جستجو در ادبیات فارسی نشان میدهد ادیبان این مرزو بوم گونههای مختلف شخصیتی و تجربههایی متنوع داشتهاند؛ ثروتمند و فقیر، باعزت و مجیزگوی، اهل سفر و حضر، شوخطبع و عبوس و ... شاید کمتر فرهنگی را بتوان یافت که شاعران و ادیبانی با این میزان از تنوع شخصیتی را در خود جای داده باشد. شاید دلیل این گسترگی آن باشد که زبان فارسی برای صدها و بیش از هزار سال با قدرت و صلابت در گسترۀ گیتی زنده است و همچنان شاعران و ادیبان را در پناه خود میپرورد. مسعود سعد سلمان، از شاعران سدههای نخست هجری در ایران، شاعری خاص با تجربههایی مخصوص به خود است. شاعری که بخش زیادی از زندگی خود را در زندان گذراند و اقبال آن را نیافت که از مداحی شاهان و فرمانروایان بهرهای برد. زندانی شدن چنین شاعر خوشقریحهای منجر به آفریده شدن برجستهترین نمونههای حبسیه در ادبیات فارسی شد. شعرهای او پس از آنکه دیوانش توسط مرحوم غلامرضا رشید یاسمی و مهدی نوریان به شکل تصحیح شده و منقح عرضه شد دوباره در کانون توجه قرار گرفت و در رشتۀ ادبیات و زبان فارسی دانشگاهها در قالب واحدهای درسی به دانشجویان معرفی شد. آنچه پیشرو است شرحی از زندگی و شیوۀ شعری مسعود سعد همراه با گزیدۀ شعرهای او است که میتواند معرفیکنندۀ مناسبی برای علاقهمندان به شیوۀ شعری این شاعر پارسیگوی باشد.
کتاب در روی خزان دارم و در دیده بهار