در بخش اول که در مورد علم معانی است، به مباحثی در مورد اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، احوال متعلقات فعل، قصر و حصر، انشا، وصل و فصل، ایجاز، اطناب و مساوات پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل به تعریف علم معانی پرداخته و اشاره میکند که معانی دانشی است که به یاری آن چگونگی مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام شنونده و خواننده بررسی میشود. موضوع علم معانی از نظر نویسنده، بررسی جمله ها از نظر معانی ثانویه است. وی در مورد وجه تسمیه این علم به معانی اشاره میکند که چون در این علم، سخن از معانی ثانویه و مجازی جملههاست، آن را معانی نامیدهاند. همچنین از سابقه تاریخی این علم در غرب اشاره میکند که به افلاطون و بحثهای او در باب خطابه میرسد. در ادامه بعضی از کتابهای معانی را ذکر کرده؛ همچنین از زمان تألیف و مولفین آنها نیز نام برده است. وی کتب عربی و فارسی را دستهبندی کرده است.
کتاب بلاغت: بدیع و بیان