متولد حوت/اسفند ۱۳۶۴ هستم. در ایران به مدرسه رفتم و در سال ۱۳۸۳ به افغانستان بازگشتم. در کابل روابط بینالملل خواندم، انگلیسی و آلمانی آموختم و بهتدریج غرق ادبیات شدم. حالا که میاندیشم، میبینم پناهبردن به داستان نوعی مکانیزم دفاعی بود تا میان انفجارها و مصیبتهای روزمره راحتتر تاب بیاورم. در این هفدههجده سال زندگی در کابل، در نهادهای مختلف کار کردم و تجربه اندوختم. با همهی دشواریها، دلم خوش بود که شبها چند صفحهای میخوانم و چند کلمهای مینویسم.
و ناگهان (به آلمانی: Aus heiterem Himmel) مجموعهای دوزبانه از هشت داستان کوتاهم است که زمستان ۱۳۹۶ در آلمان منتشر شد. در سال ۱۴۰۰، بهعنوان نخستین نویسنده از افغانستان برندهی یک بورس از «برنامهی هنرمندان DAAD در برلین» شدم. رفتم هند تا ویزای آلمان را بگیرم (سفارت آلمان در کابل چند سالی میشد که دیگر خدمات ویزا نداشت)، بیخبر از اینکه سه هفته بعد کابل سقوط میکند و بقیهی ماجرا... که هنوز هم وقتی یادش میافتم متأثر میشوم. اکنون در برلینم و میکوشم برای چندمین بار در زندگیام باز از صفر شروع کنم. امیدوارم این بار بارِ آخر باشد.
(از سایت نشر برج)