زن ها فریاد می زدند : (( بدون آتش همه مان می میریم )) بچه ها در آغوش مادرانشان می لرزیدند .... مرد جوانی قله ی کوهی را در دور دست نشان داد و گفت : (( نگه کنید ! آنجا آتشی روشن است . )) زن ها فریاد می زدند : (( بدون آتش همه مان می میریم )) بچه ها در آغوش مادرانشان می لرزیدند .... مرد جوانی قله ی کوهی را در دور دست نشان داد و گفت : (( نگه کنید ! آنجا آتشی روشن است . )) اما اهالی سیل زده چطور می توانستند به آتش برسند اگر کولوپا و هایپیس نبودند ؟