1. خانه
  2. /
  3. کتاب روح ریحانی

کتاب روح ریحانی

3.5 از 1 رأی

کتاب روح ریحانی

Rooh-e Reyhani
انتشارات: نیستان
ناموجود
1700
معرفی کتاب روح ریحانی
خمین دچار خشکسالی است. عده ای از اهالی، گرد آمده اند به بارانخواهی. “روح الله ” به دنیا می آید. در گوش راست و چپش اذان و اقامه می گویند. باران می بارد. “هاجر”، مادر روح الله مجبور است دو فرزند شیرخوار خود را سیراب کند، که شیرش کفاف نمی دهد. قرار می شود “خاورخانم” به روح الله شیر بدهد. خاورخانم، تازگی ها فرزند نوزادش را از دست داده است. در مراسم ولیمه ی روح الله، صدای شلیک چند گلوله شنیده می شود. دارو دسته ی ” رجبعلی” زمین زراعی کربلایی محمود را به آتش کشیده اند. خاورخانم به همراه همسرش، ” کربلایی میرزا” در پی مهاجمین روانه می شوند.آقا مصطفی، جبران خسارت کربلایی محمود را به عهده می گیرد. … روح الله هفت ساله، تصاویر شهر فرنگی را از دریچه ی جعبه نمایش می بیند و از عمو شهر فرنگی، “عکس دریا” را طلب می کند. … روح الله از دست استاد سلمانی که ماشین اصلاحش کند است و مو هایش را می کشد، می گریزد. هرچه می گردند او را نمی یابند. پس از رفتن استاد سلمانی، روح الله را خفته در خمره ای خالی می یا بند. روح الله در خواب ، رویای دریا می بیند. …در بوته زاری سرسبز چند کودک، دام نهاده اند برای صید کبوتر. روح الله بساطشان را به هم می زند؛ اما در این گیرو دار، کبوتری زخمی می شود. کودکان برای تصاحب کبوتر با روح الله درگیر می شوند؛ با دخالت”خدامراد”، روح الله موفق می شود کبوتر را برای تیمار به خانه ببرد . خدامراد که شاگرد ” سید جمال” کوزه گر است، به همراه روح الله به کار گاه سید جمال می روند. روح الله با سید جمال نیز از دریا سخن می گوید. …”خورشید”، که پدر ندارد و با مادر نابینای خود زندگی می کند، برای خانه ی بختش خشت بر خشت می گذارد. او قرار است همسر خدا مراد شود. روح الله به خورشید کمک می کند. خورشید هنوز جهاز ندارد. روح الله این موضوع را با مادرش درمیان می گذارد. … عروسی خورشید است. جهاز خورشید را مادر روح الله فراهم کرده است. روح الله با ظرفی میوه به دیدار سید جمال می رود. او در عروسی شرکت نکرده است. سید جمال، در کارگاه خود، لباس تعزیه ( حر خوان) پوشیده و آماده ی دیدار با آدم های خان است. قرار است به آنها بگوید قصد نداردکاشی تمثال خان راکه قبلا به او سفارش داده اند، بسازد. آدم های خان، سیدجمال را تا پای مرگ می زنند. سپس او را به حال خود می گذارند و می روند. همه ی اینها زیر نگاه روح الله اتفاق می افتد. روح الله، خاور خانم، خدا مراد و کربلایی میرزا را خبر می کند. اما آنها زمانی به کارگاه می رسند که آدم های خان رفته اند. پس از چند روز، جسد بی جان سید جمال را از رودخانه بیرون می آورند. … روح الله ۱۳-۱۴ ساله به همراه چند نوجوان دیگر مشغول مسابقه اند. جایزه ی مسابقه، یک ماهی سرخ و زیباست. روح الله قصد داردمسابقه را ببرد و ماهی را در برکه بیندازد. … چند بنا مشغول مرمت قلعه و باروی نگهبانی خانه هستند. آنها در باره ی شروع جنگ و ورود قشون روس و انگلیس به خمین صحبت می کنند. روح الله به زیر زمین خانه می رود و اسلحه اش را آماده می کند. مادر با دیدن اسلحه دردست پسرش، به یاد شهادت همسرش(آقا مصطفی)می افتد… … روح الله در سنگرهای اطراف شهر خمین، پاسداری می دهد… … جنگ تمام شده است. بیماری وبا