در دنیای اسلام، شمار کسانیکه بهگونهای با هنر اسلامی ارتباط دارند، چندان زیاد نیست. مقصود ما کسانی هستند که این هنر را بررسی میکنند، مکتبها و روشهای آن را تحلیل میکنند، اصول و ویژگیهای آن را در مییابند، زیبایی آن را درک میکنند و راجع به این موضوعات کتاب مینویسند؛ آنهم کتابهایی علمی که با نوآوریهای هنری مسلمانان از حیث مضمون، موضوع، گوناگونی، سرشت و یگانگیشان بهرغم فراوانی اسلوبها و سلیقههای بهکاررفته در آنها تناسب داشته باشند. دلیل این وضع آناستکه بیشتر نویسندگان مسلمان، درحالیکه همة موضوعات قابلبحث در تمدّن اسلامی را بهصورتی کامل بررسی و در سطحی بسیار گسترده مورد کاوش قرار دادهاند، این جنبه از تمدّن خویش را نادیده گرفتهاند. دلیل پرهیز نویسندگان مسلمان از پرداختن به مسائل مربوط به هنر اسلامی ایناستکه اصولا نقّاشی، کندهکاری و مجسّمهسازی رشتههای مهم و برجستة هنری بهشمار میآیند. بههمین دلیل نویسندگان مسلمان ترسیدهاند به اموری بپردازند که علمای دینی را درباره حلال یا حرامبودن آنها اتّفاق نظری نیست. آنان در پی این برنیامدهاند که بدانند اینها تنها چند رشتة هنری هستند و باب هنر، باب گستردهای است که معماری، تزئینات، صنایع دستی و… را نیز شامل میشود، و اینها همه از اموری هستند که دین نهتنها مخالفتی با آنها نکرده، بلکه نوعی هماهنگی و همراهی نیز میان آن و این رشتههای هنری برقرار است. از آن جمله میتوان به ساخت مسجدها، تزئین آنها و نیز ساخت و گردآوری اثاثیة مورد استفاده در این اماکن اشاره کرد.
کتاب تاریخ هنر در سرزمین های اسلامی