استوارت فرانکلین یکی از قویترین عکسهای قرن بیستم را گرفت - «مرد تانک» در میدان تیانآنمن، پکن، 1989. فرانکلین از منحصربفرد خود بهعنوان یک عکاس، به بررسی این موضوع میپردازد که چرا ما رانده میشویم تا تجربیات خود و جهان اطراف را بهصورت بصری ثبت کنیم. او بر عکاسی تمرکز می کند اما این نیاز جهانی را از طریق هنر، ادبیات و علم دنبال می کند.
فرانکلین با نگاهی به عکاسی خبری، عکاسی جنگ و ثبت فرهنگ ما، برخی از انگیزه های آن را شناسایی می کند: کنجکاوی، خشم، اصلاحات و تشریفات. جستجو برای شواهد، برای زیبایی و در نهایت و جاودانه شدن خاطره
همانطور که درک ما از «مستند» در حال گسترش است، فرانکلین صحنهپردازی عکاسی را در نظر میگیرد - جایی که شاید آینده این ژانر ممکن است در آن نهفته باشد: در جستجوی حقیقت بر واقعیت.
"این کتاب آنچه را که من انگیزهی مستند مینامم را دنبال میکند. در اینجا منظورم اشتیاق ثبت کردن، با وفاداری، لحظاتی است که تجربه میکنیم و میخواهیم حفظ کنیم، چیزهایی را که شاهد هستیم و ممکن است بخواهیم اصلاح کنیم؛ یا صرفا مردم، مکانها یا چیزها. ما قابل توجه می دانیم... عکاسی (و روزنامه نگاری) که با احترام انجام می شود، این قدرت را دارد که همه ما را در جهت درک و همدلی بیشتر با دیگران آموزش دهد." -استوارت فرانکلین
کتاب عکاسی مستند