کتاب نتورکر خوشحال

The Happy Network Marketer
روش ثروتمندانه و شاد برای ساخت تجارت خود
کد کتاب : 104879
مترجم :
شابک : 978-6226717427
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 95
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2022
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب نتورکر خوشحال اثر کیث شرایتر

با تقلا با قیدهای روی صندلی دندانپزشکی، بوی سیر سادیستی و شیطانی او را حس کردم. چراغ ها کم شد. ترور من می دانستم که چه چیزی در راه است - مته. در حالی که مته چرخان در عمق دندانم فرو می‌رفت، خودم را محکم نگه داشتم. سیستم عصبی من اتصال کوتاه پیدا کرد. من فقط ستاره ها را دیدم. او نیشخندی زد: «درد؟ من تازه دارم شروع می کنم.» احساس وحشت کردم.

«اکنون، می‌توانید اینجا روی صندلی بنشینید در حالی که من عمیق‌تر، بسیار عمیق‌تر تمرین می‌کنم... یا می‌توانید اکنون فرار کنید و به جستجویی برای تجارت بازاریابی شبکه‌ای خود بروید. طرد تنها چند قدم با شما فاصله دارد.»

من پاسخ دادم: "عمیق تر مته کن!"

مته دندانم را سوراخ کرد و حالا وارد فکم شد. می‌توانستم احساس کنم خون در دهانم می‌ریزد.

دندانپزشک فریادهای خفه ام را به عنوان یک چالش در نظر گرفت. «حالا چطور؟ برای اکتشاف آماده هستید؟»

البته من پاسخ دادم: «عمیق‌تر حفاری کن!»

ترس، تعلل، استرس، اضطراب، تنگی نفس و بی انگیزگی. قبل از جراحی دندان چه احساسی داریم؟ طرز فکر ما چیست؟

کتاب نتورکر خوشحال

کیث شرایتر
کیث شرایتر بیش از 20 سال تجربه در بازاریابی شبکه ای و MLM دارد. او به بازاریابان شبکه نشان می دهد که چگونه از سیستم های ساده برای ایجاد یک تجارت پایدار و در حال رشد استفاده کنند.
قسمت هایی از کتاب نتورکر خوشحال (لذت متن)
احتمالا داستان ماهیگیر و تاجر را شنیده اید. روایت های مختلفی از آن هست ولی به نظر می رسد هاینریش بول (Heinrich Boll) نویسنده آلمانی نسخه اصلی را نوشته باشد. خلاصه این داستان چنین است: مرد ماهیگیر خوشحالی کنار ساحلی زندگی می کرد. او از ماهیگیری صبح هنگام لذت برده و بقیه روز را از بودن در کنار خانواده و دوستانش و معاشرت با آنها لذت می برد. روزی تاجری او را در حال ماهیگیری دیده و وی را تشویق کرد که قایق بزرگ تری بخرد، وارد تجارت ماهیگیری بشود، شرکت بزرگی راه بیندازد، شرکت را به نیویورک برده و سهامش را عرضه ی عمومی کرده و میلیون ها دلار سود کند. ماهیگیر پرسید: «اینها که گفتی چقدر طول می کشند؟» تاجر پاسخ داد: «ده تا پانزده سال و وقتی میلیون ها دلار کسب کردی... می توانی بازنشسته شده، کنار ساحلی سکنی گزیده، کمی ماهیگیری کنی و از زمانی که با دوستان و خانواده ات می گذرانی لذت ببری...» عجب! از شغل مان بیزاریم؟ کمدین درو کری (Drew Carey) می گوید: «اوه، از شغلت بیزاری؟ چرا زودتر نگفتی؟ یک گروه حمایتی هست به نام همه انسان ها که می توانی از آنها کمک بگیری.» چه غم انگیز. این در مورد بسیاری، صدق می کند! ولی این زندگی ای نیست که ما می خواهیم. از خودمان بپرسیم: «چند نفر را می شناسیم که از شغل شان بیزارند؟ چند نفر را می شناسیم که از صبح زود بیدار شدن، خانواده را ترک کردن و در ترافیک رفت و برگشت به محل کارشان گیر کردن بیزارند؟» اگر از شغل مان متنفّریم، بدانید که تنها نیستیم. بسیاری دیگر هم هستند، افرادی مثل ما که دوست دارند صبح شنبه بیشتر بخوابند و در زندگی شان کارهایی بکنند که دوست دارند؛ ولی این شرایط بد شغلی صرفا با «ای کاش» گفتن ما عوض نخواهد شد.