1. خانه
  2. /
  3. کتاب حفره

کتاب حفره

5 از 1 رأی

کتاب حفره

hofreh
انتشارات: نشر چشمه
٪15
180000
153000
معرفی کتاب حفره
در انبوهه ی کتاب ها و خاطره نگاری های ما، در میان خیل عظیم نوشته هایی که جنگ را مقدس و خواستنی دیدند و عاشقانه در آغوش کشیده و عرضه اش کردند، در هیاهو و سروصدای کرکننده ی مدعیان نویسندگی که این مهم را درنیافتند که مقدّس ترین جنگ های تاریخ، همانا ویرانگرترین هایشان بوده اند، نام های کمی برابر این ماجرا ایستادند و چهره ی پلید جنگ در معنای جدّی ترین مضحکه ی تاریخ را برایمان عریان کردند. آن جدی ترین مضحکه ی تاریخ، آن ویرانگر مهارنشدنی، که هیچ، مطلقا هیچ، در خود ندارد جز مرگ، کشتار و تباهی و خون و خون و خون که وقتی ریخته می شود، دیگر هیچ کاری از کسی برنمی آید و هیچ خون ریخته شده ای در تاریخ، به هیچ رگ و تن و قلبی بازنگشته است و نخواهد گشت. اگر «احمد محمود» با «سرزمین سوخته »اش، با رئالیسم نابش، ویرانی بی حد جنگی که بر سر این ایران آوار شده بود را روایت کرد، «محمد رضایی راد» با گذشت چهار دهه از آن جنگ، با رمان «حفره»، به یکی از راویان راستین آن ویرانی بزرگ تبدیل شده است. پسرک عرب ایرانی «حفره» هنوز به درستی نمی داند زندگی و مرگ و جنگ چیست که مصیبت جنگ بر سر خودش، خانواده و سرزمینش آوار می شود. نه فقط او، که هیچکس فرصتی برای فکر کردن ندارد و فقط انگار هرکس باید جانش را در جایی پنهان کند، گودالی، چاهی، غاری، حفره ای! در هنگامه ای که جهان تیره و تار شده و آوار تیر و ترکش و جنون مرگ و خون بر همه فرود آمده، آیا دیگر نشانه ای از خیر وجود دارد؟ غیر از این است که در هنگامه ای چنین، چنان شر همه گستر است که هرچه می بینیم نشانه های ابدی شر هستند؟ رضایی راد در «حفره »اش از ریتم و کوبش بی وقفه ی کلمه ها و جمله ها نهایت استفاده را می کند و داستانش را با ظرایفی از تاریخی که در بافت رمان تنیده شده پیش می برد. در رمان «حفره» به طور مدام، شوک آورترین وقایع بر خواننده فرود می آیند، ولی نه به قصد ارعاب و صحنه گردانی خطرناک، بلکه برای مواجهه با آن شر عظیم که انگار هیچ چیز و هیچکس نمی تواند از ویروس همه گیرش نجات یابد. جنگ حفره ای ست که همه چیز را در خود حل می کند، حتی زمان را، گذشته و حال و آینده را! در این میان، در این «حفره»، آیا برای رستگاری و نجات، امکانیّتی وجود دارد؟
درباره محمد رضایی راد
درباره محمد رضایی راد

محمد رضایی‌راد (زادهٔ ۱۳۴۵) فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، نویسنده و پژوهشگر اهل ایران است. فیلمنامه‌های او برنده جوایز متعددی از جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر و جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک شده‌است. فیلم کودک و سرباز با فیلمنامه ای از او برنده بالن نقره‌ای جشنواره سه قاره نانت فرانسه شد.

