کتاب اولیس جویس

Ulysses
عصاره ی داستانی
کد کتاب : 436
مترجم :
شابک : 978-964-448-620-3
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 334
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1922
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب اولیس جویس اثر جیمز جویس

کتاب اولیس جویس (عصاره‌ی داستانی) ترکیب و ترجمه‌ای از سه کتاب «بلومزدی» اثر هری بلامایوز، «جیمز جویس» اثر ماتیو هاجارت و «حاشیه بر اولیس» از دن گیفورد است که منوچهر بدیعی، مترجم توانمند ایرانی، آن را به فارسی برگردانده است. رمان «اولیس» از جیمز جویس، نویسنده‌ی شهیر ایرلندی است که در 1162 صفحه نوشته شده و کتاب «عصاره‌ی داستانی اولیس جویس» خلاصه‌شده و روان‌شده‌ی این شاهکار حجیم است. به‌گفته‌ی منوچهر بدیعی داستان «اولیس» از اسطوره‌های یونانی، افسانه‌های ایرلندی، مناسک مسیحیت، داده‌های تاریخی و جغرافیایی، اشاره‌های ادبی و فلسفی، ترانه‌ها و اپراهای گوناگون و ابهام‌های بسیار سرشار است. در این اثر از هزار شخصیت که نمونه‌ای از حرفه‌ها و پیشه‌های گوناگون است، نام برده شده که بیش از پیش مطالعه‌ی این رمان را دشوار می‌کند. مترجم کتاب که گم شدن در دنیای این داستان پر از ابهام را طبیعی می‌داند، با تدوین آثار هری بلامایوز، ماتیو هاجارت و دن گیفورد که از استادان زبان انگلیسی‌اند، عصاره‌ی داستان اولیس را گردآوری کرده است. این عصاره کار مطالعه را بر خوانندگان فارسی‌زبان راحت کرده و می‌توانند از کلیت این داستان باخبر شوند.

کل داستان «اولیس» در یک شبانه‌روز اتفاق می‌افتد و سه شخصیت دارد: لئوپلد بلوم، استفن ددالوس و همسر بلوم به نام مالی. داستان در یکی از روزهای دوبلین 1904 می‌گذرد. بلوم که از زمان مرگ پسرش رابطه‌اش با همسرش، مالی، به سردی گراییده، از رابطه‌ی پنهانی مالی با معشوقش باخبر است؛ اما سعی می‌کند فکرش را درگیر آن نکند. در خلال داستان ددالوس با بلوم برخورد کرده و او را به جمع دوستانه‌ی خود برای می‌خوارگی و عیش‌ونوش دعوت می‌کند. شب ددالوس یکی از دوستان خود را راضی می‌کند تا به فاحشه‌خانه‌ای بدنام بروند و بلوم نیز از پشت سر آن‌ها را تعقیب می‌کند تا مواظبشان باشد. ددالوس در فاحشه‌خانه در مستی فکر می‌کند که روح مادرش دارد او را می‌بیند.

کتاب اولیس جویس

جیمز جویس
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس، زاده ی ۲ فوریه ۱۸۸۲ در دوبلین و درگذشته ی ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱ در زوریخ، نویسنده ی ایرلندی است که گروهی رمان اولیس وی را بزرگ ترین رمان سده ی بیستم خوانده اند. این کتاب که سومین اثر جیمز جویس است در سال ۱۹۲۲ در پاریس منتشر شد. اولین اثرش دوبلینی ها مجموعه داستان های کوتاهی است درباره ی دوبلین و مردمش که برخی آن را داستانی بلند و با درون مایه ای یگانه تلقی می کنند. او همراه ویرجینیا وولف از اولین کسانی بودند که به شیوه ی جریان سیال ذهن می نوشتند. وی به ۱۳ زبان آشنایی داشت...
نکوداشت های کتاب اولیس جویس
Ulysses is the most important contribution that has been made to fictional literature in the twentieth century.
اولیس، مهم ترین اثر در ادبیات داستانی قرن بیستم است.
New York Times Book Review New York Times Book Review

One of the most significant and beautiful books of our time.
یکی از مهم ترین و زیباترین کتاب های معاصر.
Nation

Joyce soars to such rhapsodies of beauty as have never been equaled in English prose fiction.
جویس به چنان بیانی از زیبایی دست یافته که هیچ نظیری در نثر داستانی انگلیسی برای آن پیدا نشده است.
New Republic New Republic

قسمت هایی از کتاب اولیس جویس (لذت متن)
آخرین وداع بی نهایت تأثرآور بود. از مناره های دور و نزدیک صدای ناقوس مرگ لاینقطع بلند بود و همه را به تشییع جنازه می خواند و در گوشه وکنار محله های غم زده ده ها طبل پوشیده در نمد که صدای پوک توپ ها آن ها را قطع می کرد ندایی شوم سر می داد. غرش کرکننده ی رعد و روشنایی کورکننده ی برق که این صحنه ی مرگبار را روشن می کرد، گواهی می داد که توپخانه ی آسمان از قبل تمام طنطنه مافوق طبیعی خود را به این منظره مخوف عاریه داده است .

آن دو مزه پران بی مثل و مانند ما با تصنیف های یک ورقی خود داد و ستد پرغوغایی در میان دوست داران طنز و هجا برپا کردند که اگر کسی در گوشه ی دل عنایتی به طنز عاری از لودگی ایرلندی داشته باشد به آن چند پول سیاهی که به زحمت به کف می آورند، غبطه نخواهد خورد. بچه هایی که در یتیم خانه ی دختران و پسران بودند، لب پنجره ها جمع شده بودند و به این صحنه نگاه می کرند و از این که چنان برنامه غیرمنتظره ای به سرگرمی های آن روز افزوده شده بود، شادی ها کردند و باید از خواهران نازنین بینوایان تقدیر و تمجید کنیم که به فکر افتادند تا برای یتیمان پدر و مادر از کف داده، برنامه ی تفریحی به راستی آموزنده ای فراهم آورند.

از دریچه های سیل بند آسمان خشمگین بارانی سیل آسا بر سر برهنه ی خلایقی که گرد آمده بودند، فرو ریخت و عده ی اینان به کم ترین تخمین پانصدهزار بود. دسته ای از پاسبان های شهر دبلین بزرگ به فرماندهی شخص سرکلانتر در میان آن جمع عظیم به حفظ نظم مشغول بودند و برای آن که آن جمع عظیم سرگرم شوند، دسته موزیکانچی سنج و سازهای بادی خیابان یورک با آلات پوشیده در پوشش سیاه ماهرانه همان نغمه ی بی همتایی را می نواختند که قریحه ی نالان اسپرانتزا از گهواره در دل ما نشانده است .