به خمین، حمله می کند. روح الله به همراه دیکران به وبازدگان کمک می کند. هاجر خانم بیمار می شود و جان می سپارد. روح الله تنها و محزون، تمامی فانوس های خانه را روشن می کند و آنها را بر معابر و گذرگاه های خمین می آویزد. خمین در نور فانوس ها سو سو می زند. روح الله ناگهان خود را در ساحل در یا می بیند. آخرین فانوس را به درخت رویاهایش که در ساحل قد بر افراشته است می آویزد. در یا می درخشد؛ همچون قطره ای شبنم بر گونه ی یک سیب. فیلمنامه روح ریحانی، اول بار، تحت عنوان” روح الله، پسر ایران ” در سال ۱۳۷۸ نوشته شد و در سال ۱۳۸۸ پس از باز نویسی به ” روح ریحانی ” تغییر نام داد.
درباره محمدمهدی رسولی
درباره محمدمهدی رسولی
محمد مهدي رسولي نقاش معاصر است. دراغلب آثار وي، انار به عنوان ميوه بهشتي ديده مي شود. او نقاشي را تنها به واسطه علاقه اش فرا گرفته و در كنار آن نيز به فيلم سازي نيز پرداخته است. وي آثار خودرا با نثري لطيف به تصوير مي كشد. محمد مهدي رسولي درباره كودكي اش نقل مي كند:‌ «ما بچه ها،‌بايد پدرو مادرم و گلدان سفال آبي و بلبل مي شديم نه نفر عيد كه مي آمد،‌ پدر، درجعبه هاي كوچك چوبي گل مي كاشت. بنفشه هاي زرد وآبي و سرخ و سفيد را با سلام وصلوات ،‌راهي باغچه هاي اول فروردين مي كرد . او بنفشه ها را از چادر نماز مادرم الهام گرفته بود.» محمد مهدي رسولي نقاشي را تنها به واسطه علاقه اش فرا گرفته است و دركنارآن نيز به فيلمسازي پرداخت. اوآثارش را با نثري لطيف به تصوير مي كشد. رسولي علاوه برنقاشي و فليمسازي ازنثري قوي برخوردار است به گونه اي كه هر كدام از آثارش را با نثري لطيف به تصوير كشيده است. اين امور فعاليت هاي رسولي درحين تحصيل بوده اند. محمد مهدي رسولي نقل مي كند كه « مادرم گاهي حرفهايي مي زندكه گويي خدا را ديده است او مي گويد چارقدش باهمان نقش هاي گلنار، سالي يك باغ انار مي دهد. من حرف مادرم را باور مي كنم. او وقتي دختر بچه كوچكي بوده ،‌چارقدش رااز باد گرفته است «اين سخنان رسولي است كه درباره مادرش آورده است.محمد مهدي در اين دوران بود كه آثار هنري رابه طرز شديدي پي گيري كرده است. مهمترين فعاليت محمد مهدي رسولي،‌نقاشي است. رسولي درآثارش به دنبال حلقه مفقوده اي است كه طبيعت و سمبل رابا يكديگر گره بزند. اسبهاي بالدار با صورت هاي زن و با نجابت مادر زميني كه زايش و بركت را درآغوش دارد، نمايانگر اين خصيصه دركارهاي وي هستند. وي دركنار ميل وي به نو آوري، به هويت ملي و بومي و فرهنگي نيز پاي بند است و مضامين ديني و اسلامي را درآثارش جلوه گر مي نمايد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره: مهمترين فعاليتها و برنامه هاي روزمره محمد مهدي رسولي را نقاش وفيلمسازي تشكيل مي دهند. محمد مهدي رسولي با الهام از اشعار مولوي سعي دارد كه سنت و طبيعت را به هم پيوند زند و براي رسيدن به اين هدف از آب و بازي هاي مركب بركاغذ خيس مدد مي جويد. گل وگياه نيزدر آثار روي همان نقشهاي قالي و باغچه اي است كه از كودكي برايش به يادگار مانده است. آثار محمد مهدي رسولي درنمايشگاه هاي متعددي همچون نمايشگاه انفرادي خانه آفتاب ،‌نگارخانه سبز، نگارخانه رسولي و نمايشگاه هاي گروهي درايران،‌ايتاليا، مكزيك،‌براتيسلاو، ژاپن و بنگلادش درمعرض ديد علاقه مندان قرار گرفته است.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب روح ریحانی" ثبت می‌کند