همهی ما بدون شک آنتوان دو سنت اگزوپری را میشناسیم و قریب به اتفاق ما هر بار که نام او را میشنویم ناخودآگاه به یاد داستان «شازده کوچولو»، مخلوق جاودانهی این نویسندهی فرانسوی میافتیم. با این حال بد نیست بدانید که اگزوپری قبل از آن که این اثر را در سال 43 میلادی به رشتهی تحریر درآورد، پیشتر در سال 1931 با خلق داستان «پرواز شبانه» شهرت را به چنگ آورده بود.
بیش از هفتاد سال است که از مرگ نابههنگام و پرابهام اگزوپری؛ خلبان، شاعر و داستاننویس فرانسوی میگذرد. او نه تنها خلبانی بیباک و مبارزی برجسته بر علیه فاشیسم بود بلکه تجربههایی که در زندگی پرماجرای خود به عنوان خلبان پست هوایی و خلبان جنگ از سر گذرانده بود، دستمایهای شدند برای جمعی از شاعرانهترین و خیالانگیزترین رمانهای تاریخ ادبیات فرانسه و جهان. مردی که بارها از خطرات هوایی جان سالم به در برده بود، بالاخره در سال 1944، در سن 44 سالگی و بر فراز دریای مدیترانه، جان خود را بر سر عشق به پرواز نهاد و دیگر هیچ گاه نشانی از او یافت نشد. هر چند طول زندگی او کوتاه بود اما عرضی بیکران داشت و با همان تعداد آثار اندکی که منتشر ساخت، به دلیل پرداختن به جنبههای عمیق انسانی، لحنی شاعرانه و شخصیتهای جذاب و گیرا توانست مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان به دست آورده و جاودانه شود.
«پرواز شبانه» دومین رمان بلند آنتوان دو سنت اگزوپری است که نخستین بار با مقدمهای از آندره ژید نامدار در سال 1931 در پاریس انتشار یافت و توانست با سرعتی باورنکردنی به یکی از پرفروشترین کتابها در سطح جهان تبدیل شود. این اثر آغازی بود بر شهرت جهانی اگزوپری که سالها بعد با انتشار شازده کوچولو به اوج خود رسید. در همان سال انتشار این کتاب توانست جایزهی فمینا تصاحب نماید. تا پیش از دریافت این جایزه، آنتوان دو سنتاگزوپری آن چنان شناخته شده نبود، ولی پس از دریافت آن نام وی بر سر زبانها افتاد. آندره ژید در مقدمهی خود بر این کتاب نوشته است:
با آن که نخستین کتاب اگزوپری (پیک جنوب) را دوست دارم اما این یکی را سخت بدان ترجیح میدهم.
مانند اغلب آثار اگزوپری، پرواز و هوانوردی در این کتاب نیز بنمایهی اصلی است. وقایع داستان پرواز شبانه در آمریکای جنوبی روی میدهد، در دورانی که هوانوردی تجاری کاری قهرمانانه به حساب میآمد؛ زمانی که از پروازهای شبانه برای تسریع در ارسال بستههای پستی در رقابت با راهآهن و کشتی استفاده میشد. کتاب بر اساس تجربهی اگزوپری به عنوان خلبان پست هوایی و مدیر پست هوایی آرژانتین در سال 1929 نوشته شده است. شخصیت اصلی داستان رییس شرکت پست هوایی به نام رویور است که گروهی از خلبانان را اداره میکند. فابیان، یکی از خلبانان گروه اوست که یک شب در حین پرواز در میان طوفان گم میشود. مدیر او که با این وضعیت روبهرو شده است باید به همسر فابیان خبر گم شدن شوهرش را بدهد و از سوی دیگر نیز باید به ادارهی شرکت پست هوایی ادامه دهد و جان خلبانهای دیگر را به خطر بیندازد ...
چیزی که داستان تکاندهندهی پرواز شبانه را خوشایند میکند، اصالت آن است. این رمان بی هیچ واسطهای، مستقیم از تجربیات شخصی اگزوپری زاده شده و با هیچ نوع از صنایع ادبی آراسته نشده است و گزارشی است دربارهی زندگی خلبانهای شرکتهای خطوط هوایی. خالق اثر نشان میدهد که چهگونه او و رفقایش حاضر بودند از تمامی دلبستگیهای فردی خود دست کشیده و جان خود را در مسیر آرمانی قرار دهند که به حقانیت آن ایمان داشتهاند. شاید شعارگونه به نظر آید، اما اگزوپری داستان مردانی را روایت میکند که سعادت خود را نه در آزادی بلکه در ادای تکلیف میدیدند.
اگزوپری مردی است متفکر و صاحب اندیشه با کوله باری از آثاری که حاکی از تجربههای حقیقی و شخصی او هستند. نویسندهای انسان دوست که فلسفهی درونیاش از عالم واقعی سرچشمه میگیرد و تخیلهایش از وادی اخلاق و وجدان میگذرند. شخصیت کاریزماتیک اگزوپری نمونهای عینی از مردی با طبع بلند و شهامت اخلاقی بود که پس از مرگ اسرارآمیزش جنبهای افسانهای پیدا کرد.
اگزوپری دنیایی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که خود پیشتر به آن جا رفته و باز گشته است، به همین دلیل قهرمان داستانهای وی به خواننده نزدیکترند. با ورود به «پرواز شبانه» شبانه در مییابیم قهرمان داستان، هرچند به معنای واقعی کلمه یک انسان است اما به فضیلتی فراتر از انسان دست یافته است؛ با این حال انسانی است ملموس برای خواننده، حساس و دستخوش خطر و شکننده.