1. خانه
  2. /
  3. کتاب آغوش سنگی دیوار

کتاب آغوش سنگی دیوار

3.8 از 1 رأی

کتاب آغوش سنگی دیوار

مجموعه داستان کوتاه
Stone hug of the wall
٪15
100000
85000
معرفی کتاب آغوش سنگی دیوار
این کتاب، مشتمل بر هشت داستان کوتاه با عناوین از درون قاب؛ آغوش سنگی دیوار؛ ایستگاه بعد؛ پشت پیچ؛ چیزی ساکت و سیاه؛ خیابان دوطرفه؛ رسیدن و لکّة سفید است. «آغوش سنگی دیوار»، شرح ماجرای زنی است که سال‌هاست نتوانسته خبر مفقودالاثر بودن فرزندش را بپذیرد و هر روز را با انتظار بازگشت وی سپری می‌کند. دیگر اعضای خانواده از این انتظار مادر به ستوه آمده و سعی دارند وی را با واقعیت آشنا کنند. امّا پسر مفقوالاثر از ورای عکس قاب شده‌اش بر روی دیوار، رفتارهای مادر را نظاره‌گر است و برای هر لحظه انتظار او غصّه خورده و آه می‌کشد. تا روزی که مادر دیگر توان از دست داده و خودش هم به تصویری بر روی دیوار بدل می‌شود. درست از همان روز است که درمی‌یابد، فرزندش در تمام این سال‌ها کنارش بوده و حتّی لحظه‌ای از او دور نشده است.
درباره محمد رضایی راد
درباره محمد رضایی راد

محمد رضایی‌راد (زادهٔ ۱۳۴۵) فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، نویسنده و پژوهشگر اهل ایران است. فیلمنامه‌های او برنده جوایز متعددی از جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر و جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک شده‌است. فیلم کودک و سرباز با فیلمنامه ای از او برنده بالن نقره‌ای جشنواره سه قاره نانت فرانسه شد.

او از سال ۱۳۵۸ در کلاس‌های تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت می‌کرد و در نمایش‌های آن بازی می‌کرد. پدرش هفته نامهٔ محلی «نقش قلم» را در سال ۱۳۵۹ منتشر کرد که وی گهگاهی در آن نقدهای سینمایی و اشعاری می‌نوشت. تحصیلات دبیرستانی در بین سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ در دبیرستان‌های شریعتی، دین و دانش و امیرکبیر انجام داد. در سال ۱۳۶۴ کلاس‌های انجمن سینمای جوان شرکت نمود. بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ در رشتهٔ ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد رشت تحصیل نمود. در سال ۱۳۶۶ با همکاری محمدتقی صالح‌پور، علی صدیقی و بهزاد عشقی نشریه فرهنگی «ویژهٔ فرهنگ، هنر و ادبیات نقش قلم» را منتشر می‌کند. بین سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ خدمت سربازی خود را در شهرهای تهران، شیراز و نفت شهر انجام داد. رضایی‌راد در بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ در مقطع فوق لیسانس در رشتهٔ فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشگاه آزاد واحد تهران ادامه تحصیل داد. وی پایان‌نامهٔ تحصیلی خود را با نام «اندیشه سیاسی در ایرانِ پیش از اسلام» نگاشت. در سال ۱۳۷۱ در انتشار نشریهٔ هشت روز هفته و کتاب نقد و بررسی آثار علی حاتمی و محسن مخملباف با عباس بهارلو همکاری می‌کرد. در سال ۱۳۷۲ نخستین فیلمنامه‌اش «بچه‌های مدرسهٔ همت» به رضا میرکریمی می‌فروشد که بعدها به مجموعه‌ای ۱۳ قسمتی تبدیل می‌شود. در سال ۱۳۷۴ به مدت سه ماه مدیر نشریهٔ داخلی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بود در سال ۱۳۷۶ با همسرش هنگامه ازدواج نمود. وی در سال ۱۳۷۷ همکاری خویش را با دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی آغاز نمود. در همین سال به مدت یک ماه مشاور فرهنگی شهردار منطقهٔ ۷ تهران بود. همچنین در سال ۱۳۷۷ همکاریش را با شرکت معماری و شهرسازی عرصه آغاز نمود که حدود ۱۲ سال ادامه داشت و حاصل آن پژوهش و نگارش «تاریخ اجتماعی شهر در ایران باستان» بود. در سال ۱۳۷۸ به کرج نقل مکان نمود. در همان سال صاحب دختری به نام «رها» می‌شود. در سال ۱۳۸۱ شروع به نگارش هفتگی در ستون «اندیشیدن در بزرگراه» در روزنامهٔ شرق می‌کند و نگارش رمان «... و این تنها بازی جهان بود» را به اتمام رسانید. همچنین در همین سال مؤسسهٔ پویش خرد به همراه جمعی از دوستانش راه‌اندازی می‌کند که به مدت دو سال یک سلسله سخنرانی ماهانه دربارهٔ فلسفه هنر برگزاری می‌کنند. در سال ۱۳۸۴ با سفری به هند، مقاله‌ای در بازهٔ درام شکونتلا در همایش مطالعات ایران و هند در موزهٔ الله‌آباد ارائهٔ کرد. یک بار دیگر در سال ۱۳۸۵ به فرانسه سفر نمود و در نگارش فیلمنامهٔ «زیر آب» با سپیده فارسی همکاری نمود. در سال ۱۳۸۶ تاریخ نمایش و نمایش‌نامه‌نویسی در دانشکدهٔ هنر و بعد در دانشگاه سوره و دانشگاه تهران تدریس نمود. در سال ۱۳۸۸ به فرانسه مسافرت نود و بر اساس ایده‌ای از رمان جواد جواهری فیلمنامهٔ «آه فرشته» را برای سپیده فارسی می‌نگارد. در سال ۱۳۸۷ پژوهش و یافتن اسنادی دربارهٔ عباس نعلبندیان را آغاز نمود و یک سال بعد نیز مصاحبه با آربی آوانسیان، شکوه نجم‌آبادی، صدرالدین زاهد، رضا قاسمی و بیژن صفاری دربارهٔ عباس نعلبندیان نمود.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آغوش سنگی دیوار" ثبت می‌کند