خالق ارباب حلقه ها، ارباب ادبیات فانتزی



شهرت تالکین بیش از همه، مدیون دو اثر «هابیت» (1937) و «ارباب حلقه ها» (1945 تا 1955) است؛ اما او خالق تعدادی رمان دیگر و کتاب های کودک نیز هست.

در این مقاله می خواهیم با جی. آر. آر. تالکین، خالق «ارباب حلقه ها» و «هابیت» بیشتر آشنا شویم. در بخش اول مقاله، به زندگی نامه و ویژگی های آثار او پرداخته ایم. نوآوری های تالکین در ادبیات فانتزی در این قسمت آورده شده اند. اما بخش دوم، به ویژگی های جذابی از زندگی تالکین اشاره دارد که این نویسنده را از استاد ادبیات آکسفورد و زبان شناسی تمام عیار به انسانی عجیب و غریب تبدیل کرده است. پس اگر می خواهید با جنبه های فانتزی زندگی او آَشنا شوید، به بخش اول اکتفا نکرده و مقاله را تا آخر بخوانید.

 

از آفریقای جنوبی تا فرماندهی ارتش امپراتوری بریتانیا

جان رونالد روئل تالکین، سوم ژانویه ی  سال 1892 در استان اورنج فری آفریقای جنوبی  به دنیا آمد و در سه سالگی به همراه مادرش به انگلستان نقل مکان کرد.  تالکین در کودکی، پدر و مادرش را به سبب بیماری از دست داد و در مؤسسه ای مذهبی در بیرمنگام بزرگ شد. پس از خدمت در جنگ جهانی اول، در سال 1916 به انگلیس بازگشت و با نامزدش «ادیت» ازدواج کرد. ثمره ی ازدواج آن ها 4 بچه بود. تالکین در سال 1926 به عنوان استاد ادبیات قرون وسطی در دانشگاه آکسفورد شروع به کار کرد و در سال 1972 به مقام فرماندهی رتبه ی امپراتوری بریتانیا رسید. او در سال 1973 درگذشت.

تالکین چه کتاب هایی نوشت؟

شهرت تالکین بیش از همه، مدیون دو اثر «هابیت» (1937) و «ارباب حلقه ها» (1945 تا 1955) است؛ اما او خالق تعدادی رمان دیگر و کتاب های کودک نیز هست. این استاد ادبیات، به طور تخصصی با اشعار انگلیسی کهن و عاشقانه سر و کار داشت. با این حال، داستان های حماسی تالکین درباره ی «سرزمین میانه» او را جاودان کرد. جهان تالکین، پیچیده است. این را از داستان هایی که پسرش کریستوفر، پس از مرگ او تکمیل و منتشر کرد، می توان فهمید؛ شرح چگونگی آفرینش دنیا در «سیلماریلیون» (1977)  و «قصه های ناتمام» گواهی بر این مدعا هستند.

 

طیف وسیعی از تاریخ 

 تالکین از طریق داستان هایش می خواست چشم اندازی از قرون وسطی ایجاد کند؛ دوره ای که نه تنها در مطالعات او، بلکه در حرفه ای ترین آثارش نیز اهمیت ویژه ای داشت. در واقع، امروزه محققین و تاریخ نگاران قرون وسطی، آثار تالکین را از این جهت بررسی می کنند که یکی از بزرگ ترین منابع الهام او -یعنی سده های میانه - را بشناسند. با وجود این که دیدگاه تالکین، تفسیر شخصی او از تاریخ است، اما به عنوان یکی از غنی ترین و مهم ترین منابع برای شناخت ریشه های سنت ها و فرهنگ غربی به شمار می آید.

