1. خانه
  2. /
  3. کتاب بهبود

کتاب فرشی برای رینا

نویسنده: جوآن سیلبر
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
1 از 1 رأی

کتاب فرشی برای رینا

Improvement
٪15
40000
34000
1 از 1 رأی

کتاب بهبود

Improvement
انتشارات: فرمهر
ناموجود
55000
1 از 1 رأی

کتاب فرشی برای رینا

Improvement
انتشارات: قطره
ناموجود
33000
معرفی کتاب بهبود
کتاب «بهبود» رمانی نوشته ی «جوآن سیلبر» است که اولین بار در سال 2017 انتشار یافت. «رینا» می داند رابطه اش با «بوید» بی نقص نیست، اما مشکلاتی که برای «بوید» به وجود آمده، باعث شده پیوند میان آن ها محکم تر از گذشته شود. «کی‌کی» پس از بازگشتن از سفری به ترکیه و دور دنیا، از تصمیمات خواهرزاده اش «رینا» حمایت می کند اما نگران این است که او همیشه در انتخاب هایش در مورد مردان، دچار اشتباه می شود. البته «کی‌کی» نمی داند که «بوید» در حال وارد کردن «رینا» به نقشه ای برای قاچاق سیگار در ایالت های مختلف است، کاری که ممکن است مشکلات او را چند برابر بیشتر از گذشته کند. وقتی «رینا» در نهایت تصمیم می گیرد به خاطر کودک چهار ساله اش، پایش را از این ماجرا بیرون بکشد، مجموعه ای از رویدادها رقم می خورد که بر زندگی همه ی این شخصیت ها، و اطرافیان آن ها، تأثیر می گذارد.
درباره جوآن سیلبر
درباره جوآن سیلبر
جوآن سیلبر نویسنده ی رمان و داستان کوتاه آمریکایی است. او برنده جایزه ملی حلقه ی منتقدین کتاب آمریکا سال 2017 در و جایزه PEN / Faulkner 2018 برای داستان بهبود شد.
ویژگی های کتاب بهبود
  • برنده ی جایزه ی پن فاکنر سال 2018
  • برنده ی جایزه حلقه ی منتقدین کتاب آمریکا سال 2017
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب بهبود

رمانی جسورانه و گزنده.

Barnes & Noble

«سیلبر» با ظرافت، شوخ طبعی و شفقت به کاوش در سوالات بزرگ می پردازد.

Newsday

رمانی غنی، خردمندانه و بسیار لذت بخش.

New York Times
قسمت هایی از کتاب بهبود

همه از خودشان می پرسیدند بعد از این همه سال وقتی «کی کی» به آمریکا می رسد، چه شکل و شمایلی پیدا کرده. آیا پوستش زیر آفتاب خشک و چروکیده شده؟ آیا مثل زن های ترک، شلوار موج دار ابریشمی پوشیده؟ آیا ساختمان های جدید نیویورک او را شگفت زده می کند؟ آیا از دیدن برج های دوقلو دهانش از تعجب باز می ماند؟ هیچ کدام از گزینه های بالا! «کی کی» همان «کی کی» بود، سی و یک ساله با پوست خیلی خوب؛ شلوار جین و بلوز یقه اسکی که احتمالا همانی بود که وقتی به ترکیه رفت، به تن داشت.

عاشق «بوید» بودم اما فکر می کردم نسبت به کسانی که پیش از او در زندگی ام بودند، به اندازه ی کافی به او نگفته بودم که چقدر دوستش دارم. خوشبختانه در این مورد هیچ وقت چیزی نپرسید. «بوید» می گفت لازم نیست آدم احساساتش را با صدای بلند جار بزند. به نظرش، مقداری علاقه ی واقعی و تا اندازه ای اصرار به دیده شدن، بس بود.

هر هفته او را در اتاق ملاقات تماشا می کردم: یک جوان سیاه پوست آمریکایی دیگر که لباس سرهم احمقانه ی زندان را تنش کرده بودند. دیدن او که محتاط بود و منتظر بود که لبخند نامحسوسی بزند، همیشه مرا تحت تاثیر قرار می داد و وقتی بغلش می کردم (بغل کردن تا حد معقول مجاز بود)، با خودم می گفتم، هنوز خودشه، «بوید» اینجاست.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب بهبود" ثبت می‌کند