غالبا چنین می پندارند که انگیزه چیزی ثابت و ذاتی درون مراجع است. بسیاری از متخصصان برچسب هایی چون «بی انگیزه» یا «بی میل به تغییر» را به مراجعان می زنند، بدون اینکه مشخص کنند دقیقا در قبال چه چیزی بی انگیزه اند و یا چرا میلی به تغییر کردن ندارند. مشکل این برچسب های کلی این است که تبدیل به پیش گویی های خودکام بخش می شوند، انتظاری منفی را ایجاد می کنند و راجع به راه حل های احتمالی چیزی به ما نمی گویند. آن ها درباره این که مراجع انگیزه چه کاری را دارد و مایل به ایجاد چه تغییری در زندگی اش است، اطلاعات ناچیزی به ما می دهند. همچنین نمی گویند که متخصص به چه شیوه هایی می تواند بافت انگیزشی بیشتری را ایجاد کند. تمام چیزی که می گویند این است که در این مورد خاص، مداخله حرفه ای غیرموثر و ناکارآمد بوده است. در رویکرد راه حل محور، تمرکز ما روی امکانات مثبت و درک چیزهایی است که برای مراجع کارگر می افتد؛ یعنی حتی شاید فعالیت هایی را انجام دهیم که در تضاد آشکار با برچسب های گزارش شده «بی انگیزه» و «بی میل به تغییر» است.