او از سال ۱۳۵۸ در کلاس‌های تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت می‌کرد و در نمایش‌های آن بازی می‌کرد. پدرش هفته نامهٔ محلی «نقش قلم» را در سال ۱۳۵۹ منتشر کرد که وی گهگاهی در آن نقدهای سینمایی و اشعاری می‌نوشت. تحصیلات دبیرستانی در بین سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ در دبیرستان‌های شریعتی، دین و دانش و امیرکبیر انجام داد. در سال ۱۳۶۴ کلاس‌های انجمن سینمای جوان شرکت نمود. بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ در رشتهٔ ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد رشت تحصیل نمود. در سال ۱۳۶۶ با همکاری محمدتقی صالح‌پور، علی صدیقی و بهزاد عشقی نشریه فرهنگی «ویژهٔ فرهنگ، هنر و ادبیات نقش قلم» را منتشر می‌کند. بین سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ خدمت سربازی خود را در شهرهای تهران، شیراز و نفت شهر انجام داد. رضایی‌راد در بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ در مقطع فوق لیسانس در رشتهٔ فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشگاه آزاد واحد تهران ادامه تحصیل داد. وی پایان‌نامهٔ تحصیلی خود را با نام «اندیشه سیاسی در ایرانِ پیش از اسلام» نگاشت. در سال ۱۳۷۱ در انتشار نشریهٔ هشت روز هفته و کتاب نقد و بررسی آثار علی حاتمی و محسن مخملباف با عباس بهارلو همکاری می‌کرد. در سال ۱۳۷۲ نخستین فیلمنامه‌اش «بچه‌های مدرسهٔ همت» به رضا میرکریمی می‌فروشد که بعدها به مجموعه‌ای ۱۳ قسمتی تبدیل می‌شود. در سال ۱۳۷۴ به مدت سه ماه مدیر نشریهٔ داخلی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بود در سال ۱۳۷۶ با همسرش هنگامه ازدواج نمود. وی در سال ۱۳۷۷ همکاری خویش را با دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی آغاز نمود. در همین سال به مدت یک ماه مشاور فرهنگی شهردار منطقهٔ ۷ تهران بود. همچنین در سال ۱۳۷۷ همکاریش را با شرکت معماری و شهرسازی عرصه آغاز نمود که حدود ۱۲ سال ادامه داشت و حاصل آن پژوهش و نگارش «تاریخ اجتماعی شهر در ایران باستان» بود. در سال ۱۳۷۸ به کرج نقل مکان نمود. در همان سال صاحب دختری به نام «رها» می‌شود. در سال ۱۳۸۱ شروع به نگارش هفتگی در ستون «اندیشیدن در بزرگراه» در روزنامهٔ شرق می‌کند و نگارش رمان «... و این تنها بازی جهان بود» را به اتمام رسانید. همچنین در همین سال مؤسسهٔ پویش خرد به همراه جمعی از دوستانش راه‌اندازی می‌کند که به مدت دو سال یک سلسله سخنرانی ماهانه دربارهٔ فلسفه هنر برگزاری می‌کنند. در سال ۱۳۸۴ با سفری به هند، مقاله‌ای در بازهٔ درام شکونتلا در همایش مطالعات ایران و هند در موزهٔ الله‌آباد ارائهٔ کرد. یک بار دیگر در سال ۱۳۸۵ به فرانسه سفر نمود و در نگارش فیلمنامهٔ «زیر آب» با سپیده فارسی همکاری نمود. در سال ۱۳۸۶ تاریخ نمایش و نمایش‌نامه‌نویسی در دانشکدهٔ هنر و بعد در دانشگاه سوره و دانشگاه تهران تدریس نمود. در سال ۱۳۸۸ به فرانسه مسافرت نود و بر اساس ایده‌ای از رمان جواد جواهری فیلمنامهٔ «آه فرشته» را برای سپیده فارسی می‌نگارد. در سال ۱۳۸۷ پژوهش و یافتن اسنادی دربارهٔ عباس نعلبندیان را آغاز نمود و یک سال بعد نیز مصاحبه با آربی آوانسیان، شکوه نجم‌آبادی، صدرالدین زاهد، رضا قاسمی و بیژن صفاری دربارهٔ عباس نعلبندیان نمود.

نظر کاربران در مورد "کتاب حفره"
13 نظر تا این لحظه ثبت شده است

سلام حفره رمانی خوب و جذابیه توصیه می‌کنم حتما این کتاب را بخونید نویسنده با شجاعت تمام عوارض و مشکلات انسانی پسا جنگ را توضیح داده

