موفقیتی شایان توجه... خانم لی با دلسوزی طعنه آمیزی می نویسد که باعث اوج گرفتن رمانش می شود.
استادانه، نامتظاهرانه و کاملا اصیل و رک... گزنده، ملودراماتیک، زیرکانه و خنده آور.
خانم لی به شکل شگفت آوری اتمسفر آرام محله ی جنوبی خود را خلق می کند و همان قدر ماهرانه آن را به آتشفشانی فعال با گدازه هایی از احساسات تبدیل می کند.
تا زمانی که مسائل را از نقطه نظر کسی نبینی، آن شخص را به طور کامل درک نکرده ای... تا زمانی که به زیر پوستش بروی و به همراه آن قدم برداری.
تنها چیزی که از قانون اکثریت پیروی نمی کند، وجدان آدم است.
زمان هایی مثل این بود که فکر می کردم پدرم، که از اسلحه و تفنگ متنفر بود و هرگز در هیچ جنگی حضور نداشت، شجاع ترین آدمی بود که تا به حال زیسته است.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
«سالار مگس ها» به ما یادآوری می کند که شاید آن قدرها که فکر می کنیم، متمدن نباشیم و در شرایطی خاص، به نهایت توحش سقوط کنیم.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
من کتاب از انتشارات نگاه خوندم،واقعا لذت بردم،روان،سلیس،و جذاب،از اون دسته کتابهاییه که زمین گذاشتنش سخته
به نظر من بیش از حد به این کتاب بها داده شده. شما وقتی خلاصه داستان رو میخونی نوشته که راجب یک وکیل سفیدپوسته که از یک متهم سیاهپوست دفاع میکنه ولی تا نصف بیشتر از کتاب هیچ خبری از متهم سیاهپوست نیست و راجب دوتا بچه یک خانواده ست که درمورد همسایشون کنجکاون و میخوان از کارش سردربیارن. به نوبه خود کتاب قشنگیه و بسیار آموزنده ولی درمقایسه با کتابهای مشابه سبک خودش قطعا شاهکار نیست. انتظار هیجان هم از این کتاب نداشته باشید ریتم داستان یکنواخت هست. من با ترجمه جناب آقای میررمضانی خوندم
مشغول خوندن این کتاب با ترجمه رضا ستوده هستم. کتاب متاسفانه خیلی خیلی ریتم کندی داره. ترجمه هم سنگینه و دلچسب نیست
همچین کتاب جذابی هم نیست ، رمانهای کلاسیک قرن هجدهم و نوزدهم به مراتب زیباترن
دوستان من ترجمه نشر نگاه را خواندم از رضا ستوده ، بهم گفتند که ترجمه آقای فخرالدین میر رمضانی بهترین ترجمه موجود از این کتاب است کسی که هم ترجمه آقای ستوده و هم فخرالدین را خوانده بهم بگه که آیا نیازه ترجمه ایشون هم بگیرم و بخوانم یا خیر ؟
ببینید با مقایسه فقط صفحه اول میتونید متوجه بشید توو ترجمه جناب رمضانی گفته شده : دست چپ برادرم شکست و فلج شد اما توو ترجمه جناب ستوده گفته شده : دست برادرم شکست و فلج شد غیر از این قضیه لحن کتاب لحن و زبان قدیمیه و نیاز به ترجمه ثقیل و سنگین هم داره پس ترجمه میر رمضانی از همه بهتره
ببینید با مقایسه فقط صفحه اول میتونید متوجه بشید توو ترجمه جناب رمضانی گفته شده : دست چپ برادرم شکست و فلج شد اما توو ترجمه جناب ستوده گفته شده : دست برادرم شکست و فلج شد غیر از این قضیه لحن کتاب لحن و زبان قدیمیه و نیاز به ترجمه ثقیل و سنگین هم داره پس ترجمه میر رمضانی از همه بهتره
دوستان آیا ترجمه خانم نیلوفر سادات قندیلی رو کسی خونده؟ خوبه؟
اره خوبه
این کتاب آموزنده رو مقایسه کنید با ناتور دشت
هر دو رو خوندم بنظرم جفتشون زیبا بودن..❤️
درود. کتاب کشتن مرغ مینا، کتاب نسبتا طولانی هست اما کتابی هست که نمیشه زمین گذاشت و به شخصه کتاب زیبایی بود.
