شما هم مثل من ممکن است به راحتی به دیگران عشق بورزید و گاهی هم هیچ علاقه ای نسبت به آن ها از خود نشان ندهید. با خود صادق باشید. می دانید که من دارم درست می گویم. شما می توانید همزمان هم احمق و نادان باشید و هم باهوش و نابغه. توانایی های بالقوه ی زیادی دارید پس اگر می خواهید به بخش های ارزشمند زندگی دست پیدا کنید بهتر است کمی نبوغ از داخل بطری خارج کنید ( و شاید کمی حماقت هم بگذارید در آن بماند). گاهی پذیرفتن دیگران خیلی ساده تر از پذیرش خودمان است. این بازسازی کار سختی نیست. در این سفر کمی خود را در آغوش بگیرید حتی اگر این کار را دوست ندارید اما انجامش بدهید. هیچ اتفاقی نمی افتد. با این کار نه کوچک می شوید و نه برچسبی روی تان زده می شود. از قدیم می گویند ماهی به اندازه ی تنگش بزرگ می شود. اگر در عشق دادن و عشق گرفتن خسیس هستید، تنگتان را بزرگ کنید. مطمئنا به آن نیاز خواهید داشت. احتمالا خیلی از کارها را درست انجام می دهید و در بعضی مسائل زندگی هم دست به خرابکاری های بزرگ می زنید. من هم همینطور. این واقعیت را بپذیرید اما از آن خوشحال نباشید. به کارهای اشتباهتان عادت نکرده و به همان اندازه هم از کارهای خوب خود دست نکشید و به آن ها مغرور نشوید. شما به اندازه ی کافی از عشق و محبت خداوند برخوردارید، همان طور که همه ی ما هستیم. از تجارب تان درس گرفته اما آن ها را روی هم تلنبار نکنید. هر آنچه را که می آموزید به کار گیرید. این همان کاری است که ما باید با دانسته هایمان انجام داده و اجازه دهیم دنیا خود واقعی ما را بشناسد. خیلی از ما تمام اطلاعات لازم را در اختیار داریم از جمله این که خداوند خود عشق است و او عاشقانه ما را دوست دارد و تمام و کمال همان طور که هستیم ما را قبول دارد. آیا خرابکاری کرده اید؟