1403/08/23 | توسطداراب لایقی - کاربر سایت
0
|

«حفره‌ی پُرحفره»///نمی‌توان گفت رمان از سه بخش تشکیل شده، بلکه سه سطح خود را در طول قریب به ۲۰۰ صفحه نمایان می‌کنند. یکی تئوری نویسنده است مِن باب تاریخ، وجود و ابراز وجود در تاریخ که از آن به شهادت یاد کرده است. سطح دوم روایتی از دوران جنگ ایران و عراق است و سطح سوم روایتی معاصر از یک تعقیب و گریز پلیسی است. سطح اول کاملاً جدامانده است؛ تلقین نویسنده به بافتار کلی رمان. شاید شکلی از نتیجه‌گیری که حکم شیرفهم کردن مخاطب را پیدا کرده است. دو سطح دیگر بواسطه یک تونلِ حفرشده توسط شخصی که مشخصات او «کاسپار»گونه در طول داستان نشوونما پیدا می‌کند، به یکدیگر متصل می‌شوند. تلاش بر این بوده ساختار رمان‌های پلیسی-جنایی در رمان حفظ شود اما تشخص پیدا نکردن کاراکترها مانع از تشکیل لابیرنت رایج در چنین رمان‌هایی می‌شود. ایجاد گره در داستان‌های جنایی برعهده‌ی شخصیت‌ها با کنش‌هایی است که آغاز می‌کنند و گاهی سرانجام می‌یابد، گاهی نه. در رمان «حفره» وجود تیپ‌های کلیشه‌ای و وارفته که توش‌وتوان عمل کردن را از کف داده‌اند باعث شده تا عمدتاً رویدادها داستان را پیش ببرند. این برآب ماندن را حتی در مکالمات ردوبدل‌شده مابین افراد داستان هم می‌توان دید. در نهایت چرخش روایی و شگفتی بازی گل یا پوچ نویسنده خودنمایی می‌کند اما پس از باز شدن مشت او خواهیم دید که داستان به وضوح قابل حدس بوده و تنها برگ برنده هم خاک می‌شود. حفره از نمونه‌های موفق قلم‌رانی «رضایی راد» نیست و خواندنش صرف از سر گذراندن تجربه‌ای از تلاش نویسنده‌ی ایرانی برای خلق فضایی ناملموس در فرهنگ عامه ماست که نتیجه‌اش یک رمانس پُرخون و خاک با ادویه‌ی روانشناسی جنایی از آب درآمده است!

1403/05/30 | توسطبهنام
0
|

«حفره‌ی پُرحفره» نمی‌توان گفت رمان از سه بخش تشکیل شده، بلکه سه سطح خود را در طول قریب به ۲۰۰ صفحه نمایان می‌کنند. یکی تئوری نویسنده است مِن باب تاریخ، وجود و ابراز وجود در تاریخ که از آن به شهادت یاد کرده است. سطح دوم روایتی از دوران جنگ ایران و عراق است و سطح سوم روایتی معاصر از یک تعقیب و گریز پلیسی است. سطح اول کاملاً جدامانده است؛ تلقین نویسنده به بافتار کلی رمان. شاید شکلی از نتیجه‌گیری که حکم شیرفهم کردن مخاطب را پیدا کرده است. دو سطح دیگر بواسطه یک تونلِ حفرشده توسط شخصی که مشخصات او «کاسپار»گونه در طول داستان نشوونما پیدا می‌کند، به یکدیگر متصل می‌شوند. تلاش بر این بوده ساختار رمان‌های پلیسی-جنایی در رمان حفظ شود اما تشخص پیدا نکردن کاراکترها مانع از تشکیل لابیرنت رایج در چنین رمان‌هایی می‌شود. ایجاد گره در داستان‌های جنایی برعهده‌ی شخصیت‌ها با کنش‌هایی است که آغاز می‌کنند و گاهی سرانجام می‌یابد، گاهی نه. در رمان «حفره» وجود تیپ‌های کلیشه‌ای و وارفته که توش‌وتوان عمل کردن را از کف داده‌اند باعث شده تا عمدتاً رویدادها داستان را پیش ببرند. این برآب ماندن را حتی در مکالمات ردوبدل‌شده مابین افراد داستان هم می‌توان دید. در نهایت چرخش روایی و شگفتی بازی گل یا پوچ نویسنده خودنمایی می‌کند اما پس از باز شدن مشت او خواهیم دید که داستان به وضوح قابل حدس بوده و تنها برگ برنده هم خاک می‌شود. حفره از نمونه‌های موفق قلم‌رانی «رضایی راد» نیست و خواندنش صرف از سر گذراندن تجربه‌ای از تلاش نویسنده‌ی ایرانی برای خلق فضایی ناملموس در فرهنگ عامه ماست که نتیجه‌اش یک رمانس پُرخون و خاک با ادویه‌ی روانشناسی جنایی از آب درآمده است!

