شاهکار هراس انگیز و طنزآمیز کافکا.
داستان تمثیلی بزرگ کافکا.
رمان قصر، نشان دهنده ی زیباترین و شاید احساسی ترین وجه کافکا است.
البته که من بی خبرم، این حقیقتی استوار و غم انگیز برای من است، اما دست کم مزیت بی خبری را که جرأت بیشتر است، به من می دهد.
من رویای قبری را می بینم عمیق و باریک، جایی که می توانیم چنان یکدیگر را در آغوش بگیریم که انگار با گیره به هم وصلمان کرده اند.
چه قدر به هم نشینی با تو احتیاج دارم. چه قدر بدون آن از وقتی که شناختمت، احساس گمگشتگی کرده ام! باور کن پهلوی من بودنت تنها رویایی است که داشته ام، همین و هیچ چیز دیگر.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
داستان های «فرانتس کافکا»، معنی هایی را در خود جای داده اند که تنها پس از مطالعه ی چندباره ی آثار او برای مخاطبین آشکار می شوند.
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
مخاطبین امروزی می توانند قدردان براد باشند که آثار کافکا را نگه داشت ولی واقعیت امر این است که کتاب محاکمه به خاطر «یک خیانت در امانت» در دسترس ما است
مطالعه ی آثار عجیب و کابوس وار کافکا به ما یادآوری می کند که پشت نقاب زندگی روزمره ی هر فرد، یک زندگی عاطفیِ منحصر به فرد و پر فراز و نشیب وجود دارد.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
دوستان ، کلا اثار کافکا رو تا حد ممکن با ترجمه اقای علی اصغر حداد بخوانید (حتی با وجود ترجمه خوب اقای صادق هدایت از برخی اثار کافکا) چون اقای حداد از آلمانی (زبان اصلی) به طور مستقیم اثار این نویسنده رو ترجمه میکنند و نزدیکترین و دقیقترین ترجمه رو از این اثار ارائه میدهند.
دوستان کلا سعی کنید آثار کافکا رو با ترجمه اقای علی اصغر حداد بخرید (حتی با وجود ترجمه نسبتا خوب اقای صادق هدایت) .
این کتاب در لایه اولش نقدیه به بوروکراسی ولی لایههای بعدیش واقعا اسرار آمیزه، میشه گفت واقعا کتابی رؤیا گونه و پر از "نامعلوم"ها و "نامشخص" هاست و واقعا هم کافکا بارها از این دو کلمه استفاده میکنه
بطور اتفاقی تو کتابفروشی بقیمت قبل بود ۱۲۰ تومان خریدادی کردم کمتر از قیمت محاکمه
خیلی گرونه😭به خصوص نشر ماهی این چه وضع قیمته🥲
شسیشسیشسشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیشسیسش س یس یشسیشسیشسی شسی شسیشسی شسش سش سیشسی سیشسی شس یش یشسی شسیششششش😆
در ابتدای کتاب قصر، چاپ نشرِ ماهی آمده است: قصر اثر فرانتس کافکا تاکنون دوبار به فارسی درآمده است. یکی به قلم عبدالرحمن صدریه از زبان آلمانی (چاپ یکم ۱۳۴۰) و دیگری به قلم امیر جلالالدین اعلم از زبان انگلیسی (چاپ یکم ۱۳۷۳). اولی بیست فصل رمان و بخشی از پسگفتار ماکس برود بر چاپ یکم اثر را شامل میشود و دومی تنها بیست فصل رمان را با برخی کم و کاستها. کتاب حاضر نخستین ترجمهی کامل از قصر است - از متن اصلی آلمانی - همراه با همهی پیوستهای آن شامل: شروعی دیگر، پارهنوشتهها، بخشهایی که نویسنده حذف کرده است، و پسگفتارهای ماکس برود بر چاپهای یکم، دوم، و سوم؛ که به همت علیاصغر حداد و با همکاری محمدرضا خانی به سامان رسیده است.
من از جلال الدینی اعم گرفتم و نمیدونستم که کدوم ترجمه بهتره به نظرتون این مترجم قابل قبول هست یانه؟
کتاب قصر اثر فرانتس کافکا از رمانهای مهم کافکاست که مرگ فرصت تمام کردنش را به او نداد. البته ظاهرا این نویسنده تمایل چندانی به تمام کردن رمانهایش نداشت؛ درست مثل دو رمان دیگرش «محاکمه» و «آمریکا» که ناتمام ماندهاند. در این میان، قصر رمانی است که ناتمام ماندنش را حتی میتوان حُسن و نقطهی قوت آن به حساب آورد: «رمان قصر نقطهی پایانیِ روح و ذهن است، جایی در وجود است که دیگر فراسویی ندارد…» ماجرا از این قرار است: آقای «ک» وارد دهکدهای میشود که بر فراز مرتفعترین تپهی آن قصری عجیب وجود دارد. رئیس قصر از آن بالا همه چیز را زیر نظر دارد؛ ولی ورود به قصر برای مردم مجاز نیست. جالب اینجاست کسی به این موضوع و سایر موضوعات اعتراضی ندارد و حتی به دنبال تغییر شرایط نیست. اما آقای ک که تازهوارد است، ذهنی پر از سوال دارد و همین ناآگاهی سبب طغیانش نسبت به وضع و قوانین موجود میشود. قصر برای او یک راز سربهمُهر است که حتما باید به چیستیاش پی ببرد. این رمان بیست فصل دارد و فصل بیستم ناتمام مانده است. به نظر میرسد همین فصل فصل نهایی کتاب بوده باشد.
خیلی خوب بود :) ....
داستان بیش از حد فرسایشی و پیشنرونده است. البته در توجیه این ایراد، دلایلی میشود آورد که به نظر من بیوجهند. بی تعارف، «قصر» ظرفیت این شمار صفحه را نداشت. «محاکمه» کار بهتری است چون موجزتر است.
داستانِ «قصر» داستانی عجیب و سرشار از استعاره و رازهایِ پیچیدۀ ادبیات و فلسفۀ کافکاست..
خوندن این کتاب مثل یک عمل مازوخیستیکه، وقتی میخونیش انگار دارن روحت را با چنگالهای شیر زخمی میکنن اما تو از این جراحت و درد شکایت نمیکنی،شاهکاره
سلام کدوم ترجمه بهتره؟
نشر ماهی
داستانی در ادامه کتاب محاکمه، همان قدر زیبا و قابل تامل
یک هفته خواندن این رمانطول کشید ولی چند هفته مغز رو درگیر خودش میکنه بعد از اتمام کتاب متوجه میشوید داستان چیز دیگریست دوستان علاقمند به فلسفه حتما کتاب رو بخوانند