تجربیات ما در مورد مرگ با ایده های باستانی در مورد مرگ و مسئولیت اجتماعی در پایان زندگی شکل گرفته است. از ایده های عصر حجر در مورد مرگ به عنوان سفر دنیای دیگر به عصر جهان وطنی امروزی در حال مرگ در خانه های سالمندان ، آلن کلرهار خواننده را در یک سفر 2 میلیون ساله اکتشافی قرار می دهد که چالش های اساسی را که همه ما در نهایت با آن روبرو خواهیم بود ، موضوعات این کتاب شامل : پیش بینی ، آماده سازی ، تهییج و زمان مرگ های احتمالی ما میشود. این یک بررسی عمده از ادبیات علوم انسانی و علوم بالینی در مورد رفتار مردن انسان است. رویکرد تاریخی این کتاب تصاویر اخیر ما از مرگ و میر ناشی از سرطان و مراقبت های پزشکی را در بستر وسیع تر تاریخی ، اپیدمیولوژیک و جهانی قرار داده است. پروفسور کلرهار استدلال می کند که ما شاهد افزایش اشکال شرم آور مرگ هستیم. این سرطان ، بیماری های قلبی یا علوم پزشکی نیست که رفتارهای مدرن را با بزرگترین آزمایشات اخلاقی ارائه می دهد ، بلکه فقر ، پیری و انحصار اجتماعی است.
کتاب «تاریخ اجتماعی مردن» ۴ بخش اصلی با عناوین «دوران سنگ»، «عصر یکجانشینی»، «عصر شهرنشینی» و «عصر جهانشهری» دارد. بخش اول، ۳ فصل دارد که عبارت اند از: ظهور آگاهی از مرگ، سفرهای آن جهانی: مرگ به مثابه مردن، چالش اول: پیش بینی مرگ.
مرگ همواره مردم را ترسانده است. بنابراین در زندگی اجتماعی به انزوا کشیده شده شهری، معنای آن غالبا دچار ابهام بوده است. روستاییان و کشاورزان اولیه از چرخه روزمره تصاویر زندگی و مرگ حیوانات و محصولات برای ساخت ترانه های مردمی، ضرب المثل ها و استعارات استفاده می کردند. مردم شهر تلاش می کردند این تصاویر یکجانشینی را به تجربیات خود ربط دهند یا به کمک آن اعتبار این تجربیات را ارزیابی کنند. نگرش یا فلسفه قضا و قدری برخی فرهنگ های روستایی و کشاورزی نیز با پیدایش رویکرد ابزارگرایانه تر و فعالانه تر نخبگان شهری برای حل مسئله، به دست فراموشی سپرده شد. و از دید آن ها مرگ مسئله بزرگی بود.
متن زیر بخشی از دوران سنگ میباشد.بخش اول:دوران سنگ. انسان که از جنگل بیرون آمده اما از قلمرو حیوانی جدا نشده است،آوارگی و زندگی در غار ها را آغاز میکند.زندگی خشن و پیش بینی ناپذیر متضمن مرگی به همان میزان پیش بینی ناپذیر است.هر مرگ تدریجی آدمی باید برای خود فضای نمادینی برای رخ دادن پیدا کند،بنابراین انگیزه مهمی میشود برای تصوراتی درباره سفر آن جهانی.این کتاب تلاش می کند تا نسبت به مرگ انسان ها زاویه گسترده تری را نشان دهد و باعث می شود الگوهای عمده مردن را در سراسر تاریخ خود بشناسیم و توصیف کنیم. این کتاب بررسی جامعی است از اسناد علوم انسانی و بالینی درباره مرگ انسان. رویکرد تاریخی این کتاب، تصاویر اخیر مردن از سرطان و مراقبت های پزشکی را در بافت گسترده تر تاریخی، پزشکی و جهانی قرار می دهد. آلن کلهیر در این کتاب به مرگ از دریچه ای غیرپزشکی و غیرکالبدشناسانه نگریسته است و همچنین خواننده را به سفر اکتشافی دومیلیون ساله ای می برد که چالش های عمده ای را که همگی با آن مواجه می شویم مطرح می کند: پیشگویی، کسب آمادگی و زمان بندی مرگ نهایی خود. پروفسور کلهیر استدلال می کند که امروزه بیشتر مرگ ها خوب مدیریت شده نیستند، در عوض شاهد افزایش انواع مرگ شرم آور هستیم. سرطان، بیماری قلبی یا علم پزشکی هیچ کدام معرف مرگ مدرن با بزرگ ترین آزمون های اخلاقی اش نیستند؛ بلکه فقر، سالمندی و طردشدگی اجتماعی اصلی ترین مولفه های مرگ های امروزی هستند.
کتاب در ۴۲۴ صفحه، با بحث اینکه آیا حیوانات نیز چون انسانها توانایی درک مرگ را دارند آغاز و با بسط دادن این موضوع پیش میرود و با بررسی نخستین خویشاوندان ما (میمونها) و مقایسهی این که علاقهی خود را به بدن عزیز مردهشان از دست میدهند ادامه مییابد. در کتاب میخوانیم که چگونه در دوران پارینهسنگی مردن پیش از مرگ بیولوژیکی رخ میداد و در جنگها، غنیمت به مردگان میرسید و نه بازماندگان. از رسم خودکشی داوطلبانه آگاه میشویم و دانا میشویم که چرا فرد را به حالت جنینی در گور میگذاردند. در ادامهی خوانشمان با ظهور یکجانشینی، مرگ خوب، آمادگی برای مرگ، تولد مرگ خوب مدیریتشده، رام کردن مرگ، مرگ شرمآور و زمانبندی مرگ، کنترل شخصی و مرگ غیرشخصی و آیندهی مردن را خواهیم خواند و دانست. آیا زمان تغییر فرا رسیده است؟
میمون مادر فرزند مردۀ خود را برای مدتی با خود حمل میکند «تا اینکه آن را در جایی میاندازد و رهایش میکند». البته رابطۀ بین حیوانات و عزیزان از دسترفتهشان همیشه اینقدر ساده و سرراست نیست. این دیدگاههای تحقیرآمیز به تجارب حیوانات از مرگ، مردن و فقدان همواره خودپسندانه بودهاند و به لحاظ تجربی اشتباهاند. ما حیوانیم و حیوانات مرگ را درک میکنند، و تازه از این نظر ما در انتهای صف قرار میگیریم. تاریخ اجتماعی مردن، آلنکلهیر، قاسمدلیری، صفحهی ٣٠
این کتاب تلاش میکند تا نسبت به مرگ انسانها زاویه گستردهتری را نشان دهد و باعث میشود الگوهای عمده مردن را در سراسر تاریخ خود بشناسیم و توصیف کنیم