1. خانه
  2. /
  3. کتاب دنیای آشنا

کتاب دنیای آشنا

3.8 از 1 رأی

کتاب دنیای آشنا

The Known World
32000
معرفی کتاب دنیای آشنا
رمان دنیای آشنا، داستان کشاورزی سیاه پوست به اسم هنری تونسند را روایت می کند که درگذشته برده بوده است و اکنون تحت سرپرستی قدرتمندترین مرد شهر منچسترکونتی، ویلیام رابینز قرار گرفته است. تونسند با اطمینان از عدم تخطی از قانون، با نظم و دقتی عجیب، انجام کارها و امور رابینز را به عهده می گیرد. اما وقتی که مرگ نابه هنگام او سر می رسد، همسرش کالدونیا، از عهده ی اجرای امور برنیامده و آشوب و بلوا به پا می شود. جونز، نویسنده ی این اثر، پانوشتی از تاریخ را با داستانی حماسی درآمیحته و نگاهی محکم و ثابت به تمامی پیچیدگی های اخلاقی برده داری می اندازد. رمان دنیای آشنا، رمانی بلندپروازانه و درخشان است که به شکلی یکپارچه بین گذشته، آینده و حال در گذار است و زندگی آزادشدگان و بردگان سیاه پوست، سفید پوست و سرخ پوست را به تصویر می کشد. رمان دنیای آشنا، درکی عمیق از دنیای خشن و چندوجهی ایجاد شده توسط برده داری را به مخاطب خود ارائه می کند.
درباره ادوارد پی جونز
درباره ادوارد پی جونز
ادوارد پی جونز، زاده ی 5 اکتبر 1950، رمان نویس و نویسنده ی داستان کوتاه آمریکایی است.او در تمام دوران نویسندگی اش در سه دهه ی گذشته فقط سه اثر داستانی منتشر کرده است: دو مجموعه داستان به نام های «گمشده در شهر» (١٩٩٢) (ترجمه ی فارسی با عنوان «یکشنبه بعد از روز مادر») و «همه ی بچه های خاله هاگار» (٢٠٠٦) و یک رمان حماسی به نام «دنیای آشنا» که برایش جایزه ی پولیتزر سال ٢٠٠٤ را به ارمغان آورد؛ رمانی که عنوان برترین و بزرگ ترین رمان قرن را بر پیشانی خود دارد و آن طور که والتون مویامبا، نویسنده، منتقد و استاد دانشگاه ایندیانا می نویسد: «از نظر من، دنیای آشنا، بهترین رمان چاپ شده ی امریکا در قرن ٢١ است.»
ویژگی های کتاب دنیای آشنا
  • برنده ی جایزه ی پولیتزرسال 2004
  • جایزه ی ایمپک دوبلین سال 2005
  • برنده ی جایزه ی حلقه ی منتقدین کتاب آمریکا سال 2003
نکوداشت های کتاب دنیای آشنا

پیچیده، خوش ساخت و نفس گیر.

Black Book Review

زنده و ملموس... رمانی حماسی.

Book Magazine

نگاهی ژرف و روشن گرانه به برده داری آمریکایی و سرشت بشر.

Booklist
قسمت هایی از کتاب دنیای آشنا

غروبی که اربابش مرد، بعد از این که پایان روز را برای بقیه ی بزرگ ترها اعلام کرد خودش باز هم حسابی کار کرد، بقیه را گرسنه و خسته به کلبه ها ی شان فرستاد، زنش هم بین آن ها بود. بچه ها، از جمله پسرش را حدودا یک ساعتی زودتر از بزرگ ترها از مزرعه مرخص کرده بود، تا شام را آماده کنند، و اگر وقت شد، در چند دقیقه ی مانده به غروب بازی کنند.

تنها مرد ناحیه بود، برده یا آزاد، که خاک می خورد، زنان برده، به خصوص حامله ها، بنا به نیاز غیرقابل درکی خاک می خوردند، چون نان زغالی، سیب و چربی نمک سود به بدن شان نمی ساخت، اما او می خورد تا نه فقط قوت و ضعف زمین را پیدا کند، بلکه چون خوردنش، او را به تنها چیزی که در دنیای کوچکش به اندازه ی جانش برایش با ارزش بود، پیوند می داد.

موسا از جنگل بیرون آمد و توی تاریکی به طرف مسیر خوابگاه راه افتاد، بی آن که نیاز داشته باشد مهتاب راهش را روشن کند. سی وپنج سال داشت و تمام لحظه های این سال ها همیشه برده ی کسی بود، برده ی مرد سفیدپوستی و بعد سفیدپوست دیگری و حالا، نزدیک ده سال، برده ی مباشر اربابی سیاه پوست بود.

مقالات مرتبط با کتاب دنیای آشنا
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب دنیای آشنا"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خوب و جالب بود :)

1401/07/09 | توسطزهرا
0
|