حبیبالله عظیمى (متولد 1341ش)، از نویسندگان، محققان و نسخهشناسان معاصر، مشاور رئیس کتابخانه ملی، استادیار پژوهشی کتابخانه ملی است. او در ۲۱ فروردین ۱۳۴۱ش در شهر «آران و بیدگل»، در حوالی کاشان، چشم به جهان گشود. مادر در منزل قالی بافی می کردند و پدر ھم در حجره ای در بازار کاشان به فرش فروشی مشغول بودند. از ابتدای دبیرستان تا انتھا را در دبیرستان امام خمینی (پھلوی سابق) شھرکاشان در رشته ریاضی فیزیک شاگرد اول بود. پس از انقلاب، دبیرستان تمام شد و سال 59 زمانی که دیپلم گرفت و علی رغم اینکه شاگرد اول رشته ریاضی فیزیک دبیرستان بود و می خواست به دانشگاه ورود پیدا کند، با انقلاب فرھنگی، دانشگاھھا تعطیل شد. درتابستان سال 59 با دوستان دبیرستانیاش وارد "جھاد" کاشان شد و فعالیت جھادی را آغاز کرد و به عنوان مسئول کمیته بھداشت و درمان جھاد کاشان انتخاب شد و با گذراندن یک دوره بھداشت و درمان در تھران مقارن با آغاز جنگ بود. در دومین ماه از آغاز جنگ (اوایل آبان ماه) قرار شد، افرادی که دوره بھداشت و درمان را در تھران گذرانده بودند -به عنوان امدادگر به جبھه ھای جنوب اعزام کنند و به این ترتیب وارد جبهههای نبرد شد. در عملیات فتحالمبین در اول فروردین 1360ش به عنوان مسوول عملیات امداد گردان خط شکن لشگر امام حسین و در قالب گردان امام محمدباقر(ع) انتخاب شد. بعد از تعطیلات درتربیت معلم ادامه تحصیل را آغاز کرد تا اینکه اواسط اردیبھشت در امتحانات میان ترم، مطلع شد که عملیات بیتالمقدس درپیش است. دوباره با گروھی از دوستان تربیت معلم تصمیم گرفت که ثبت نام کند و با سپاه اصفھان، لشگر امام حسین (ع) اعزام شد و خود را به مرحله دوم عملیات بیتالمقدس رساند که شب عملیات مرحله سوم ھم، شب آزادسازی خرمشھر، درمنطقه شلمچه و نزدیک خرمشھر نخاع ایشان آسیب دید و جانباز گردید. ایشان بعد از مجروحیت به تحصیل ادامه داد و در رشته الهیات به دانشگاه رفت. کارشناسی اش را با شاگرد اولی در دانشگاه تهران به اتمام رساند. سپس کارشناسی ارشد را با موفقیت ادامه داد، سال 1370ش وارد کتابخانه ملی و عضو هیئت علمی مجموعه شد و همزمان تدریس در دانشگاه الزهرا را هم آغاز کرد. ابتدا یک ترم به عنوان آزمایشی مشغول به کارشد و با اعلام رضایت، هم از سوی مدیریت دانشگاه الزهرا و هم ریاست کتابخانه ملی، کتابخانه ملی را انتخاب کرد؛ از همان سال 70مشغول به کارشد که هم کارهای تحقیقی کتابخانه ملی را آغاز کرد و هم به عنوان استاد مهمان تدریس میکرد. سال 76 در مقطع دکتری شرکت کرد و آن سال تنها دانشگاه فردوسی مشهد در این رشته دانشجو میپذیرفت. 2سالی را با خانواده به مشهد مهاجرت کرد. باید امتحانات جامع و تافل را میگذراند که شرایط جسمی سختی بر او وارد شد به طوری که در بیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و یک ماه تمام در بیمارستان بود . شبانه روز در منزل روی تخت دروس را میخواند و امتحاناتش را با موفقیت پشت سر گذاشت و پایان نامه اش را نوشت. از سال 1381 رسماً دکتری خود را در رشته فقه و حقوق اسلامی دریافت کرد. پیش از این در مجموعه کار تحقیق روی نسخه های خطی را انجام می داد و از سال 81ش که دکترایش را گرفت، مدیرکل کتابخانه خطی نادر شد. سال 84 معاون کتابخانه ملی شد و تا سال 90 چهارسال مدیرکل و 7سال معاون سازمان بود. او همچنین سالها در برخی از دانشگاههای کشور تدریس دارند.