حمید میگلی متولد ۱۳۴۰، در تهران در خانوادهای بزرگ شد که همۀ اعضایش دست به قلم بودند و شعر نیز میسرودند. او از دوسالگی به کتاب خواندن گرایش داشت و کتابهای پدر و مادرش را برمیداشت و ساعتها به آنها خیره میشد. والدین او متوجۀ علاقهاش به کتاب شدند و آموزش او را شروع کردند تا جایی که در چهارسالگی قادر به خواندن و نوشتن بود. حمید میگلی هنر مشاعره را از عمهاش آموخت و صدها بیت از شاعران معروف را به طور کامل حفظ بود و میتوانست مشاعره کند. او از همان دوران علاقۀ خاصی به ادبیات پیدا کرد. در خانۀ او، همۀ افراد خانواده کتاب میخواندند و مشاعره میکردند. علاقۀ او به کتاب خواندن موجب شد اطرافیانش توجه بیشتری به او کنند و همواره به جای اسباببازی، برایش کتاب به عنوان هدیه بگیرند؛ اسباببازی او کتاب بود. میگلی در دورﮤ نوجوانی آموزش فنون رزمی را از استادان فنون رزمی فراگرفت و تا درجۀ کمربند سیاه دان سه پیش رفت. او پس از کسب پیروزی در مسابقات کاراته، به آموزش هنرهای رزمی پرداخت. استادانش فرهنگ ژاپنی را به میگلی معرفی کردند و علاقۀ او هر روز به این فرهنگ زیبا و کهن بیشتر و بیشتر شد. او پس از مطالعات بسیار، با شعرهای ژاپنی به ویژه هایکو آشنا شد. از آنجا که ذن و هایکو رابطۀ تنگاتنگی با هم دارند و از طرفی حمید میگلی در فنون رزمی با ذن آشنا شده بود، ارتباط عمیقی با هایکو پیدا کرد. پس از علاقهمند شدن به نقاشیهای ژاپنی، مدل نقاشیهایش را از کارتپستالهای ژاپنی و کتابهایی که در مورد ژاپن نوشته شده بود، پیدا میکرد. او چندین بار به ژاپن سفر کرد و کوشید تا جایی که میتواند، در مورد ژاپن و فرهنگ آن بیاموزد. میگلی آموختن زبان ژاپنی را در ژاپن شروع کرد. چون هنر خطاطی ایرانی را در دوران نوجوانی از شوهرخالۀ خود فرا گرفته بود، بر این شد که خطاطی ژاپنی را نیز فراگیرد و سپس تابلوهایی را با حروف ژاپنی کانجی خطاطی کرد.