 

فانتزی

از زمان انتشار «هابیت» و «ارباب حلقه ها»، هنرمندان و نویسندگان در سراسر دنیا، این داستان ها را تفسیر کرده و به بازآفرینی آن ها در قالب تصاویر، کتاب ها، کارتون ها و فیلم های حماسی پرداخته اند. کتاب های تالکین روح تازه ای به پیکر ژانر فانتزی دمیدند. فانتزی از طریق تالکین توانست به خلق فرهنگ دست بزند: فرهنگی که به ایجاد انواع و اقسام بازی ها، از جمله بازی های کامپیوتری منجر شد. حتماً می دانید که «ارباب حلقه ها» در رأی گیری چندین کشور، از جمله انگلیس، آلمان و استرالیا، به عنوان تأثیرگذارترین یا بهترین کتاب قرن بیستم نیز انتخاب شده است.

 

زبان ها

تالکین تخصص ویژه ای در زبان های باستانی (گویش های قدیمی انگلیسی، زبان های نوردیک، آلمانی و فنلاندی) داشت و بر داستان ها و اسطوره های این زبان ها مسلط بود. او برای زبان، به خصوص در خلق دنیاهای داستانی خود، اهمیت فوق العاده ای قائل بود و اعتقاد داشت ارتباط صریح و روشنی میان زبان و جهانی که توسط آن توصیف می شود، وجود دارد؛ حتی اگر مخاطب قادر به فهم آن زبان نباشد.

تالکین از همان زمان کودکی، تجربیاتی در زمینه ی زبان های ساختگی داشت. مهارت او در ساخت زبان، به خلق زبان های اِلفی مانند «سیندارین» و زبان «کوئنیایی» در «سرزمین میانه» انجامید. این ها به همراه زبان های دیگری که تالکین خالق آن هاست، همان زبان های به ظاهر عجیبی هستند که در فیلم های «ارباب حلقه ها» می شنویم. بنابراین، به هیچ عنوان نمی توان از نقش حیاتی زبان در تجربه ی جهان هایی  که تالکین خالق آن هاست، غافل شد. چرا که در درون این زبان ها، شناخت کامل تالکین از اسطوره ها و دانش عظیم او از زبان و ادبیات قرون وسطی نهفته است.

نقشه ها

تالکین، با طراحی نقشه هایی از «سرزمین میانه»، جهان آثارش را از لحاظ جغرافیایی توصیف می کرد. «بیلبو بگینز»، شخصیت اصلی داستان «هابیت یا آن جا و بازگشت دوباره» عاشق نقشه های قدیمی است و همین علاقه، او را به ماجراجویی در دنیایی فانتزی هدایت می کند. بگینز و همراهان او در این سفر، از نقشه ای استفاده می کنند که راه را به سوی کوهستان نشان می دهد. کوهستانی که در آن گنج بزرگی پنهان شده و اژدهایی بزرگ و بسیار خطرناک از آن محافظت می کند. از زمان خلق «هابیت»، تعداد زیادی از تالکین شناسان، بر مبنای نقشه های تالکین، اطلس هایی از سرزمین میانه تهیه کرده اند که در آن ها جزئیات خارق العاده ای وجود دارد و اساس آن، توصیفات ارزشمند و نگاه نافذ این نویسنده ی نابغه در طراحی نقشه هاست.

 

چیزهایی که احتمالاً درباره ی تالکین نمی دانید

او عاشق کارهای عجیب و غریب بود.

همان طور که پیش تر گفتیم، تالکین زبان شناس و متخصص ادبیات کهن انگلیسی و نروژی بود و در دانشگاه آکسفورد تدریس می کرد. او استادی خستگی ناپذیر بود که در طول یک سال چیزی حدود 70 تا 136 کلاس داشت (در حالی که در قرارداد 36 کلاس ذکر شده بود).  اما نکته ی جذاب، طریقه ی اداره ی این کلاس ها بود. همان طور که او در مجامع عمومی، ساده، متواضع و بی تکلف ظاهر می شد، در سر کلاس هم سرسنگین و عصا قورت داده نبود و رفتار معمول اساتید آکسفورد را نداشت. به قول یکی از شاگردانش: «او می توانست کلاس درس را به سالنی عجیب و غریب تبدیل کند.»
زندگی تالکین پر از فانتزی های بامزه بود. او را در لباس خرس قطبی در مهمانی دیده بودند که به دنبال یکی از همسایگانش که لباس جنگجوی آنگلوساکسون پوشیده بود و تبر به دست داشت، می دوید! یکی دیگر از خاطرات خنده داری که درباره ی او نقل شده این است که به جای پرداخت پول در ازای خرید، به مغازه داران دندان مصنوعی می داد.

