کمالالدین حسین بن علی سبزواری (۸۴۰ ه ق – ۹۱۰ ه ق) مشهور به مولانا حسین واعظ کاشفی نویسندهٔ پرکار، عالم جامعالعلوم، منجم، مفسر قرآن، ریاضیدان و واعظ تأثیرگذار در عصر تیموریان بود. عمده شهرت او به واسطهٔ نگارش مقتل روضة الشهدا است که در دوران صفویه برای اجرای تعزیه و روضهخوانی مورد استفاده قرار میگرفت. کاشفی تخلص او بود و از آنجا که به وعظ و نصیحت مردم میپرداخت به واعظ مشهور شد.
کاشفی در هرات مورد حمایت بیدریغ سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیر نوایی بود و در مدت اقامت در آن شهر بهطور مرتب در مراکز حساس حکومتی و فرهنگی به وعظ و ایراد سخنرانی میپرداخت. آواز و انشای کاشفی آنقدر مورد پسند عامهٔ مردم و اهل علم بود که در مجالس وعظ او جای نشستن پیدا نمیشد؛ حتی مقامات بلندپایهٔ حکومتی نیز در مجالس او حاضر میشدند. کاشفی در همین شهر و به پشتوانهٔ حمایت سلطان و وزیر، آثار فراوانی را تألیف کرد بگونهای که یکی از شرححالنویسان متقدم، آثار او را خارج از حد شمارش خوانده است. امروزه آثار زیادی از کاشفی بر جای مانده که گواهی بر گستردگی دانش و اطلاعات اوست. هفت اثر مشهور او به زعم خواندمیر عبارتاند از: جواهر التفسیر، مواهب علّیه، روضة الشهدا، انوار سهیلی، مخزن الانشا، اخلاق محسنی، و سبعهٔ کاشفیه. بسیاری از آثار کاشفی هنوز تصحیح و منتشر نشدهاند و از برخی تنها نام و نشانی در مآخذ باقی مانده است.
گرایشهای مذهبی کاشفی همواره مورد سؤال بوده است، حتی در عصر خودش. از ظاهر امر چنین بر میآید که کاشفی اهل سنت و پیرو مذهب حنفی بوده است. همچنین تبلیغات وسیع صفویان برای شیعه جا زدن کاشفی، با هدف تثبیت روضة الشهدا به عنوان تنها مرجع مرثیهخوانی و اجرای تعزیه انجام میگرفت. این روایت، منتقدان جدی نیز دارد که معتقدند رفتار مسالمتجویانهٔ کاشفی را میتوان بر کتمان و مدارا و تقیه حمل کرد که از اصول رفتاری شیعه در طول تاریخ محسوب میشود.