نمایش "پلیکان" نوشتهٔ آگوست استریندبرگ، یکی از معروفترین نمایشنامههای جهان است و به جدال و تنش میان اعضای خانوادهای اشاره دارد که در نهایت به وقوع یک فاجعه منجر میشود.
این اثر، زندگی خانوادهای را به تصویر میکشد که اخیرا پدر خانواده را از دست دادهاند. پلیکان به عنوان نمادی از پدر فداکار ظاهر میشود که به علت نارضایتی همسرش از ارتباط مخفیانهای که با داماد خانواده دارد، در دل ناامیدی فرو میرود. مادر تنها به شکلی تظاهر به مادر بودن میکند و حتی از پذیرش غذا برای فرزندانش خودداری میکند. او دختر خود را به عنوان وسیلهای برای تحقق خواستههای نفسانی خودش میبیند و همچنین پسرش که به تازگی تحصیلات وکالت خود را به پایان رسانده، درگیر مشکلات جدی است و به الکل پناه میبرد. داماد خانواده نیز نمایندهٔ نقشههای ناپسندی است که برای ارث و میراث خانوادگی دنبال میکند.
بعضی از منتقدان اروپایی این نمایشنامه را به عنوان یک نمایشنامه واقعگرایانه توصیف میکنند که واقعیتهای تلخ زندگی را به تصویر میکشد. در نظر دیگران، این نمایشنامه نمایانگر زمینهٔ جنگ جهانی اول در اروپا است که به جای یکپارچگی، کشورهای اروپایی به تدریج به هم درآمیختند و اروپا خود را به آتش کشید.
نمایشنامه "پلیکان" در بسیاری از کشورها به روی صحنه برده شده و همچنین در رادیوها ضبط و پخش شده و توسط میلیونها نفر در سراسر جهان شنیده شده است. عنوان این نمایشنامه از کتاب مقدس الهام گرفته شده است، که در آن یک پلیکان در زمانی که غذایی برای جوجههایش نمییابد، منقار خود را به سینهاش میکند و با جگر و قلبش جوجههایش را تغذیه میکند.
آگوست استریندبرگ، یکی از برجستهترین نویسندگان اسکاندیناوی بوده و به عنوان یکی از پیشوایان تئاتر مدرن شناخته میشود. او با نمایشنامههای دیگری نیز معروف است، از جمله "نمایش یک رویا"، "دوشیزه ژولی"، "یاغی"، "به سوی دمشق"، "پدر"، "پاریا و قویتر"، "طلبکاران"، "سونات اشباح" و بسیاری دیگر.
کتاب پلیکان