بیونگ چول هان را میتوان یکی از بهترین نامزدها برای فیلسوفِ دورانِ کنونی در نظر گرفت. اگرچه ۲۰ سال از زمان انتشار نخستین کتابش میگذرد -اولین کتاب او یک تکنگاریِ خواندنی دربارۀ مفهوم اشتیمونگ۱، یا ملال، در آثار هایدگر بود- آثار او فقط از سال ۲۰۰۹ به این سو به دیگر زبانها بازگردانده شده است. حالت دروننگرانۀ کتابِ نخستش بر کتابهای بعدی او نیز حاکم بوده است، و چرخشی مشخص بهسوی امر سیاسی، و بهویژه بهسوی مدلهای تاریخی اجبار، تنها با انتشار کتاب قدرت چیست؟۲ در سال ۲۰۰۵ نمایان شد. در سال ۲۰۱۰، هان کتاب ساختارشکن خود را منتشر کرد، که با نام جامعۀ فرسوده۳ به انگلیسی ترجمه شده است، و کمکم در خارج از آلمان، کشور محل اقامتش، مورد توجه قرار گرفت. از آن پس، آثار او به بیش از دهبیست زبان بازگردانده شده و، طی دو سال گذشته، آمریکا و انگلیس هم به این جریان پیوستهاند: اکنون استنفورد و اِم.آی.تی هر کدام دو کتاب منتشر کردهاند، و سه کتاب دیگر هم در ماههای آتی منتشر خواهد شد.