هربرت لیونل آدولفوس هارت (Herbert Lionel Adolphus Hart) (متولد: ۱۸ ژوئیه ۱۹۰۷ – ۱۹ دسامبر ۱۹۹۲)- یکی از اثرگذارترین فیلسوفان حقوق قرن بیستم است. او پروفسور «رویههای قضایی» در دانشگاه آکسفورد و مسئول کالج بارسنوز در شهر آکسفورد و نویسنده کتاب «مفهوم قانون» است. هارت در سال ۱۹۰۷ در یک خانواده کلیمی در شهر هاروگیت انگلستان به دنیا آمد. پدرش خیاط موفقی بود که ریشه آلمانی و لهستانی داشت. او در کالج چلتنهام، مدرسه گرامر برادفورد و نیو کالج آکسفورد تحصیل کرد و در سال ۱۹۲۹ با برترین رتبه در رشته «علوم عالی کلاسیک» فارغالتحصیل شد. از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۰، هارت به عنوان یک وکیل موفق در قوه قضاییه فعالیت میکرد و دوست نزدیک (لرد) ریچارد ویلبرفرس بود. او موفق به دریافت بورس تحصیلی هارمورت برای تحصیل در دانشسرای عالی حقوق «میدل تمپل» شد و همچنین به عنوان خبرنگار ادبی در هفتهنامه جان او- لندن مقاله مینوشت. در دوران جنگ جهانی دوم، هارت برای سازمان اطلاعاتی انگلستان، ام-ای-فایو، در بخش ضداطلاعات ارتش فعالیت میکرد. این شغل به او اجازه داد تا با برخی از دوستان آکسفورد، مثل ژیلبرت ریله و استوارت همپشر، تجدید دوستی و همکاری کند. بعد از پایان جنگ، هارت از وکالت کنارهگیری کرد و به تدریس فلسفه و حقوق در نیوکالج آکسفورد پرداخت. هارت از جان لانگشاو آستین به عنوان یکی از اثرگذارترین شخصیتها در زندگی خود یاد میکند. در سال ۱۹۵۲ هارت، به عنوان پروفسور رویه قضایی در دانشگاه آکسفورد مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۶۹ بازنشسته شد و جای خود را به رونالد دورکین داد. همچنین، هارت از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۰ رئیس آریستوتلین سوسایتی (گروه پیروان تفکر ارسطو) بود. هارت با خانم جنیفر ویلیامز، یک کارمند عالیرتبه دولتی ازدواج کرد. بعدها، همسر او با نام جنیفر هارت به تدریس تاریخ در «کالج سنت انا» مشغول شد و در سال ۱۹۳۰ به حزب کمونیست پیوست. خانم و آقای هارت دارای چهار فرزند شدند که یکی از آنها پسری فلج بود. ازدواج این دو نفر به خاطر شخصیتهای متضادی که داشتند ناموفق بود. چنانکه هارت روزی به دختر خود اعتراف کرد: «مشکل این است در این ازدواج، یکی از ما به ارتباط جنسی علاقه ندارد و دیگری به خوراکی». اطرافیان جنیفر هارت باور داشتند که او در طی دوران زناشویی، با یکی از دوستآن نزدیک همسر خود به نام «ازیا برلین» رابطه داشته. جنیفر در سال ۱۹۹۸ خاطرات خود را در کتابی تحت عنوان «از من دیگر نپرسید» به چاپ رساند. شرحی از زندگی مشترک خانواده هارت، توسط "کارن آرمسترانگ" در کتاب "پلکان مدور" نوشته شدهاست.