فرح در پی یک حادثه از روستای مادری، به طهران نقل مکان میکند. ناخواسته وارد عمارتی بزرگ میشود که سالهاست راز بزرگی را در خودش دارد! صدای گریه ی کودک تازه به دنیا آمده ای او را به میان باغچه ی متروک پشت عمارت می کشاند. غافل از این که او طعمه بعدی صاحب عمارت است.