این نویسنده پرتغالی که در خردسالی یتیم شده بود بیش از 12 سال نداشت که راهی برزیل شد و در جنگلهای آمازونی زندگی دشوار کارگران مزرعه کائوچو را –نه از سر تفنن بلکه مانند تمام کارگران دیگر بر اثر نیاز- آزمود. پس از بازگشت به زادگاه و آغاز زندگی روزنامهنگاری و نویسندگی، در کنار سایر آثارش «جنگل بکر» را که حاصل تجربه عینیاش از زندگی تحمل ناپذیر کارگران مزرعه کائوچو بود و به حق یکی از شاهکارهای ادبی نئورآلیسم پرتغال در دوران حکومت سالازار در نظر گرفته میشود، آفرید. جاذبه این اثر، بلذ ساندر شاعر و نویسنده بزرگ را که در ضمن شیفته سفر به سرزمینهای اندک شناخته شده بود، برانگیخت که آن را به زبان فرانسوی ترجمه کند و به این ترتیب شاهکار کاسترو را شناساند.»