این یک کتاب شگفت انگیز و بسیار خواندنی است که روشی صلح آمیز و ساده برای کنترل همه مشکلات زندگی ما را توصیف می کند. با خواندن آن نفس راحتی خواهید کشید.
وقتی می خواهیم وضعیتی را تغییر دهیم، اغلب به شیوه ای روی می آوریم که طبق اصطلاح رایج در مدارس بازرگانی به آن راهکار نوآوری می گویند. این اصطلاح در اصل دربرگیرنده ی مفهوم تازگی و خلاقیت است، اما در بحث ما، منظور از نوآوری تغییری است بنیادی اما کوتاه مدت که به نحو چشمگیری زندگی ما را دگرگون کند. نوآوری سریع اتفاق می افتد، نقشی تعیین کننده دارد و تاثیرش از دیده ها پنهان نمی ماند. خلاصه این که هدف نوآوری دستیابی به نتایجی بزرگ در کوتاه ترین زمان ممکن است. این انگاره البته به ذهن همه ی ما آشناست. همه ی ما مایلیم تا تغییری در زندگی خود ایجاد کنیم، سعی هم کرده ایم. اما در دنیای شرکت ها و بازار کار، بسیاری از شگردهای نوآوری، هم پیامدهای منفی دارد و هم پیامدهای مثبت. پیامدهای منفی مانند اخراج تعداد فراوانی از کارگران با هدف بالابردن میزان سوددهی یا پیامدهای مثبت مانند سرمایه گذاری های کلان در جهت توسعه ی فناوری های نوین. آیا می توان در زندگی فردی نیز از روش هایی این چنین قاطع و مشخص بهره گرفت؟ بله، به شرط این که بتوانیم به بایسته های سخت گردن نهیم. به عنوان مثال، اگر ژولی شگرد نوآوری را می پذیرفت باید از برنامه ی ورزشی منظمی پیروی می کرد، زندگی اش را به شدت منضبط می کرد، برنامه ی کارهای هفتگی اش را از نو تنظیم می کرد و به رغم برنامه ای سنگین و طاقت فرسا، رنج خستگی های بیش تری را متحمل می شد و این درحالی بود که او در هفته ها و ماه های نخست، متحمل محرومیت و درگیر نبردهایی می شد که حاصل آن البته چشمگیر بود، اما به چه قیمتی؟ و تا چه هنگامی؟ آیا اصلا ژولی توان آغاز چنین اصلاحاتی را داشت؟