یکی از خسته کنندهترین کتابهایی خواندم. نیمه اول کتاب کاملا به بازیهای بچه گانه یک دختر ۹ ساله و برادرش اختصاص دارد. از نیمه دوم تازه جدی میشود که آن هم جز صحنه دادگاه و اتفاق آخر کتاب، هیچ جذابیتی ندارد. یک کتاب یکنواخت بدون فراز و فرود. قبل از این، کتابی که بیش از بقیه برایم ملال آور بود، خانه ادریسیها بود. این از آن هم خسته کنندهتر است.
خدا رو شکر یکی با من هم عقیده بود 😜
کتاب مهیج میخوای؟ که داستانش پر از غافلگیری باشه؟ استفن کینگ اگاتا گریستی ادگار الن پو بخوان
نمیشه همیشه از یک کتاب فراز و فرود خواست ، این فضایی که شما میخوای بیشتر یاد آثار تالکین میفتم ( ارباب حلقهها ، هابیت و...) بله بیشتر این کتاب در یک دادگاه روایت میشود و بله زیاد تغییر لوکیشن و غافلگیری و هیجان و اضافه شدن آدمهای جدید ندارد . ولی کتاب بسیار مهمی است این کتاب در جهان سینما من را به یاد فیلم ۱۲ مرد خشمگین میندازد که تمام فیلم در یک اتاق ۱۲ مرد درباره بی گناهی یا گناهکاری یک پسر ۱۸ ساله صحبت میکنند ( این فیلم شاهکار و بینظیر است ) . اگر به من بگن این کتاب را تنها و تنها با دو کلمه توصیف کن ، آن دو کلمه در ذهن من " درک" و " عدالت" خواهد بود. شما که کتاب ماجراجویانه دوست دارید اگر من بخوام کتابی را معرفی کنم که از نطر محتوا و تاثیر نزدیک باشد تقریبا به این کتاب و فراز و فرود و ماجرا هم داشته باشد کتاب کلبهی عمو تام را به شما پیش نهاد میکنم از آثار بسیار عالی کلاسیک و اینکه در زمان چاپ هم تاثیر بسیار زیادی بر جامعهی آن دوره گذاشت (به خاطر قوانین برده داری و ...) ولی نقد شما به این کتاب یکم تنده و ارزشها و کیفیت کتاب را نادیده گرفتید به نظرم لزوما هر اثر ارزشمند ادبی نباید پر فراز فرود باشد . مثل قضیهی نویسندی سری کتابهای جک ریچر که توی یک مصاحبه تلویزیونی مجری بهش گفت نظر چیه چنین اثر ادبی پر فروشی نوشتی جواب داد : ادبی؟ من اصلا اثر ادبی ننوشتم و اینترتیمت خلق کردم سرگرمی نوشتم . امیدوارم متوجهی منظورم شده باشید
سلام من ترجمهی فخرالدین میررمضانی از انتشارات امیرکبیر چاپ ۱۴۰۲رو تهیه کردم و خوندم بنظرم ترجمهی خوبیه دوستان نوشته بودن غلط املایی داره ولی دراین چاپ من چیزی ندیدم شاید اصلاح شده کلمات قلمبه سلمبه که دوستان گفته بودن داره خیلی کم بود اصلا به عنوان ایراد ترجمه بنظر من نمیشه بیان کرد
عااالی بود عالی.. خیلی خیلی قشنگ بود. من با ترجمه رضا ستوده خوندم خوب بود. اولش که انتخابش کردم بخونم، فکر کردم یه کتاب خسته کننده س ولی هر چی جلوتر رفتم نمیتونستم زمین بزارمش. بعضی جاهاش واقعا آدمو غمگین میکنه. و بعضی جاهاش خنده رو لبتون میاره. اسکوت خیلی بامزه بود دلم براش تنگ میشه.💔 "بعضی وقتها انجیل تو دست بعضیها بدتر از یک بطری نوشیدنی تو دست...فرض کنیم پدر توست."
