به خودم می آیم و می فهمم دلیل اینکه این همه از ایسا بدم می آید این است که خیلی خوب مرا می شناسد، برای این است که می بیند من چه موجود کثافتی هستم، برای این است که می بیند تا اعماق وجودم را گند و کثافت و گه گرفته و اینجاست که می فهمم همین عریان بودن در مقابل هم است که لحظه ای ما را آرام جان هم می کند و لحظه ای دیگر به جان هم می اندازد. درست عین وقت هایی که آدم با مادرش دعوا می کند. دلت می خواهد مادرت سرش را بگذارد زمین و بمیرد، اما بعد دلت می خواهد بیاید در آغوشت بگیرد. وقتی واقعا می میرد، به خودت می گویی خلاص شدم، اما انگار یک بخشی از خود تو هم می میرد. سال ها از مرگش می گذرد و روزی دل درد می گیری و یک آن به خودت می آیی می بینی دلت مامانت را می خواهد.
زیبا بود به نظرم برای خیلیها که غرق دنیای مجازی شدن خوندنش واجبه. مفهومهای سیمیولاکرا و سیمیولیشن بودریار رو قابل لمس کرده بود.
داستان محتوای پراکندهای دارد که به خوبی شخصیتدرونی آلما را نشان میدهد. به شخصه کتاب را دوست داشتم و با دغدغههای آلما همذات پنداری کردم❤
با سلام داستانی بسیار خودمانی و قابل لمس ،البته برای زنانی که دارای همسر و فرزند هستن میتواند جذاب باشد،همه ما در جوانی رویا داریم ،که فکر میکنیم با ازدواج به آن میرسیم ،ولی وقتی در زندگی پیش میروی احساس میکنی به خیلی از رویا هایت نرسیدی یا نخواستی یا نگذاشتن پس الگوی زنی موفق را پیدا میکنی و فکر میکنی او به همه آرزوهایش رسیده ولی این چنین نیست رویاها را باید پرورش داد نترسید از مسخره شدن از هر سنی شروع کنی موفق هستی،حتی اگر در روستا باشی بچه هاتو بزرگ کنی دنبال گوسفند و گاو باشی،اگر رویاهای گذشته الان قلقلکت میدهد دست به کار شو،نقاش شو نویسنده شو طراح شو ،نقد کتاب بنویس ،بزار شکوفا شوی،
به نظر من کتاب جالبی بود ، بعضی جملات کتاب و افکار زن داستان قابل تامل بود
کتابی افتضاح،بدون هدف،بسیار مزخرف
ی داستان اگه نگم آبکی ،ساده ، ارزش یبار خوندن هم نداشت ،این وقت رو میشد گذاشت برا آثار مهمتر .این نشر گمان من نمیدونم پول چی رو داره میگیره ،ارزش خود داستان و اثر خیلی مهمتر از ترجمه و جلد کتاب هست