کتاب شهرناز

Shahrnaz
داستان ادبی، اخلاقی و تاریخی
کد کتاب : 96954
شابک : 978-9648698671
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 251
سال انتشار شمسی : 1395
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 903
زودترین زمان ارسال : 12 آذر

شهرناز
Shahrnaz
کد کتاب : 139448
شابک : 978-6001272226
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 آذر

معرفی کتاب شهرناز اثر میرزا یحیی دولت آبادی

به اعتقاد یحیی دولت آبادی کتاب شهرناز به حقیقت گذشته و به صورت افسانه نگارش یافته و حتی بعضی از اشخاص اساسی این داستان در هنگام نگارش آن هنوز در قید حیات بوده‌اند. در رمان شهرناز که در سال 1305 نوشته شده و جزو اولین رمان‌های فارسی به شمار می‌آید، تأثیر مستقیم رمان‌های احساساتی ترک به خوبی نمایان است. صحنه‌ها و مجالس اغلب ساختگی و غیر طبیعی هستند و کاراکتر اشخاص به درستی مشخص نشده‌اند. یحیی دولت آبادی نویسنده‌ی حوادث مشروطیت و بعد از مشروطیت و از بنیان‌گذاران نهادهای نوین آموزشی در ایران همچون انجمن معارف مدرسه سادات بوده است. او از جمله رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران بعد از آن تا اوایل حکومت رضاشاه به محسوب می‌شود و پست‌های سیاسی چون نمایندگی مجلس شورای ملی را در مقاطع متعدد تجربه کرده است.

کتاب شهرناز

میرزا یحیی دولت آبادی
سید یحیی دولت‌آبادی (۱۸ دی ۱۲۴۱–۴ آبان ۱۳۱۸) شاعر، خوشنویس، نویسنده وقایع مشروطیت و پس از مشروطیت، و از مؤسسان نهادهای نوین آموزشی در ایران چون انجمن معارف مدرسهٔ سادات بوده‌است. وی ازجمله رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوایل حکومت رضا شاه به‌شمار می‌آید و پست‌های سیاسی چون چندبار نمایندگی مجلس شورای ملی را در مقاطع متعدد تجربه کرد.
قسمت هایی از کتاب شهرناز (لذت متن)
رسم و عادت این است که پس از خوانده شدن صیغه عقد نکاح داماد را به مجلس عقدکنان آورده از دور در آینه صورت عروس را می بیند اما عروس در این وقت هم حق ندارد سرخود را که به زیر افکنده بلند کند و دیدگان فروبسته را اندکی گشوده و نگاهی با همسر خود رد و بدل نماید که اگر کرد او را بی جا می خوانند. مجلس عقدکنان شهرناز آماده شده به هر نوید و تهدید بوده دختر را برای آمدن به مجلس حاضر ساخته اند جامه حریر سفیدی بر او پوشانیده وی را به همه گونه آرایش ها بیاراسته به مجلسی که پر است از خانم های محترم پیر و جوان خویش و بیگانه به اندازه ای که راه آمد و شد بسته است آورده به زحمت می برند به جای خود بنشانند. در اتاق که به واسطه دود کندر و اسپند و بوی عطرها و گل ها و میوه جات و ادویه گوناگون و تنفس زیاد رنگ و بوی هوایش تغییر کرده به طوری که اشخاص آزاد بنیه دار نمی توانند بیش از چند دقیقه در آن جا زیست نمایند و ناچارند برای تغییر هوا خود را بیرون بیندازند شهرناز ناتوان سر تا پا فکر و خیال چند ساعت زیر دست آرایش کنندگان خودپسند زحمت و فشار دیده در عرق شرمندگی غوطه ور چگونه می تواند یکی دو ساعت بی آنکه سربلند کرده نفسی به آسایش بکشد یا حرکتی نموده باشد زیست نماید.