عالی خیلی کتاب خوبیه😍
انتشارات نگاه یا امیرکبیر؟ ترجمه کدوم یکی بهتره؟
سلام . لطفا راهنمایی کنید ترجمه کدوم انتشارات شیواتره .
تقریبا هر سال این کتاب را میخوانم . کتاب درسی چنددانشگاه امریکا و انگلیس هم هست برای رشته حقوق . ترجمه میر رمضانی بد نیست . ویراستهای جدید انتشارات امیر کبیر افتضاح است . در چاپهای قدیم واژههای پرت دیده نمیشود . به هر صورت کشتن مرغ مینا در زمره ده کتاب خواندنی جهان جای دارد.
جزء کتابایی هست که باید حتما خونده بشه من واقعا لذت بردم از خوندنش
این کتاب یکی از بهترین کتابهای جهانه و بنظرم تو خریدش تردید نکنید. من با ترجمه فخرالدین میر رمضانی ) انتشارات امیرکبیر ) رو خریدم و بنظرم خیلی جمله بندی و کلمات قلمبه سلمبه ای داره و برای درک بعضی جملهها باید کمی مکث کنید. ولی خوبیش اینه که تو پاورقی خیلی چیزها رو توضیح میده.
بهترین کتاب جهان؟
نگفت بهترین کتاب جهان؛ گفت یکی از بهترین کتابهای جهان؛ این دو تا با هم فرق داره استاد!
من با ترجمه فخرالدین میر رمضانی ) انتشارات امیرکبیر ) رو خریدم و بنظرم خیلی جمله بندی و کلمات قلمبه سلمبه ای داره و برای درک بعضی جملهها باید کمی مکث کنید. ولی خوبیش اینه که تو پاورقی خیلی چیزها رو توضیح میده.
این کتاب عالیه.داستانش، ریتم جلو رفتن داستان و احساسات موجود در اون فقط و فقط فونت کتاب خیلی ریزه و اینکه بخش یادداشتها آخر کتابه و برای دیدن توضیحات باید به آخر کتاب مراجعه کرد و این چندان جالب نیست.
عالیه!یکی از بهترین لذتهای دنیا یعنی خوندن این کتاب و بعد دیدن فیلمش که با اقتباس از همین رمان و با همین نام ساخته شده است
پنجمین کتاب مورد علاقهم! کتاب عالیه! یک بار قبل از اینکه این کتاب رو بخونم در یکی از سایتهای مرتبط با کتاب نظر یکی از دوستان که «کشتن مرغ مینا» رو خونده بود خوندم. گفته شده بود کتاب خیلی الکی به جزییات پرداخته و میشد به جای اینکه 300 400 صفحه باشه در 100 صفحه خلاصهش کرد. این دیدگاه تو ذهن من موند و من وقتی شروع کردم به خوندن این کتاب ته ذهنم در مورد حجم زیادش جبهه داشتم. اما وقتی شروعش کردم و صفحه به صفحه پیش رفتم بیشتر مجذوب نگارش و قلم نویسنده شدم و تحسینش میکردم بابت پرداختن به این جزییات. البته ویژگی یک داستان خوب پرداختن به جزییات هست چون اونها هستند که زمینه شکل گیری داستان و همچنین شکل گیری ذهن ما رو برای خوندنش پایه گذاری میکنند. بنابراین بعد از خوندنش خیلی خوشحال بودم... فقط یک نکته ای که در مورد کتاب باید بگم اینه که من نشر علمی فرهنگی رو خریدم و خوندم. کاغذ سبک بود اما فونت ریز بود خیلی. بطوریکه من که عینک استفاده نمیکنم برای ریز بودن فونت کمی اذیت شدم. یعنی ریز بودنش در حدی بود که تا کتاب به دستم رسید و بازش کردم و خواستم که ورق بزنم از فونتش تعجب کردم. اما کتاب خودش عالی بود. بعدش هم موشها و آدمهای جان اشتاین بک رو بخونین. **اسپویل کوچیک بخوام بکنم داستان در مورد تعصب نژادی هست.**