1. خانه
  2. /
  3. کتاب به هوای دزدیدن اسب ها

کتاب به هوای دزدیدن اسب ها

نویسنده: پر پترسون
4.75 از 4 رأی

کتاب به هوای دزدیدن اسب ها

Out Stealing Horses
انتشارات: نشر چشمه
٪10
190000
171000
معرفی کتاب به هوای دزدیدن اسب ها
کتاب «به هوای دزدیدن اسب ها» رمانی نوشته «پر پترسون» است که نخستین بار در سال 2003 به چاپ رسید. «تروند ساندر» مردی در آستانه هفتاد سالگی است که در تبعیدی خودخواسته در کلبه ای ساده واقع در مناطق شرقی نروژ زندگی می کند. زندگی آرام «تروند» به واسطه ملاقات با تنها همسایه اش—که آشنا به نظر می رسد—دگرگون می شود. این ملاقات، خاطره ای مربوط به یک روز تابستانی در سال 1948 را در ذهن «تروند» برمی انگیزد: وقتی دوست دوران نوجوانی او یعنی «یون» پیشنهاد کرد که آن ها به «هوای دزدیدن اسب ها» بیرون بروند. «تروند» اندکی بعد درمی یابد که همسایه اش «لارس»، در واقع برادر کوچکتر «یون» است. «تروند» خود را در این خاطره غرق می کند و تابستانی را به یاد می آورد که به مسیر زندگی اش شکل و جهت داد. در همین حین و در زمان حال، «تروند» و «لارس» باید خود را برای مواجهه با زمستانی سخت آماده کنند.
درباره پر پترسون
درباره پر پترسون

پیر پیترسون (انگلیسی: Per Petterson؛ زادهٔ ۱۸ ژوئیهٔ ۱۹۵۲) پدیدآور، رمان‌نویس اهل نروژ است.

پترسون یک کتابدار آموزش دیده‌است. او قبل از اینکه نویسنده ای تمام وقت شود به عنوان کتابدار، مترجم و منتقد ادبی کار می‌کرد. او به کنوت هامسون و ریموند کارور به عنوان کسانی که روی او تأثیر داشته‌اند اشاره می‌کند.
ویژگی های کتاب به هوای دزدیدن اسب ها
  • برنده جایزه کتابفروشان نروژ سال 2003
  • برنده جایزه داستان خارجی ایندیپندنت سال 2006
  • برنده جایزه ایمپک دوبلین سال 2007
نکوداشت های کتاب به هوای دزدیدن اسب ها

رمانی به وسعت دشت های نروژ.

Publishers Weekly

داستانی تکان دهنده درباره انزوا و از دست دادن دردناک معصومیت.

Penguin

با قدرتی خیره کننده.

New Yorker
قسمت هایی از کتاب به هوای دزدیدن اسب ها

آهسته گفتم «سلام.» می دانستم نباید سکوت آنجا را به هم بزنم. رویش را برگرداند. یک لحظه چشم هایم جایی را ندید. او نور چراغ قوه اش را مستقیم انداخته بود روی صورت من.

وقتی این را فهمید، سر چراغ قوه را پایین آورد. چند ثانیه ای همانطور بی حرکت سر جایم ایستادم تا چشم هایم به تاریکی عادت کنند. بعد رفتم سمتش. هر دو کنار هم ایستاده بودیم، با چراغ قوه هایی که در امتداد رانمان نگه داشته بودیم و نورشان زمین آن حوالی را روشن کرده بود.

هیچ چیز آنطور که در روشنایی روز به نظر می رسید، نبود. من به تاریکی خو گرفته ام. یادم نمی آید تا به حال از آن ترسیده باشم، اما حتما ترسیده ام. ولی الان تاریکی به نظرم طبیعی، امن، صریح و بی پرده می آید-صرف نظر از این که چه اندازه ترس و دلهره در دل آن پنهان است، که آن هم اهمیت چندانی ندارد.

مقالات مرتبط با کتاب به هوای دزدیدن اسب ها
کتاب «به هوای دزدیدن اسب‌ها»: محصور در کلبه خاطرات
کتاب «به هوای دزدیدن اسب‌ها»: محصور در کلبه خاطرات
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب به هوای دزدیدن اسب ها"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فیلمش ۲۰۱۹ ساخته شده 🙂

1403/03/24 | توسطکاربر سایت
4
|

هر دوستی که از مطالعۀ این کتاب لذت برده پیشنهاد میکنم کتاب " کفش‌های ایتالیایی " نوشتۀ هنینگ مانکل رو هم مطالعه کنه. قطعا دوست خواهد داشت.

1399/12/01 | توسطسینا آقایی
13
|

به نظرم ما اونقدری که باید به ادبیات اسکاندیناوی نپرداختیم.این کتاب شروع خوبی بود.ممنون.

1399/05/31 | توسططلیعه رضاییون - کاربر سایت
10
|

کتاب خیلیییی خوب و ترجمه عالی. با اینکه فضای نسبتا مردانه ای داشت و تم عاشقانه‌ی کمرنگی اما من خیلی جذبش شدم. توصیفاتش دقیق بود و خوب پرداخت شده بود. ظاهرن فیلمی هم با اقتباس از رمان ساخته شده و رفته اسکار.

1398/10/07 | توسطسارا - کاربر سایت
17
|

من به پیشنهاد آقای رامبد خانلری خواندم و بسیار بسیار خوشم آمد. در این روز و شب‌های پر از استرس نوعی رهایی به شما می‌بخشد و آرامش جنگل را به اتاقتان می‌آورد. پیشنهاد می‌شود.‌

1398/10/02 | توسطمرتضی - کاربر سایت
16
|

آخی، این کتاب.مناسب برای روز و شبای زمستونی 😍

1398/09/16 | توسطنیازشیرازی - کاربر سایت
18
|

بسیار دوستش داشتم.همه ما یک تراند درون داریم که دلش می‌خواد بخزه یک گوشه و از همه چیز و همه کس دور باشه.ترجمه خیلی خوبی هم داشت.

1398/09/11 | توسطبهرام - کاربر سایت
13
|

خوندن این کتاب خیلی لذتبخش بود. تا روزها روحم در جنگل‌های نروژ باقی مونده بود‌.

1398/07/02 | توسطرضا سرمد - کاربر سایت
15
|