آکنده از تنش های سرکوب شده، و احساسات سردرگم و به زبان نیامده.
نمایشنامه ای شکوهمند، به شکل درخشانی ساده و شجاعانه.
نمودی قدرتمند از شکاف عظیم میان خاطرات و واقعیت.
رابرت: ... تو انگار خوب متوجه نمی شی. تو انگار متوجه نمی شی که تمام این داستان اصلا برام مهم نیست. درسته که یکی دو بار روی اما دست بلند کردم. اما نه برای این که از اصولی دفاع کنم. این کار من برانگیخته از هیچ دیدگاه... اخلاقی نبوده. فقط دلم می خواسته یه فصل سیر کتک اش بزنم. تنش می خارید... می فهمی؟
اما: من به تو زنگ زدم. نمی دونم چرا. جری: چقدر عجیبه، ما باهم خیلی صمیمی بودیم، مگه نه؟... من و رابرت ... حتی اگه ماه هاست همدیگه رو ندیدیم... ولی توی تمام این سال ها، با وجود همه ی این گیلاس هائی که با هم زدیم، همه این ناهارهایی که با هم خوردیم ... من هیچ وقت متوجه نشدم...حتی هیچ وقت احتمال ندادم ... که می تونه کس دیگه ای... جز تو توی زندگی اش باشه. هیچ وقت.
اما: هیچ وقت قرار نبود همان خانه باشد، مگر نه؟ (مکث) هیچ وقت به آن به عنوان خانه نگاه نکردی، این طور نیست؟ جری: نه، می دانی، آن را فقط یک آپارتمان می دانستم. اما: برای عشق بازی؟ جری: نه، برای عشق ورزیدن. اما: خب، چیز زیادی از آن باقی نمانده، مگه نه؟ (سکوت) جری: فکر نمی کنم عاشق هم باشیم.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
اگرچه شروع «تئاتر ابزورد» اغلب در آثار آوانگارد مربوط به دهه های 1920 و 1930 در نظر گرفته می شود، خاستگاه های آن در حقیقت به مدت ها قبل باز می گردد.
اصلی ترین موضوعی که پینتر با آن زندگی می کرد و به آن می پرداخت، «بیگانگی انسان» بود.
مطالعه ی آثار مدرن به صخره نوردیِ ذهن تشبیه شده است. مدرنیسم به مخاطبی فعال و کنش گر نیاز دارد و خواننده ی اثر برای درک مفهوم آن، باید از ذهن خود کار بکشد.
پینتر این نمایشنامه را بر اساس زندگی خودش و خیانتی که به همسرش کرده نوشته.نمایشنامه بسیار خاص و متفاوت شروع میشه.ماجرا از انتهای نمایشنامه به ابتدا روایت میشه.اما و جری بعد ازدو سال قطع رابطه همدیگه رو در کافه ای ملاقات میکنند تا اما خبری رو به جری بگه.بحث اصلی تنها خیانت یک مرد و زن نیست بلکه انواع دیگر خیانت در رابطهها مطرح میشه و خواننده را بعد ازخواندن به فکر وا میدارد.پینتر این نوع از روایت را بسیار ماهرانه خلق کرده و خواننده کنجکاو میشه تا انتها کار را دنبال کنه. ترجمه نشر نی هم روان بود.