دکتر احمد قماشچی؛ از مدیران بازنشسته دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی متولد سال 1342 از جانبازان و رزمندگان دوران دفاع مقدس، داستانی متفاوت از شروع جنگ تحمیلی با رزمندگان دیگر شهرها داشت. او از مردم دیار دزفول است که به خاطر نزدیکی با پایگاه چهارم شکاری وحدتی بین اندیمشک و دزفول با صدای پرواز هواپیماها آشنا بود. اما این بار در 31 شهریور 1359 هواپیمای جنگی سوخو بعد از شکستن دیوار صوتی، صدای وحشتناکی را در شهر ایجاد کرد. در همان لحظه عراقیها هم پایگاه هوایی را زدند و هم با پرتاب راکت مردم شهر را به شهادت رساندند، مردم سرگردان از همدیگر سوال می کردند که جنگ شده؟ وی دزفول را مظهر مقاومت نامید و اظهار داشت: بچههای مناطق جنگی، از نزدیک با گوشت و پوستشان جنگ را لمس کرده بودند؛ اعزام به جبهه برای بچههایی مثل خوزستان، خرمشهر، دزفول معنایی نداشت! موشک باران شهرستانها آغاز شد. آبان ماه سال 1359 درس و مدرسه را رها کردم و جذب نیروهای ذخیره سپاه شدم. اولین دوره آموزش بچههای بسیج و سپاه توسط ارتش جمهوری اسلامی در کوههای اطراف دزفول، نزدیک رودخانه دز در منطقه تپه ماهور، به نام شهیون برای اعزام به جبهه انجام میشد.