کتاب چوگان پارتیان

Chogan partian
کد کتاب : 86811
شابک : ‭978-6222681067‬‬
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 300
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
دسته بندی های کتاب چوگان پارتیان
قسمت هایی از کتاب چوگان پارتیان (لذت متن)
از بیرون صدایی شنیده شد، یکی از نگهبانان وارد شد و گفت: راه بی خطر و تونل برای بیرون رفتن باز شده است، باید حرکت کرد. همه از روی سکوهای سنگی اتاق بپا خاستیم، هیربد گفت: من حرف هایم را روزهای پیشین گفته بودم، به حرف هایی که دوشیزه آپامه گفت هم درست فکر کن. ما بهتر است زودتر برویم تا سربازان سلوکی به روزنه ما پی نبرده اند. همانطور که خودت می دانی نباید از حضور من در شهر باخبر شوند، فردا روزی ست که آیین احترام در چهارمغان برگزار خواهد شد، همه مردم سالانه به این مراسم می آیند و در آن شرکت می کنند، تو را فردا آنجا خواهم دید. نگاهی به چهره دوشیزه آپامه کردم و او گفت: مادرت زن شجاعی بود که توانست تو را در آن لحظه حساس به دنیا بیاورد. به آپامه گفتم، همه حرف هایی که شنیدم به درستی و راستین بود، با دوستانم چنین خواهیم کرد که گفتید. هر دو من را به مزدا سپردند و به بیرون خانه رفتند. پشوتن جلو آمد و گفت: هیربد امشب از بیژن گرد به چهارمغان خواهد رفت، دوشیزه آپامه هم با همکاری این جوانان به خانه اش باز می گردد، تونیز از این دیدار به کسی چیزی نگو این را گفت و با همان احتیاط از خانه بیرون رفت.