هربرت هارت در اثر مهم خود با عنوان «قانون، آزادی و اخلاق» آغاز میکند: «در این کتاب من به مسئلهی حدود اجبار مشروع افراد توسط دولت توجه خواهم کرد.» با این کلمات، هارت پایه و اساس یک کاوش عمیق را در رابطهی متقابل پیچیده بین قانون، آزادی و اخلاق میگذارد و خوانندگان را دعوت میکند که خرد متعارف را به چالش بکشند.
کتاب «قانون، آزادی و اخلاق» با تنشهای اساسی که بین اقتدار دولت و حقوق افراد وجود دارد دست و پنجه نرم میکند. هارت با تکیه بر مجموعهای غنی از تئوریهای حقوقی، فلسفه و علوم سیاسی، حوزهی پیچیدهی فلسفهی حقوقی را با دقت و بینش مرور میکند و چارچوبی جامع برای درک ماهیت قانون و رابطهی آن با اخلاق به خوانندگان ارائه میدهد. محور تحلیل هارت، مفهوم پوزیتیویسم حقوقی است که مدعی است اعتبار قانون بر اساس منبع آن تعیین میشود نه محتوای آن. هارت از طریق استدلال دقیق و تجزیه و تحلیل دقیق، از دیدگاه پوزیتیویستی دفاع میکند و مفاهیم غالب قانون طبیعی و مطلقگرایی اخلاقی را به چالش میکشد. با انجام این کار، او پیچیدگیهای استدلال حقوقی و چالشهای ذاتی در ایجاد تعادل بین منافع رقیب در یک جامعهی کثرتگرا را روشن میکند. اما «قانون، آزادی و اخلاق» چیزی بیش از یک رسالهی نظری است; این یک تحقیق عمیقا انسانگرایانه در مورد ماهیت عدالت و نقش قانون در شکلدادن به ساختار اخلاقی جامعه است. هارت روشهایی را بررسی میکند که در آن هنجارهای حقوقی هم ارزشهای مشترک ما را منعکس میکنند و هم شکل میدهند، و به خوانندگان چشمانداز قانعکنندهای از یک سیستم حقوقی ارائه میدهند که آزادی فردی را در عین حمایت از خیر عمومی ترویج میکند. اما شاید مهمتر از همه، این کتاب فراخوانی برای اقدام باشد. هارت خوانندگان را به چالش میکشد تا با معضلات اخلاقی ذاتی سیستم حقوقی روبرو شوند و از جامعه عادلانهتر دفاع کنند. با انجام این کار، او به خوانندگان الهام میدهد تا در مبارزات جاری برای عدالت و حقوق بشر شرکت کنند. به قول هارت: «اهمیت پیگیری عدالت و حاکمیت قانون یکی از قدیمیترین و عمیقترین آرمانهای سیاسی ما است.» نویسنده با «قانون، آزادی و اخلاق» از خوانندگان دعوت میکند تا در این کار به او بپیوندند و بینشهایی را ارائه دهند که به همان اندازه بیزمان و بهموقع هستند.
کتاب قانون، آزادی و اخلاق