسه و خوشت نمیاد دلیل نمیشه مزخرف باشه
عقل ما میرسه. افکار یک نوجوان علاف و
واقعا متاسفم برای سطح ادبیات کشور، افراد نادان کوته بین. چقدر ناراحت کننده بود نظرتون واقعا قلب آدم فشرده میشه.
با پسوندترین خیلی موافق نیستم ولی میتونم بگم بین صدها کتابی که خوندم جزو ضعیفترین ها بوده. بر خلاف اسم بسیار معروفش.
این بود شاهکار ادبی قرن جدید؟ بی محتوا تکراری تهوع اور پر از جملات پوچ بداموزی ضد اجتمائی ترویج رفتار پر خطر هیجان کاذب و کثافت کاری.
این کتابو بیش از حد گنده اش کردن.
رحمت خدا بر تو باد ::دی دقیقا منم هرچی اینو جلو رفتم بیشتر به حرفت رسیدم
فکر میکنم کلا ادبیات ایالات متحده سطحش بسیار پایینه. اصلا سرسوزنی قابل قیاس با ادبیات روسیه فرانسه ایران و ... نیست. خیلی مبتذل و پیش پا افتاده است. انصافا به ندرت نویسنده خوب دیدم بین شون.
دقیقا. من دیروز تمومش کردم با چه فلاکت و زجری و الان هر چی فکر میکنم اخر داستان و به یاد نمیارم. در این حد تاثیرگذار بوده😁