به قسمی که خوردم، احترام گذاشتم و دیگر نامه ی عاشقانه ننوشتم تا کسی نتواند حالم را بگیرد. به این قسم احترام گذاشتم تا... بله، تا بیست سال بعد که برایم یک داستان عجیب اتفاق افتاد، دقیقا بیست سال بعد. یک داستان که چند هفته پیش با یک نامه ی خیلی غریب آغاز شد، نامه ای که یک روز صبح در صندوق نامه هایم پیدا کردم. یک نامه ی عاشقانه که قرار بود معنای جدیدی به زندگی یکنواخت من بدهد.