1403/05/30 | توسطبهنام
0
|

امکانیّت؟! بر فرض صحیح بودن این واژهْ معنای مستنبط از آن چنین می‌شود: «ایجاد امکانات» یا «امکانی برای ممکنات». که در متن مزبور نامحمول است. بهتر است گفته شود: «...برای رستگاری و نجات، امکانی وجود دارد؟»

1403/05/25 | توسطبهنام
0
|

خیلی کتاب خوبی بود . جذاب بود

1403/01/18 | توسطکاربر سایت
1
|

جذاب و پر کشش و در عین حال غفلگیر کننده . نویسنده با تسلطی بی نظیر بین زمان‌ها و مکان‌ها در حرکت است ، قصه‌ها را موازی جلو می‌برد و در اوج با بهت و حیرت مخاطب به هم می‌رساند . با ساحتِ گم‌شده ای که تنها در همین جا، در همین صفحه‌ها، و به معجزه‌ی همین سطرها رخ خواهد داد، نه در هیچ جای دیگر...

1403/01/12 | توسطزانیار صوفی امینی
3
|

نفس گیر ،جذاب، پر کشش نویسنده با تسلطی بی نظیر بین زمان‌ها و مکان‌ها در حرکت است ، قصه‌ها را موازی جلو می‌برد و در اوج به هم می‌رساند . با ساحتِ گم‌شده ای که تنها در همین جا، در همین صفحه‌ها، و به معجزه‌ی همین سطرها رخ خواهد داد، نه در هیچ جای دیگر...

1403/01/12 | توسطزانیار صوفی امینی
0
|

کتاب جذابی بود . راحت میشد باهاش ارتباط گرفت. من که خوشم اومد .

1402/08/02 | توسطکاربر سایت
0
|

غافلگیر کننده و قوی.عالی بود.

1402/05/05 | توسطکوثر محمدیان
0
|

اون عزیزی که در این یادداشت نوشته: اگر «احمد محمود» با «سرزمین سوخته »اش، با رئالیسم نابش، ویرانی بی حد جنگی که بر سر این ایران آوار شده بود را روایت کرد، «محمد رضایی راد» با گذشت چهار دهه از آن جنگ، با رمان «حفره»، به یکی از راویان راستین آن ویرانی بزرگ تبدیل شده است. حتما و قطعا کتاب در زمینه دفاع مقدس و جنگ ایران و عراق بسیار کم مطالعه کرده. اونقدر کتاب ارزشمند و گویا در این زمینه خوندم که رمان حفره شاید بیستمین کتابِ قابل قبول در این زمینه باشه و قبل از اون کتابهای داستانی ارزشمندی در زمینه جنگ ایران و عراق خوندم که بسیار قوی‌تر و کامل‌تر بودند . با احترام بهار

1401/12/05 | توسطبهار - کاربر سایت
1
|

کتابی که در حین خوندنش عمیقن با یک قاتل جانی همزاد پنداری کردم. قاتلی که دوستش داشتم وحتا چند روزی باهاش توی یه گودال زندگی کردم.

1401/06/30 | توسطImfarza
0
|

غافلگیر کننده و جذاب کاش فیلمی از این کتاب ساخته میشد .نیکومنش🌼

1400/06/01 | توسطکاربر سایت
3
|

سلام، سرى چاپ این کتاب در مشخصات ذکر شده چاپ اول ، منم همه جا رو گشتم چاپ اول پیدا نکردم دیدم شما دارین ازتون گرفتم اما چاپ سوم برام ارسال شده! حتى قبلش هم از اپراتورتون پرسیده بودم گفتن چاپ اوله! من مشترى دائم ایران کتابم و از این موضوع جدا ناراحتم

1400/05/18 | توسطمحمّدجواد دانشور
1
|
پاسخ ها

سلام و وقت به خیر. این مغایرت مربوط به اعلام موجودی و چاپ ناشر است. چاپ اول اعلام شده ولی ناشر چاپ سوم را به انبار ما تحویل داده است. از شما بابت این موضوع عذرخواهی می‌کنیم. متشکریم که همراه ایران‌کتاب هستید.

1400/05/18|توسطمدیر سایت
2