تصویری ایلیاد گونه از جنگ به عنوان مصیبت همیشگی بشر.
آکنده از لحظات شگفتی و افسوس، ترس و کمدی.
مسحورکننده.
در این لحظه متی جیمسن برگشت و مقابل چشمانش دختربچه ای را دید که زندگی اش را تسخیر کرده بود. پرل زیر دامنش شلوار آبی سربازان اتحاد را پوشیده بود و کمربند یونیفرم را دور کمرش سفت بسته بود و توده ای از حوله ی سفید در دست داشت. موهایش بلند شده بود و از پشت سفت بسته بودشان. متی تمام این مدت که کنار شوهرش بود اشکی نریخت. با دیدن دختر سیل اشکش سرازیر شد.
فکر کرد مرگ این زن پایان خصومت و تحقیر بردگان ملک آنان بود. اما پرل از راه رسید. هربار متی ذره ای محبت نشان می داد یا در راه سازگاری قدمی برمی داشت، این بار پرل بود که سر باز می زد و رفتار متکبرانه و برق تحقیری از چشمانش می جهید هر تلاش محبت آمیزی را بی اثر می کرد. این دختر هرچه بزرگ تر شد، بدتر شد. این که در فیلدستون پیش هیچ کس محبوب نشد بی شک تقصیر خودش بود. نه در خانه او را پذیرفتند و نه در مزرعه، برای خانه زیادی ادا داشت و برای مزرعه زیادی مغرور بود. فقط در روسکو پیر می توانست افسارش را بکشد و وادارش کند به کار در آشپزخانه و رخت شویی، یا وقتی کار مزرعه زیاد بود به آن جا بفرستدش.
اما متی، که همیشه ادعایش می شد مسیحی معتقدی است، جور دیگری در حق دختر رفتار کرده بود. آخرین نگاه پرل را یادش آمد، وقتی بقچه به دست ایستاد بود منتظر جان، تا بهش بگوید که سوار کالسکه شود و با آن ها بیاید، و متی چقدر خوشحال شد که از شر دختر خلاص شده است، و با خود فکر کرد اگر این جنگ یک فایده داشته باشد همین است، و حالا تمام این افکار در سر او چرخ می خورد در لحظه ای اشک از چشمانش سرازیر می شد و کنار بستر شوهر کمارفته اش خم و راست می شد و زار می زد....
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
دکتروف رمانی خلق می کند که با وجود دارا بودن عناصر پست مدرنی، خوش خوان، جذاب و روان است. در این اثر از ابهام نویسی و یا پیچیده گویی خبری نیست.
نشر چشمه پول چاپ کردناشو میخوره.براش مهم نیست که چجور ترجمه ای رو چاپ میکنه.حیف شده این اثر🤦
من این کتاب را سفارش دادم اما جلد سخت نبود .
حیف این کتاب که اینقدر بد ترجمه شده، واقعا با این قیمت بالا که نشر چشمه قیمت گذاری کرده، ای کاش به بالا بردن کیفیت ترجمه هم توجه میکرد
پیشروی، رمانیست تاریخی، با ریتمی طوفانی و پر از شخصیتهایی که هرکدام نمایانگر بخشی از تاریخند. و البته، تاریخی که عمیق شده؛ تاریخی که رنگ و رو دارد، بو دارد، صدا دارد و شنیده میشود.