به نظر او، تعداد زیادی از طرفدارانش دیوانه بودند.

تالکین در وهله ی اول خود را پژوهشگر می دانست و نویسندگی را در مرتبه ی دوم قرار می داد. «هابیت» و «ارباب حلقه ها» در اصل، حاصل تلاش تالکین برای خلق ساختاری اسطوره ای بودند و موفقیت آن ها، او را غافلگیر کرد. در واقع، او سال های سال را به رد کردن، نقد کردن و پاره کردن نسخه های اقتباسی از آثارش گذراند چرا که به نظرش آن ها از قلمرو حماسی و هدف اصیل این کتاب ها دور بودند. او به اکثر طرفداران پر و پا قرص «ارباب حلقه ها» بدبین بود و اعتقاد داشت آن ها از درک واقعی کتاب عاجزند. اگر تالکین زنده بود و می دید که طرفداران امروزی آثارش، لباس «لگالوس» ]یکی از اِلف های ارباب حلقه ها که در نسخه ی سینمایی، «اورلاندو بلوم» نقش این شخصیت را بازی کرده[ را می پوشند و به دیدن فیلم های «ارباب حلقه ها» می روند، از آن ها می ترسید!

او نویسندگی را شغل اصلی اش نمی دانست.

برای تالکین، نوشتن داستان فانتزی یک سرگرمی ساده بود. کارهایی که از نظر خودش ارزشمند و مهم تلقی می شدند، کارهای پژوهشی اش بودند؛ کارهایی مثل «بئوولف: هیولاها و منتقدان»، خوانشی مدرن از «سر گاوین و شوالیه سبزپوش» و «لغت نامه ی انگلیسی میانه»؛ انگلیسی میانه به مجموعه آثار ادبی گفته می ‌شود که به گونه‌ ای از زبان انگلیسی نگاشته شده اند که از دل زبان انگلیسی کهن بیرون آمد. محدوده ی زمانی نگارش این آثار از سده ی 12 میلادی تا حدود سال 1470 میلادی است.

تالکین، مردی بسیار رمانتیک بود.

جان تالکین در 16 سالگی عاشق «ادیت برت» شد؛ دختری که سه سال از او بزرگتر بود. اما کشیش کاتولیکی که قیّم او بود، از این که تالکین، عاشق دختری پروتستان شده، نگران شده و به او گفته بود که تا 21 سالگی با ادیت در ارتباط نباشد و تالکین از حرف او پیروی کرد. تالکین در 21 سالگى دوباره به سراغ اديت رفت، اما حالا این دختر، نامزد شخص ديگرى شده بود. اما، عشق، همه ی محدودیت ها را درنوردید. ادیت نامزدی اش را به هم زد، کاتولیک شد و به نامزدی تالکین در آمد. آن ها به خوبی و خوشی تا پایان عمر با یکدیگر زندگی کردند. طبق وصیت نامه ی تالکین، او و همسرش در یک قبر، به خاک سپرده شدند و اسامی  «برن» و «لوتین» بر سنگ قبرشان حک شد. 

«برن» و «لوتین» شخصیت هایی از دنیای تالکین هستند که  حدیث عشقشان همواره در یاد دوستداران این نویسنده خواهد ماند. 

ارتباط او با «سی. اس. لوئیس» پر فراز و نشیب بود.

