کاظم سادات اشکوری متولد 1317 در روستای «نارنه»ی اشکور است. به عقیده خودش، نوع زندگی در کودکی شخصیت آینده هر آدم را معلوم میکند. از اینرو به قول فیلیسن شاله کسی که در روستا یا محیط طبیعی زندگی میکند با پدیدههای طبیعت بهتر آشنا میشود و نگاهش به طبیعت ویژه است. درنتیجه او هم خودش را یک هنرمند طبیعتگرا میداند. شعرهای او و جواد مجابی زمانی در روزنامههای محلی قزوین چاپ میشده است، اما نخستین یادداشت او در سال 1336 در مجله آشنا به سردبیری احمد شاملو منتشر شد، و همین باعث شد تصمیم بگیرد با احمد شاملو برای اولینبار در هجده سالگی ملاقات کند. این ملاقات او را با جهان تازهی شعر آشنا کرد، اما اولین شعر او در سال 1337 مجلهی امید ایران چاپ شد. او ده سال بعد از اولین ملاقات با شاملو، در حالیکه کار رسمی در بانک را به سودای هنر و ادب رها کرده بود به تهران رفت، دانشجوی رشتهی جغرافیای انسانی و اقتصادی شد و همزمان در مجلهی خوشه به سردبیری شاملو نیز شروع به کار کرد. او در دوران دانشجویی با محمد هاشمی رفسنجانی و مهشید نونهالی نیز همکلاس بود و دکتر علیاکبر ولایتی، احمد ناطق نوری و مسعود رجوی نیز همدانشکدهایهای او بهشمار میآمدند. اشکوری جز مجلهی خوشه در روزنامه اطلاعات و مجله بامشاد، آدینه، دنیای سخن و بسیاری مجلات دیگر که از مجلات برجسته زمان خود بودند نیز فعالیت کرده است. او همچنین پژوهشهای موفقی در حوزه مردم شناسی داشته است که در مجلات مرتبط منتشر شده است. گفتوگوی زیر برشی کوتاه از کتاب « برگ کاهی در تندباد» است. این کتاب به نوعی بخشی از تاریخ شفاهی ادبیات ایران است.