نقاط عطف مهمی را میتوان در تاریخ جوامع بشری یافت که انسان با عبور از جهل و خرافه و درک عقبماندگی خود، بر بال دستاوردهای تمدنی پیشین به سوی علم و دانشی نوین پر کشیده است. این علم و دانش، ابزاری اساسی برای شکلدهی به تمدن نوینی بود که معمولا به دنبال عصری مملو از شک و تردید نسبت به دستاوردهای پیشینیان و ایجاد پرسشهایی اساسی و بیپاسخ، و البته به پشتوانۀ قدرت و حکومتی سیاسی صورت میگرفت. تأکید این پژوهش بیشتر بر یکی از بزنگاههای مهم تاریخی مربوط به سدههای دوم تا چهارم هجری (هشتم تا دهم میلادی) است که مقارن با عصر نخست خلافت عباسی بوده است؛ بهویژه آنکه سخن از علمورزی در تمدن مسلمانان تا پیش از این زمان چندان امکانپذیر نیست.
کتاب انقلاب علمی