سی. اس. لوئیس، همکار تالکین در آکسفورد و نویسنده ی کتاب «ماجراهای نارنیا»، معمولاً به عنوان بهترین و نزدیک ترین دوست تالکین شناخته می شود. اما حقیقت امر آن است که این دو نویسنده، ارتباط پیچیده ای با هم داشتند. در ابتدا، دوستی نزدیکی میان آن ها شکل گرفت و ادیت همسر تالکین به صمیمیت آن ها حسادت می کرد. تالکین، در تلاش بود که لوئیس را به مسیحیت بازگرداند، ولی رابطه ی آن ها به دلیل تمایلات ضد کاتولیکی لوئیس و زندگی شخصی پر دردسر او، که در آن زمان در گیر و دار طلاق بود، سرد شد. 

آن ها هرگز به صمیمیت قبل بازنگشتند و تالکین بعدها از این قطع ارتباط، اظهار پشیمانی کرد. بعد از مرگ لوئیس، تالکین در نامه ای به دخترش نوشت:

احساس می کنم درختی هستم که یک به یک در حال از دست دادن تمام برگ هایش است: ضربه ی تبر، در اطراف ریشه ها حس می شود.

 

تالکین از تشکیل باشگاه های ادبی لذت می برد.

بله، منظورمان همان انجمن هایی هستند که به صورت فوق برنامه در مدارس فعالیت می کنند. تالکین به هر کجا می رفت، در شکل گیری باشگاه های ادبی و علمی دخیل بود. او به عنوان استاد دانشگاه لیدز، باشگاه وایکینگ را تشکیل داد و در دوران حضور در آکسفورد، گروهی را برای بحث پیرامون ادبیات تشکیل داد.

او از تجربیات حضور در جنگ در نوشتن استفاده کرد.

تالکین، کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود و به عنوان ستوان دوم نیروهای اعزامی بریتانیا به فرانسه خدمت کرد. او همچنین در برخی از خونین ترین جبهه های جنگ، از جمله نبرد سُم (نبردی در جنگ جهانی اول توسط ارتش امپراتوری بریتانیا و جمهوری سوم فرانسه علیه امپراتوری آلمان) حضور داشت. تجربه ی «فرودو» و «سَم» در راهشان به سوی «موردور»، به نوعی همان تجربه ی تالکین در جبهه های جنگ است. تالکین بعدها گفت که همه ی دوستانش به جز یک نفر، در جنگ کشته شدند. از این رو، تجربه ی مستقیم جنگ که باعث آگاهی بیشتر او نسبت به این تراژدی بشری شده، به درخشان ترین شکل در آثارش نمود دارد. 

هابیت از دل یکی از امتحان های دانشگاه بیرون آمد.

کتاب «هابیت»، در یک بعد از ظهر تابستانی، احتمالاً  در سال 1930 متولد شد. تالکین که در آن زمان، استادی جوان بود، در خانه در حال تصحیح برگه های امتحانی، به صفحه ای نیمه خالی بر خورد که یکی از دانشجویان، سخاوتمندانه آن را خالی گذاشته بود. به نظر تالکین، این بهترین اتفاقی بود که میتوانست برای یک مُصحح بیفتد. تالکین در آن فضای خالی نوشت:

در سوراخی داخل زمین، یک هابیت زندگی می کرد.

او می گوید که اسامی همیشه در ذهنش داستانی می سازند:

ناگهان با خود فکر کردم بهتر است ببینم هابیت ها چه شکلی می توانند باشند

 

او می گوید که یک هابیت است!

در سال 1958، تالکین در پاسخ به یکی از هوادارانش نوشت:

من در واقع یک هابیتم (از همه لحاظ به جز قد و قامت!). باغ ها، درختان و زمین های کشاورزی را دوست دارم؛ پیپ می کشم و از غذای تازه لذت می برم، ولی از غذای فرانسوی متنفرم. دوست دارم جلیقه بپوشم. عاشق قارچ هایی هستم که در مزارع رشد کرده باشند. در شوخ طبعی مهارت چندانی ندارم (که این موضوع حتی به نظر منتقدینی که کارهایم را می پسندند نیز کسل کننده است). دیر به رختخواب می روم و دیر بیدار می شوم (البته زمانی که ممکن باشد). خیلی هم اهل مسافرت نیستم.