ادبیات نروژ، روند تکامل خود را همسو با ادبیات ایسلند و دانمارک طی کرد. پس از جدایی نروژ از دانمارک در سال 1814، ادبیات این کشور، هویت مستقل و ویژگی های منحصر به فرد خود را پیدا کرد. مدرنیسم و ادبیات مهاجرت، از محبوبیت بالایی در ادبیات نروژ برخوردار شدند و نویسندگان بزرگی چون هنریک ایبسن و کنوت هامسون، آثار جاوادانه ای خلق کردند.
فیلسوف، احساس شگفتی را در خود زنده نگه می دارد، و «یوستین گوردر» در داستان به مخاطبین نشان می دهد که «خرد حقیقی» همین است.
«نسبو» اکنون یکی از موفقترین نویسندگان در تاریخ ادبیات نروژ در نظر گرفته می شود.