کتاب «پدیدارشناسی و عرفان: عمودیت تجربه دینی» نوشته آنتونی جی استاسنباک کاوشی عمیق در تجارب عرفانی از دریچه پدیدارشناسی است. نویسنده در این کتاب با استفاده از روایت های اول شخص سه عارف از سنت های ابراهیمی: سنت ترزای آویلا (مسیحیت)، خاخام داو بائر (یهودیت)، و روزبهان بقلی (اسلام) پدیدارشناسی عرفانی جامعی را ارائه می دهد. مفهوم اول مورد بررسی در کتاب، مفهوم «دادگی عمودی» است. این مفهوم به شیوه ای اشاره دارد که تجارب دینی خود را به عنوان برخوردهای عمیق و عمودی نشان می دهند که فراتر از تجربیات عادی است. به واقع این عمودی بودن تجربۀ عرفانی با تجارب افقی و روزمره متفاوت است. پس از این، نویسنده به سراغ سه عارف از سه دین مختلف ابراهیمی می رود. سنت ترزا آویلا ابتدا معتقد بود که تجربۀ عرفانی از طریق دعا ممکن می شود و به واسطۀ دعا کردن است که انسان می تواند با خداوند ارتباط برقرار کند. عارف بعدی، خاخام دوو بائر است که عرفان او به خاطر تجربیات خلسهآمیز مشهور است. در تجربیات بائر دائما حالات عاطفی و معنوی شدیدی را که همراه با خلسه عرفانی است دیده می شود. در نهایت روزبهان بقلی است که تجارب عرفانی وی بیشتر شناختی است و متمرکز بر آشکارگی حقایق توحید الهی می باشد. نکتۀ قابل توجه این است که نویسندۀ با عینک پدیدارشناختی به آموزه های عرفانی این عرفا پرداخته است. او خصوصیات اثباتی این تجربیات، وضوح آنها و تأثیر آنها بر احساس فرد از خود و واقعیت را مورد بحث قرار داده است. این کتاب همچنین به موضوعات معاصر مانند بت پرستی، سکولاریسم و بنیادگرایی می پردازد. نویسنده درک مدرن از تجربه انسانی را که اهمیت تجارب دینی را حذف یا کاهش می دهد، نقد و از دیدگاهی بازتر و فراگیرتر دفاع می کند که عمق و غنای تجربیات عرفانی را تشخیص دهد. به عقیدۀ وی غفلت از تجربیات عمودی در فرهنگ معاصر منجر به شکلی از بتپرستی میشود، جایی که ایدئولوژیهای سکولار و مذهبی رادیکال گردیده و از پتانسیل عمیق و دگرگونکننده تجربیات عرفانی اصیل جدا میشوند.
کتاب پدیدارشناسی و عرفان